long lasting

انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )

• : تعریف: continuing for a long time.
• مترادف: durable, enduring, lasting, long-lived, longstanding
• متضاد: fleeting, short-lived

- There is hope now for a long-lasting peace.

[ترجمه ترگمان] اکنون امیدی برای صلحی پایدار و پایدار وجود دارد
[ترجمه گوگل] امیدوار هستیم که یک صلح طولانی مدت داشته باشیم

- Their long-lasting friendship had been a comfort to both of them.

[ترجمه ترگمان] دوستی پایدار و پایدار آن ها برای هردوی آن ها آرامش بخش بود
[ترجمه گوگل] دوستی طولانی مدت آنها برای هر دوی آنها راحت بود

• something that is long-lasting lasts for a long time.

بالاخره

دیرپا ، پایدار ، ماندگار ، پُر عُمر ، با عمر ، با دوام

دیرین، دیرینه، پایا، جاودان، جاوید، مانا، لایزال، ازلی، بادوام، مزمن، مقاوم، بلندمدت، درازمدت، طولانی مدت، طویل المدت

ماندگار

طولانی مدت

Enduring
پایدار، ماندنی، جاودان

صفت:
- بلند مدت، دراز مدت
e. g. long - lasting impact
مثلا تاثیر بلند مدت
- همیشگی، مادام العمر
=lifelong
- با دوام، دارای عمر زیاد
=durable

ماندگار برای مدت طولانی، بادوام برای زمان زیاد

فنا ناپذیر

با دوام

پایدار، همیشگی

ماندگار
طولانی مدت
جاودانه

ماندگاری بالا

کلمات دیگر: