1. don't loiter on the job!
سرکار اتلاف وقت نکن !
2. We'll be left behind if we loiter.
[ترجمه ترگمان]اگر پرسه بزنیم پشت سرمان خواهیم ماند
[ترجمه گوگل]ما اگر ما خجالت کشیدیم، عقب مانده است
3. Don't loiter on the way home!
[ترجمه ترگمان]در راه خانه پرسه نزن!
[ترجمه گوگل]در خانه راه ندهید!
4. Unemployed young men loiter at the entrance of the factory.
[ترجمه di darkestar] مردان جوان بی کار در ورودی کارخانه پرسه می زنند.
[ترجمه ترگمان]مردان جوان بی کار در ورودی کارخانه پرسه می زدند
[ترجمه گوگل]مردان جوان بیکار در ورود کارخانه افتادند
5. Come straight home and don't loiter, Alan.
[ترجمه ترگمان]زود برگرد خانه و پرسه نزن، الن
[ترجمه گوگل]مستقیما به خانه بروید و آلن را لایت نکنید
6. The teacher told the students not to loiter their time away.
[ترجمه ترگمان]معلم به دانش آموزان گفت که زمان خود را از دست ندهند
[ترجمه گوگل]معلم به دانش آموزان گفت که وقت خود را از دست ندهند
7. Schools of sunfish still loiter there, and Stuart hooks one of their members and stiff-poles it right in.
[ترجمه ترگمان]مدارس of هنوز در آنجا پرسه می زنند، و استوارت یکی از اعضای خود را جا به جا می کند و poles سفت و سخت می گیرد
[ترجمه گوگل]مدارس آفتابگردان همچنان در آنجا لایت می کنند و استوارت یکی از اعضای خود را می کشد و قطب های سفت آن را درست می کند
8. Five or six teenagers loiter in front of a newsagent, drinking shandy and smoking.
[ترجمه ترگمان]پنج یا شش نوجوان در مقابل یک newsagent پرسه می زنند، سیگار می کشند و سیگار می کشند
[ترجمه گوگل]پنج یا شش نوجوان در مقابل یک خبرنگار، نوشیدن شیرین و سیگار کشیدن را لایت می کنند
9. But watch me loiter over coffee with my Rachel.
[ترجمه ترگمان]اما تماشا کردن من روی قهوه با ریچل
[ترجمه گوگل]اما من راشل با قهوه با قهوه نگاه می کنم
10. No one has time to loiter over a meal these days.
[ترجمه ترگمان]هیچ کس وقت ندارد که این روزها سر یک وعده غذا پرسه بزند
[ترجمه گوگل]هیچ کس این روزها را برای خوردن غذا نگذاشته است
11. They loiter outside the big match with fistfuls of grubby tickets priced at many times their face value.
[ترجمه ترگمان]آن ها در بیرون از رقابت بزرگ با مشت و فروش بلیط های کثیف که در بسیاری از اوقات ارزش چهره شان تعیین شده اند، پرسه می زنند
[ترجمه گوگل]آنها در خارج از مسابقه بزرگ با fistounds از بلیط های گراببی که در قیمت های گوناگونی ارزش قیمتی دارند ارزش قائل هستند
12. You should not loiter your time away.
[ترجمه ترگمان]نباید وقتت را هدر بدهی
[ترجمه گوگل]شما نباید وقت خود را دور کنید
13. We must not loiter or we will be late for school.
[ترجمه ترگمان]ما نباید حرکت کنیم یا دیر کنیم یا دیر کنیم
[ترجمه گوگل]ما نباید مانع شویم یا برای مدرسه دیر شده باشیم
14. Some of them can loiter in the air for long periods.
[ترجمه ترگمان]بعضی از آن ها می توانند برای مدت طولانی در هوا پرسه بزنند
[ترجمه گوگل]بعضی از آنها می توانند برای مدت طولانی در هوا بمانند
15. One should not loiter his time away.
[ترجمه ترگمان]آدم نباید وقتش را دور نگه دارد
[ترجمه گوگل]نباید زمان خود را از دست بدهد