(تزئین لباس و پرده و غیره) منگوله، مسلسل خود کار02 تا 04 میلیمتری
pompom
(تزئین لباس و پرده و غیره) منگوله، مسلسل خود کار02 تا 04 میلیمتری
انگلیسی به فارسی
(تزئین لباس و پرده و غیره) منگوله
pom POM
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: a rapid-fire automatic cannon, often mounted on ships as an anti-aircraft weapon.
اسم ( noun )
• : تعریف: soft material such as threads, feathers, or strips of paper bound at the center or at one end to form a ball or tuft used as a decoration.
• مشابه: tuft
• مشابه: tuft
• tassel, tuft used as decoration; large tuft used by cheerleaders; antiaircraft cannon mounted on a ship
جملات نمونه
1. She wore this woolly hat with pompoms.
[ترجمه ترگمان] اون کلاه پشمی پشمی رو با pompoms پوشیده بود
[ترجمه گوگل]او این کلاه پشمالو را با پمپ ها پوشید
[ترجمه گوگل]او این کلاه پشمالو را با پمپ ها پوشید
2. Glue on wiggle, button or pompom eyes and a felt nose, and glue on buttons vertically down the front.
[ترجمه ترگمان]چسب روی دنده، دکمه یا چشمان pompom و یک بینی احساس شده و چسب روی دکمه ها به شکل عمودی در جلو چسب
[ترجمه گوگل]چسب روی چشمها، چشمها و پومپوم و احساس بینی، و چسباندن روی دکمهها به صورت عمودی در جلو
[ترجمه گوگل]چسب روی چشمها، چشمها و پومپوم و احساس بینی، و چسباندن روی دکمهها به صورت عمودی در جلو
3. Cabell asked about a yellow pompom, a material that the birds identify as wool.
[ترجمه ترگمان]cabell در مورد یک ماده زرد رنگ پرسید، ماده ای که پرندگان به عنوان پشم شناخته می شوند
[ترجمه گوگل]کابیل در مورد یک pompom زرد، یک ماده است که پرندگان به عنوان پشم شناسایی شده است
[ترجمه گوگل]کابیل در مورد یک pompom زرد، یک ماده است که پرندگان به عنوان پشم شناسایی شده است
4. Finishing off his ruffled skirt and matching pompom flats with pigtails, the actor has a ball in drag while shooting Jack and Jill in Calif.
[ترجمه ترگمان]این بازیگر در حال پایان دادن به دامن ruffled خود و هماهنگ کردن آپارتمان های pompom با موهای بافته، یک توپ را به سمت خود می کشد در حالی که جک و جیل را در Calif شکار می کند
[ترجمه گوگل]در حالی که جک و جیل در کالیفرنیا بازی می کنند، بازیگر در حالی که تیراندازی می کند، دامن رفع شده خود و آپارتمان های پومپوم را با تکه های پامپوم تطبیق می دهد
[ترجمه گوگل]در حالی که جک و جیل در کالیفرنیا بازی می کنند، بازیگر در حالی که تیراندازی می کند، دامن رفع شده خود و آپارتمان های پومپوم را با تکه های پامپوم تطبیق می دهد
5. Woolen headgear made from a cylindrical piece that is folded over for double thickness, sewn at one end and decorated with a pompom.
[ترجمه ترگمان]پوشش Woolen از یک تکه استوانه ای شکل ساخته شده است که به ضخامت دو برابر پوشانده شده و به یک طرف دوخته شده است و با یک pompom تزیین شده است
[ترجمه گوگل]سرامیک پشمی ساخته شده از یک قطعه استوانه ای است که برای ضخامت دو برابر بافته شده است، از یک طرف به هم متصل شده و با پومپوم تزئین شده است
[ترجمه گوگل]سرامیک پشمی ساخته شده از یک قطعه استوانه ای است که برای ضخامت دو برابر بافته شده است، از یک طرف به هم متصل شده و با پومپوم تزئین شده است
پیشنهاد کاربران
منگوله
کلمات دیگر: