1. the prestige of his name
آوازه ی نام او
2. a man of prestige and power
یک مرد آبرومند و پرتوان
3. rome's power and prestige were on the wane
قدرت و اعتبار روم رو به افول گذاشته بود.
4. to lose one's prestige
شهرت خود را از دست دادن
5. a serious derogation of his prestige
کاهش جدی اعتبار او
6. As the president's prestige continues to fall, they're clearly beginning to consider him a liability.
[ترجمه ترگمان]همانطور که اعتبار رئیس جمهور ادامه می یابد، آن ها به روشنی در نظر دارند که او را یک مسئولیت تلقی می کنند
[ترجمه گوگل]همانطور که اعتبار رئیس جمهور همچنان به سقوط می رسد، آنها به وضوح شروع به در نظر گرفتن او مسئولیت
7. The company has gained international prestige.
[ترجمه ترگمان]این شرکت اعتبار بین المللی کسب کرده است
[ترجمه گوگل]این شرکت معتبر بین المللی بوده است
8. There is a lot of prestige attached to owning a car like this.
[ترجمه ترگمان]پرستیژ بسیار زیادی برای داشتن یک ماشین مثل این وجود دارد
[ترجمه گوگل]به خاطر داشتن یک خودرویی مثل این، اعتبار زیادی وجود دارد
9. Doctors have suffered a loss of prestige following a spate of scandals.
[ترجمه ترگمان]پزشکان متحمل از دست دادن اعتبار به دنبال موج رسوایی ها شده اند
[ترجمه گوگل]پزشکان پس از رسوایی ناشی از فقدان اعتبار رنج می برند
10. Winning the prize carries immense prestige.
[ترجمه ترگمان]برنده شدن جایزه اعتبار بسیار زیادی را به همراه دارد
[ترجمه گوگل]برنده جایزه معتبر بی نظیر است
11. Many people are attracted by the prestige of working for a top company.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از مردم از اعتبار کار برای یک شرکت برتر جذب می شوند
[ترجمه گوگل]بسیاری از افراد با اعتبار کار برای یک شرکت برتر جذب می شوند
12. The contract will affect our national prestige in the world.
[ترجمه ترگمان]این قرارداد بر اعتبار ملی ما در جهان تاثیر خواهد گذاشت
[ترجمه گوگل]قرارداد بر اعتبار ملی ما در جهان تاثیر خواهد گذاشت
13. His prestige has been raised greatly since he was promoted to the president of the university.
[ترجمه ترگمان]اعتبار او از زمانی که به رئیس دانشگاه ارتقا یافت به شدت افزایش یافته است
[ترجمه گوگل]وی از سالها پیش به ریاست دانشگاه ارتقا یافته است
14. Different jobs are accorded different levels of prestige.
[ترجمه ترگمان]مشاغل مختلف از سطوح مختلفی از پرستیژ برخوردار هستند
[ترجمه گوگل]شغل های مختلف دارای سطوح مختلف اعتبار هستند
15. He suffered a loss of prestige when the scandal was publicized.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که این رسوایی به اطلاع عموم رسید، او از دست دادن اعتبار و اعتبار رنج می برد
[ترجمه گوگل]هنگامی که رسوایی تبلیغ شد، او از دست دادن اعتبار رنج می برد
16. Their products enjoy ever higher prestige in the world market.
[ترجمه ترگمان]محصولات آن ها همواره از اعتبار بالاتر در بازار جهانی برخوردار هستند
[ترجمه گوگل]محصولات آنها از اعتبار بیشتری در بازار جهانی برخوردار است