کلمه جو
صفحه اصلی

tote


معنی : حمل و نقل کردن، برپشت حمل کردن، بار بردن
معانی دیگر : (به ویژه در بغل یا بر پشت خود) حمل کردن، به دوش کشیدن، کول کردن، (سلاح آتشین) با خود داشتن، سلاح حمل کردن، دوش گیری، حمل، بغل گیری، بار، مخفف: tote bag، سوق دادن، جمع کردن، مجموع

انگلیسی به فارسی

باربردن، حمل ونقل کردن، سوق دادن، جمع کردن، مجموع، برپشت حمل کردن


تاپ، حمل و نقل کردن، برپشت حمل کردن، بار بردن


انگلیسی به انگلیسی

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: totes, toting, toted
• : تعریف: to carry on one's back or in one's arms or hands.
مترادف: carry, pack
مشابه: bear, cart, haul, lug, schlep
اسم ( noun )
• : تعریف: something used to carry by hand; tote bag.
مترادف: handbag, tote bag
مشابه: bag, carry-on, carryall, duffel bag, grip, sack

• large bag in which to carry things, tote bag (often made of canvas with two large handles)
carry, haul; carry a weapon (slang)
the tote is a system of betting money on horses at a racetrack, in which all the money bet on a race is divided among the people who have bet on the winning horses.
someone who totes something, for example a gun, carries it with them wherever they go; an old-fashioned use.

مترادف و متضاد

حمل و نقل کردن (فعل)
carry, tote

برپشت حمل کردن (فعل)
tote

بار بردن (فعل)
tote

جملات نمونه

1. He finished third in the Tote Gold Trophy.
[ترجمه ترگمان]او در جام طلای tote سوم شد
[ترجمه گوگل]او سومین جایزه طلای طلای را به دست آورد

2. Kids have to tote heavy textbooks around.
[ترجمه ترگمان]بچه ها باید کتاب های درسی سنگین را بردارند
[ترجمه گوگل]بچه ها باید کتاب های درسی سنگین را بخرند

3. Carlos Falchi red patent signature logo tote bag, $ 3 9
[ترجمه ترگمان]کارلوس Falchi (Carlos فالچی)قرمز، کیف خرید، ۳، ۹ دلار
[ترجمه گوگل]کارلوس Falchi قرعه کشی ثبت اختراع امضا لوگو کیسه، 3 $ 9

4. More options include a white patent-leather tote bag and a big straw hat or scarf tied a la Audrey Hepburn.
[ترجمه ترگمان]گزینه های بیشتر شامل یک کیف خرید از جنس چرم سفید و یک کلاه حصیری بزرگ و یا شال گردنی به نام آدری هپبورن است
[ترجمه گوگل]گزینه های بیشتر شامل یک کیسه تیتانیوم سفید و یک کلاه کاه بزرگ و یا روسری است که به وسیله یک لادوره هپبورن گره خورده است

5. With their tote bags, the immigrants brought alOng all their old prejudices, and immediately picked up some new ones.
[ترجمه ترگمان]با کیف های their، مهاجران همه خرافات قدیمی خود را جمع کردند و بلافاصله چند نفر جدید انتخاب کردند
[ترجمه گوگل]مهاجران با استفاده از کیسه های تیتای خود، تمام پیشگویی های قدیمی خود را به ارمغان آورد، و بلافاصله برخی از آنها را برداشت

6. Must Aegisth tote a live snake for us to realize that lust was the motivation for the murder of Agamemnon?
[ترجمه ترگمان]آیا باید یک مار زنده را باخود حمل کنیم تا درک کنیم که شهوت انگیزه قتل اگامنون)است؟
[ترجمه گوگل]آیا باید Aegisth یک مار زنده به ما برای متوجه شود که شهوت انگیزه برای قتل Agamemnon بود؟

7. Is the tote bag an exterior uterus, the outward sign of the unmentionable burden?
[ترجمه ترگمان]آیا ساک tote یک رحم خارجی است، نشانه بیرونی بار unmentionable؟
[ترجمه گوگل]آیا کیسه تبت یک رحم بیرونی است، علامت بیرونی از بار غیرمعمول؟

8. My job was to tote their golf bags and wash their cars.
[ترجمه ترگمان]وظیفه من خرید کیف گلف و شستن اتومبیل های خود بود
[ترجمه گوگل]شغل من این بود که کیف پول گلف خود را بپوشانم و ماشین های خود را بشورم

9. She lifts a cake tin out of her tote bag.
[ترجمه ترگمان]یک قوطی کیک را از کیف خرید بیرون آورد
[ترجمه گوگل]او قلع کیک را از کیسه تبت خود بلند می کند

10. But for a young casual Tote employee the incident had a different ending.
[ترجمه ترگمان]اما برای یک کارمند جوان tote، این حادثه یک پایان متفاوت داشت
[ترجمه گوگل]اما برای یک کارمند جواهرساز جوان Tote، این حادثه پایان دیگری بود

11. Then she hefted her tote bag.
[ترجمه ترگمان]سپس کیف خرید را برداشت
[ترجمه گوگل]سپس او کیسه تبت خود را جمع کرد

12. Miss Ellen had mo'n she could tote anyways.
[ترجمه ترگمان]خانم الن هم هر طور شده خرید می کرد
[ترجمه گوگل]خانم الن بود mo'n او می تواند tote به هر حال

13. How much is this velvet tote?
[ترجمه ترگمان]این خرید مخملی چقدر طول میکشه؟
[ترجمه گوگل]این تنگ مخمل چقدر چقدر است؟

14. Goober, gumbo and tote are West African borrowings first used in America by slaves.
[ترجمه ترگمان]Goober، gumbo و tote اولین borrowings آفریقایی هستند که ابتدا توسط بردگان در آمریکا مورد استفاده قرار گرفتند
[ترجمه گوگل]Goober، Gumbo و Tote وام های آفریقای غربی که برای اولین بار توسط بردگان در آمریکا استفاده می شود

He was toting a sack of rice.

یک کیسه برنج بر دوش داشت.


The robbers were all toting revolvers.

همه‌ی دزدان تپانچه داشتند.


پیشنهاد کاربران

Totes مخفف totally میشه. و به صورت غیر رسمی به کار میره.

بارکشی کردن

کولی دادن ؛ کسی را بر کول و پشت خود سوار کردن. ( فرهنگ فارسی معین ) . بردن حریف را بر پشت خویش. در بعضی بازی های کودکان رسم بر این بود که برنده را به کول خود گرفته مقداری ( که میزان آن از روی وسایل بازی معین می شد ) راه ببرد، این عمل را کولی دادن می گفتند. کسی که سوار می شدکولی می گرفت. در بسیاری از بازیها، نظیر: چلتوب ، الک دولک ، زویی و بعضی انواع تیله بازی کولی دادن رایج بوده است. ( فرهنگ لغات عامیانه ٔ جمالزاده ) . بردن حریف را بر پشت خویش پس از باختن در بعضی بازیهای کودکان. در بازیهای کودکان ، بر پشت کسی که ایستاده است سوار شدن تا او وی را ببرد، و کولی گرفتن متعدی آن است. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ) .

با دست حمل کردن، بویژه چیزهای سنگین

Carry by hand especially heavy things

He happily toted the camare along on more family outings.


کلمات دیگر: