1. sooner or later she will pay for her evil deeds
دیر یا زود تقاص اعمال بد خود را پس خواهد داد.
2. sooner or later, the truth will out
حقیقت دیر یا زود آشکار خواهد شد.
3. sooner than i expected
زودتر از آنچه انتظار داشتم
4. sooner or later
دیر یا زود
5. sooner or later
دیر یا زود،بالاخره
6. no sooner had he arrived than the telephone rang
هنوز درست از راه نرسیده بود که تلفن زنگ زد.
7. the sooner the better
هر چه زودتر بهتر
8. had sooner
ترجیح می داد (که)،می خواست (یا می خواستم)
9. no sooner . . . than
فورا،بلافاصله،به مجرد اینکه،تا
10. no sooner said than done
گفتن همان و انجام شدن همان،تا گفته شد انجام شد
11. the sooner the better
هر چه زودتر بهتر
12. bad paint crackes sooner
رنگ نامرغوب زودتر ترک ترک می شود.
13. No sooner said than done.
[ترجمه ترگمان]زودتر از این هم چیزی نگفت
[ترجمه گوگل]زودتر از انجام کاری گفت
14. The criminal will be punished sooner or later.
[ترجمه ترگمان]مجرم دیر یا زود مجازات خواهد شد
[ترجمه گوگل]جنایتکار دیر یا زود مجازات خواهد شد
15. It is remarkable that nobody noticed sooner.
[ترجمه ترگمان]قابل توجه است که هیچ کس زودتر متوجه نشد
[ترجمه گوگل]قابل توجه است که هیچ کس متوجه زودتر
16. Once you are injected you will—sooner or later—develop full-blown AIDS.
[ترجمه ترگمان]زمانی که به شما تزریق می کنید - دیر یا زود به رشد کامل ایدز کمک خواهید کرد
[ترجمه گوگل]هنگامی که تزریق می کنید، دیر یا زود رشد می کنید، ایدز کامل را از دست می دهید
17. She was convinced that sooner or later she would fulfil her destiny.
[ترجمه ترگمان]یقین داشت که دیر یا زود سرنوشت خود را اجرا خواهد کرد
[ترجمه گوگل]او متقاعد شد که دیر یا زود او سرنوشت خود را برآورده می کند
18. Nothing dries sooner than a tear.
[ترجمه ترگمان]هیچ چیز زودتر از یک قطره اشک خشک نمی شود
[ترجمه گوگل]هیچ چیز خشکتر از یک اشک نیست