سازنده
convener
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• someone or something which causes people to assemble
جملات نمونه
1. At this point, a speaker, actually the convener of the symposium, interrupted me in mid-sentence.
[ترجمه ترگمان]در این مرحله، یک گوینده، در واقع نماینده برگزار کننده سمپوزیوم، مرا در وسط جمله اش قطع کرد
[ترجمه گوگل]در این نقطه، سخنران، در واقع برگزار کننده سمپوزیوم، من را در میان جمله قطع کرد
[ترجمه گوگل]در این نقطه، سخنران، در واقع برگزار کننده سمپوزیوم، من را در میان جمله قطع کرد
2. The Communist convener could both feel and see that he was losing control.
[ترجمه ترگمان]برگزار کننده کمونیست هر دو احساس می کرد که کنترل خود را از دست می دهد
[ترجمه گوگل]هوادار کمونیست هر دو می تواند احساس کند و ببیند که او کنترل را از دست می دهد
[ترجمه گوگل]هوادار کمونیست هر دو می تواند احساس کند و ببیند که او کنترل را از دست می دهد
3. He was deputy convener of the region for 12 years and leader of the Conservative group for ten years.
[ترجمه ترگمان]او به مدت ۱۲ سال معاون رئیس این منطقه بود و به مدت ده سال رهبر گروه محافظه کاران بود
[ترجمه گوگل]او معاون سازمان منطقه 12 ساله و رهبر گروه محافظه کار برای ده سال است
[ترجمه گوگل]او معاون سازمان منطقه 12 ساله و رهبر گروه محافظه کار برای ده سال است
4. Bunker had received the message from a convener at one of the Midlands plants, who was also hopping mad.
[ترجمه ترگمان]Bunker این پیام را از یک نماینده در یکی از گیاهان وست میدلندز دریافت کرده بود که در عین حال دیوانه کننده بود
[ترجمه گوگل]بنکر این پیام را از یکی از گیاهان میدلندز دریافت کرده بود که همچنان به دام افتاده بود
[ترجمه گوگل]بنکر این پیام را از یکی از گیاهان میدلندز دریافت کرده بود که همچنان به دام افتاده بود
5. A church elder, he was convener of the fabric committee of Grandtully/Strathtay and Logiealmond Churches.
[ترجمه ترگمان]او یکی از بزرگان کلیسا بود که عضو کمیته fabric کلیساهای Grandtully \/ Strathtay و Logiealmond بود
[ترجمه گوگل]یکی از بزرگان کلیسا، او کمیته برگزاری کلیساهای Grandtully / Strathtay و Logiealmond بود
[ترجمه گوگل]یکی از بزرگان کلیسا، او کمیته برگزاری کلیساهای Grandtully / Strathtay و Logiealmond بود
6. George Hood, economic development convener on Tayside Regional Council, called for arbitration to settle the dispute.
[ترجمه ترگمان]جورج هود، نماینده توسعه اقتصادی در شورای منطقه ای تی ساید تی ساید، خواهان حل اختلاف شد
[ترجمه گوگل]جورج هود، معاون توسعه اقتصادی در شورای منطقه ای Tayside، خواستار داوری برای حل اختلاف شد
[ترجمه گوگل]جورج هود، معاون توسعه اقتصادی در شورای منطقه ای Tayside، خواستار داوری برای حل اختلاف شد
7. The convener of a teachers' union, the delightfully named Joseph Stalin, says teachers are refusing to mark exam papers.
[ترجمه ترگمان]برگزار کننده یک اتحادیه معلمان، به نام جوزف استالین، می گوید که معلمان از نمره دادن به برگه های امتحانی خودداری می کنند
[ترجمه گوگل]کارگردان اتحادیه معلمان، که به طور جالبی به نام جوزف استالین نامگذاری شده است، می گوید معلمان از امضا کردن امتحان ها امتناع می کنند
[ترجمه گوگل]کارگردان اتحادیه معلمان، که به طور جالبی به نام جوزف استالین نامگذاری شده است، می گوید معلمان از امضا کردن امتحان ها امتناع می کنند
8. Members: Mr. Apache Lau is the convener and there are 6 core members and tens of voluntary surveyors. The volunteers are coming from members of HKBWS or Crested Bulbul Club.
[ترجمه ترگمان]اعضا: آقای Apache لایو، برگزار کننده است و ۶ عضو اصلی و ده ها ارزیاب داوطلبانه وجود دارد داوطلبان از اعضای کلوب HKBWS یا Crested Bulbul می آیند
[ترجمه گوگل]اعضای آقای Apache Lau سازنده هستند و 6 عضو هسته ای و ده ها ناظر داوطلب وجود دارد داوطلبان از اعضای HKBWS یا Crested Bulbul Club می آیند
[ترجمه گوگل]اعضای آقای Apache Lau سازنده هستند و 6 عضو هسته ای و ده ها ناظر داوطلب وجود دارد داوطلبان از اعضای HKBWS یا Crested Bulbul Club می آیند
9. Control models on LD convener have been optimized and developed, to make control model suitable to new steel - making technics.
