کلمه جو
صفحه اصلی

lie detector


معنی : دروغ سنج، دستگاه کشف دروغ
معانی دیگر : (دستگاه) دروغیاب (polygraph هم می گویند)، دروه سنج، دستگاه کشف دروه

انگلیسی به فارسی

دروغ سنج، دستگاه کشف دروغ


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: an instrument that tracks a person's vital signs and records changes in them as a measure of the truthfulness of the subject's statements while being tested; polygraph.

• polygraph machine, device used to determine the truth of a person's statements (based on changes in the person's respiration, pulse rate, etc.)

مترادف و متضاد

دروغ سنج (اسم)
lie detector, pathometer

دستگاه کشف دروغ (اسم)
lie detector

machine for gauging truth


Synonyms: polygraph, polygraph machine, psychogalvanic skin response, psychogalvanometer


جملات نمونه

1. Both men refused to take a lie detector test.
[ترجمه ترگمان]هر دو مرد از انجام تست تشخیص دروغ خودداری کردند
[ترجمه گوگل]هر دو مرد از انجام یک آزمایش آشکار دروغ اجتناب کرد

2. He was asked to take a lie detector test .
[ترجمه ترگمان]از او خواسته شد تا تست تشخیص دروغ را انجام دهد
[ترجمه گوگل]از او خواسته شد یک تست آشکار کننده دروغ بگذارد

3. Kids have a built-in lie detector.
[ترجمه ترگمان]کودکان یک یابنده دروغ ساخته شده دارند
[ترجمه گوگل]کودکان و نوجوانان یک آشکارساز دروغ ساخته شده است

4. Lie detector tests are inadmissible in criminal trials.
[ترجمه ترگمان]تست های تشخیص دروغ در محاکمه های جنایی غیرقابل قبول هستند
[ترجمه گوگل]آزمون های آشکار دروغ در دادگاه های جنایی غیرقابل قبول است

5. Why, he asked, did the only lie detector test given indicate deception?
[ترجمه ترگمان]او پرسید: چرا، آیا این تست دروغ سنجی تنها نشانه فریب و نیرنگ بود؟
[ترجمه گوگل]چرا، او پرسید، آیا تنها آزمون آشکار دروغ داده شده نشان می دهد فریب؟

6. The suspect didn't pass the lie detector test.
[ترجمه ترگمان]مظنون از آزمون دروغ سنج عبور نکرد
[ترجمه گوگل]مظنون آزمایشی دروغ را رد کرد

7. "The premise of a lie detector is that a smoke alarm goes off in the brain when we lie because we're doing something wrong," explains Saxe.
[ترجمه ترگمان]سی سی توضیح می دهد: \" فرض یک یابنده دروغ این است که وقتی ما دروغ می گوییم، آژیر خطر دود در مغز خاموش می شود \"
[ترجمه گوگل]'فرضیه یک دروغ سنج این است که هنگامی که ما دروغ می گوییم، یک هشدار دود در مغز اتفاق می افتد چون ما اشتباه می کنیم،' ساکس توضیح می دهد

8. What does a lie detector measure?
[ترجمه ترگمان]یک دستگاه تشخیص دروغ چگونه عمل می کند؟
[ترجمه گوگل]اندازه گیری آشکار دروغ چیست؟

9. Net cash flow is lie detector of results in company's running.
[ترجمه ترگمان]جریان نقدینگی خالص، یابنده نتایج در حال اجرا می باشد
[ترجمه گوگل]جریان نقد خالص دروغ سنجی نتایج در حال اجرا شرکت است

10. What happens to that lie detector of yours when it detects your own bullshit?
[ترجمه ترگمان]چه بلایی سر اون ردیاب تو میاد وقتی که این مزخرفات تو رو کشف می کنه؟
[ترجمه گوگل]چه اتفاقی می افتد که شما را آشکار کننده دروغ می کند زمانی که آن را تشخیص خود را بدبختی؟

11. Lightman is inspired by real-life lie detector, APS Charter Member and Fellow Paul Ekman, who has spent 50 years researching and characterizing facial expressions and body movements.
[ترجمه ترگمان]lightman الهام گرفته از یابنده دروغ دنیای واقعی، عضو منشور APS و هم کار پاول Ekman است که ۵۰ سال را صرف تحقیق و توصیف حالات چهره و حرکات بدن کرده است
[ترجمه گوگل]Lightman از آشکارساز دروغ زندگی واقعی، عضو هیئت تحریریه APS و همکار پل اکسمن، که 50 سال است که تحقیق و مشخصه بیان چهره و حرکات بدن را انجام می دهد، الهام گرفته است

12. They say it's part mouse, part lie detector.
[ترجمه ترگمان]آن ها می گویند این یک موش است، بخشی از یابنده دروغ
[ترجمه گوگل]آنها می گویند این بخش ماوس، آشکارساز دروغ بخشی است

13. A lie detector is not a foolproof device.
[ترجمه ترگمان]یابنده دروغ، یک دستگاه کاملا عاری از خطا نیست
[ترجمه گوگل]آشکارساز دروغ یک دستگاه فریبنده نیست

14. The lie detector tests have been the subject of much controversy.
[ترجمه ترگمان]تست های تشخیص دروغ موضوع بحث و جدل بسیاری بوده اند
[ترجمه گوگل]تست های آشکار کننده دروغ موضوع بحث بسیار زیادی بوده است

پیشنهاد کاربران

دستگاه دروغ سنج، آشکار ساز دروغ، سنسور تشخیص دروغ

دروغ سنج


کلمات دیگر: