1. You could have told me I had a snotty nose!
[ترجمه ترگمان]می تونستی به من بگی که من دماغ snotty دارم!
[ترجمه گوگل]می توانستم به من بگویم من یک بینی کوچک داشتم!
2. I don't want to use your snotty handkerchief!
[ترجمه ترگمان]من نمی خواهم از آن دستمال کثیف تو استفاده کنم!
[ترجمه گوگل]من نمیخواهم از دستمال شلاق خود استفاده کنم
3. She was so snotty to me!
[ترجمه ترگمان]او با من خیلی گستاخ بود!
[ترجمه گوگل]او برای من خیلی شلوغ بود!
4. He suffered from a snotty nose, runny eyes and a slight cough.
[ترجمه ترگمان]او از یک بینی فین فینی، که چشم های آبی داشت و سرفه کوچکی داشت، رنج می برد
[ترجمه گوگل]او از بینی بینی، چشمانداز و سرفه جزئی رنج می برد
5. He's such a, snotty - nosed little ` wimp.
[ترجمه ترگمان]او مردی است با بینی شکسته و بینی کشیده
[ترجمه گوگل]او چنین است، snotty - بینی کمی 'wimp
6. They were belligerent, they were bellicose, they were snotty, they were downright rude.
[ترجمه ترگمان]آن ها belligerent، they، they، خشن و خشن بودند
[ترجمه گوگل]آنها جنگجویانه بودند، آنها جنگجو بودند، آنها خرچنگ بود، آنها کاملا بی ادب بودند
7. She'd have thought I was just being snotty.
[ترجمه ترگمان]او فکر می کرد که من فقط فین فینی
[ترجمه گوگل]او فکر کرده بود من فقط خرابکار بودم
8. Even teaching Boyle's Law to snotty kids in a secondary modern would be better than this.
[ترجمه ترگمان]حتی تدریس به قانون بویل برای چیدن بچه ها در دوران دبیرستان بهتر از این است
[ترجمه گوگل]حتی آموزش قانون بویل به بچه های کوچک در مدرن ثانویه بهتر از این خواهد بود
9. The hotel receptionist was a bit snotty to me this morning.
[ترجمه ترگمان]ان روز صبح، متصدی پذیرش هتل یک ذره فین فینی کرد
[ترجمه گوگل]صبح امروز صبح کمیسیون غذاخوری هتل کمی مشتاق بود
10. Don't get all snotty with me.
[ترجمه ترگمان]با من snotty نکن
[ترجمه گوگل]همه چیز را با من نگیر
11. While they're suitably snotty, they don't hunt in packs - we're not talking Axi Rose's scapegoats here.
[ترجمه ترگمان]در حالی که آن ها به طور مناسب فین فینی، شکار نمی کنند - ما در مورد scapegoats صحبت نمی کنیم
[ترجمه گوگل]در حالی که آنها مناسب هستند، آنها در بسته های شکار نیست - ما در اینجا scapegoats Axi Rose نیستیم
12. The picture bore no relation to the blotchy, snotty, shouting face of angry childhood.
[ترجمه ترگمان]این تصویر هیچ ارتباطی با زنی که زنی با نام snotty، snotty و shouting از دوران کودکی خشمگین نداشت نداشت
[ترجمه گوگل]این تصویر هیچ رابطه ای با سستی، گرگ، فریاد از دوران کودکی عصبانی ندارد
13. And finally, they are commonly laughed at by snotty ignoramuses who have evidently never been outside at night.
[ترجمه ترگمان]And که ظاهرا شب ها بیرون نرفته بودند، به خنده افتادند
[ترجمه گوگل]و در نهایت، آنها معمولا توسط نادیده انگاشته های عجیب و غریب خسته شده اند که ظاهرا هرگز در شب به بیرون نرسیده اند
14. It's a snotty takedown of a straw man.
[ترجمه ترگمان]به خاطر این است که او را از یک مرد کاه نجات داده اند
[ترجمه گوگل]این یک برداشت از یک مرد نی است