[ترجمه ترگمان]مدل های کنترلی روی نماینده LD بهینه سازی شده و توسعه یافته اند تا مدل کنترلی مناسب برای technics تولید کننده فولاد جدید ایجاد شود
[ترجمه گوگل]مدل های کنترل شده بر روی LD سازنده بهینه سازی شده و توسعه یافته اند تا مدل کنترل مناسب برای تکنیک های جدید تولید فولاد باشد
[ترجمه گوگل]مدل های کنترل شده بر روی LD سازنده بهینه سازی شده و توسعه یافته اند تا مدل کنترل مناسب برای تکنیک های جدید تولید فولاد باشد
10. The weekly convener of these students is Susan Wilson, CEO of The Judgment Group and one of Fortune's 2009 Most Powerful Women Entrepreneurs.
[ترجمه ترگمان]نماینده هفتگی این دانشجویان، سوزان ویلسون، مدیر عامل گروه داوری و یکی از قدرتمندترین کارآفرینان زن در سال ۲۰۰۹ است
[ترجمه گوگل]سیزن ویلسون، مدیر اجرایی گروه قضایی و یکی از کارآفرینان زن قدرتمندترین فوربس 2009، هفتمین همایش این دانش آموزان است
[ترجمه گوگل]سیزن ویلسون، مدیر اجرایی گروه قضایی و یکی از کارآفرینان زن قدرتمندترین فوربس 2009، هفتمین همایش این دانش آموزان است
11. He became a shop steward in 1971 before taking over as Transport and General Workers Union convener 10 years ago.
[ترجمه ترگمان]او قبل از اینکه ۱۰ سال پیش به عنوان نماینده حمل و نقل و اتحادیه کارگران عمومی اداره شود، در سال ۱۹۷۱ به یک مباشر فروشی تبدیل شد
[ترجمه گوگل]او قبل از اینکه 10 سال پیش به عنوان عضو هیئت مدیره اتحادیه حمل و نقل و کارگران عمومی تبدیل شود، به عنوان مدیر خرید تبدیل شد
[ترجمه گوگل]او قبل از اینکه 10 سال پیش به عنوان عضو هیئت مدیره اتحادیه حمل و نقل و کارگران عمومی تبدیل شود، به عنوان مدیر خرید تبدیل شد
12. "Pakistan and India keep nuclear weapons in their possession for their own safety," said Ainsley Joseph, convener of CASA.
[ترجمه ترگمان]Ainsley جوزف، نماینده مجلس کاسا، گفت: \" پاکستان و هند سلاح های هسته ای خود را برای امنیت خودشان حفظ می کنند \"
[ترجمه گوگل]آینلی جوزف، سفیر CASA، گفت: 'پاکستان و هند سلاح هسته ای خود را برای ایمنی خود نگه دارند '
[ترجمه گوگل]آینلی جوزف، سفیر CASA، گفت: 'پاکستان و هند سلاح هسته ای خود را برای ایمنی خود نگه دارند '
13. Undoubtedly, as the September 2005 summit once again confirms, the United Nations is the world's premier convener.
[ترجمه ترگمان]بدون شک، همانطور که اجلاس سپتامبر ۲۰۰۵ یک بار دیگر تایید شد، سازمان ملل برگزار کننده بزرگ جهان است
[ترجمه گوگل]بی تردید، همانطور که در اجلاس ماه سپتامبر 2005 یک بار دیگر تأیید می شود، سازمان ملل متحد نخست وزیر جهان است
[ترجمه گوگل]بی تردید، همانطور که در اجلاس ماه سپتامبر 2005 یک بار دیگر تأیید می شود، سازمان ملل متحد نخست وزیر جهان است
14. At present, Technical Adviser of Referee of Association of Hong Kong, China, Coach of Handball Team of CUHK. Convener of CUHK External Sporting Activities Committee.
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر مشاور فنی انجمن هنگ کنگ چین، مربی تیم هندبال of است Convener کمیته فعالیت های ورزشی خارجی CUHK
[ترجمه گوگل]در حال حاضر، مشاور فنی داور انجمن هنگ کنگ، چین، مربی تیم هندبال CUHK کمیته فعالیت های ورزشی خارجی CUHK را تشکیل می دهد
[ترجمه گوگل]در حال حاضر، مشاور فنی داور انجمن هنگ کنگ، چین، مربی تیم هندبال CUHK کمیته فعالیت های ورزشی خارجی CUHK را تشکیل می دهد
پیشنهاد کاربران
نماینده، نماینده ی رسمی
برگزارکننده
سازمان دهنده
کلمات دیگر: