مزد پایه، حقوق اصلی، مزد مبنا، حقوق ثابت بدون مزایا وفوق العاده
base pay
مزد پایه، حقوق اصلی، مزد مبنا، حقوق ثابت بدون مزایا وفوق العاده
انگلیسی به فارسی
حقوق ثابت بدون مزایا و فوقالعاده
انگلیسی به انگلیسی
• salary before benefits
جملات نمونه
1. Thus, Joe can increase his base pay by mastering more skill levels.
[ترجمه ترگمان]بنابراین، جو می تواند حقوق پایه خود را با کسب مهارت بیشتر افزایش دهد
[ترجمه گوگل]بنابراین، جو با افزایش مهارت های خود می تواند هزینه پایه خود را افزایش دهد
[ترجمه گوگل]بنابراین، جو با افزایش مهارت های خود می تواند هزینه پایه خود را افزایش دهد
2. Rises in base pay are losing their significance.
[ترجمه ترگمان]افزایش حقوق پایه اهمیت خود را از دست می دهد
[ترجمه گوگل]افزایش حقوق پایه اهمیت خود را از دست می دهند
[ترجمه گوگل]افزایش حقوق پایه اهمیت خود را از دست می دهند
3. Regardless, this raise helps to keep their base pay ahead of, or at least on a par with, inflation.
[ترجمه ترگمان]بدون توجه به این موضوع، این افزایش به حفظ حقوق پایه خود و یا حداقل با تورم کمک می کند
[ترجمه گوگل]صرفنظر از این، این افزایش کمک می کند تا قیمت پایه خود را در برابر تورم یا حداقل تورم در برابر آن حفظ کنید
[ترجمه گوگل]صرفنظر از این، این افزایش کمک می کند تا قیمت پایه خود را در برابر تورم یا حداقل تورم در برابر آن حفظ کنید
4. Management base pay in Greater London was 1 2 p. c. above the national average against 1 7 p. c. in December.
[ترجمه ترگمان]حقوق پایه مدیریت در لندن بزرگ ۱ \/ ۲ p بود پ بالاتر از میانگین ملی در برابر ۱ پ دسامبر
[ترجمه گوگل]پایه مدیریت پرداخت در بزرگ لندن 1 2 پوند بود ج بالاتر از میانگین ملی در برابر 1 7 پ ج در ماه دسامبر
[ترجمه گوگل]پایه مدیریت پرداخت در بزرگ لندن 1 2 پوند بود ج بالاتر از میانگین ملی در برابر 1 7 پ ج در ماه دسامبر
5. Linking base pay to knowledge and skill rather than position
[ترجمه ترگمان]پیوند دادن پایه به دانش و مهارت به جای موقعیت
[ترجمه گوگل]پیوند پایه به دانش و مهارت به جای موقعیت
[ترجمه گوگل]پیوند پایه به دانش و مهارت به جای موقعیت
6. Base Pay: Are you being offered a salary commensurate with your worth in the marketplace?
[ترجمه ترگمان]پرداخت پایه: آیا شما یک تناسب حقوق با ارزش شما در بازار عرضه می کنید؟
[ترجمه گوگل]آیا درآمد پایه شما یک حقوق معادل با ارزش خود در بازار ارائه می شود؟
[ترجمه گوگل]آیا درآمد پایه شما یک حقوق معادل با ارزش خود در بازار ارائه می شود؟
7. Determination of individual base pay should be consistent with the unit.
[ترجمه ترگمان]تعیین حقوق پایه فردی باید با این واحد سازگار باشد
[ترجمه گوگل]تعیین حقوق بنیادی فرد باید با واحد سازگار باشد
[ترجمه گوگل]تعیین حقوق بنیادی فرد باید با واحد سازگار باشد
8. The base pay is paid to employees for their daily work.
[ترجمه ترگمان]دست مزد پایه برای کار روزانه به کارمندان پرداخت می شود
[ترجمه گوگل]پرداخت پایه به کارکنان برای کار روزانه آنها پرداخت می شود
[ترجمه گوگل]پرداخت پایه به کارکنان برای کار روزانه آنها پرداخت می شود
9. Second, the base pay adjustment fund, highlighting the principle of the protection of policy holders.
[ترجمه ترگمان]دوم اینکه، پایه پول تنظیم را پرداخت می کند و اصل حفاظت از دارندگان سیاست را برجسته می کند
[ترجمه گوگل]دوم، پایه تنظیم صندوق تعدیل، برجسته اصل حمایت از سیاست گذاران
[ترجمه گوگل]دوم، پایه تنظیم صندوق تعدیل، برجسته اصل حمایت از سیاست گذاران
10. The company's base pay is highly competitive in the industry.
[ترجمه ترگمان]حقوق پایه شرکت در این صنعت بسیار رقابتی است
[ترجمه گوگل]هزینه پایه این شرکت در صنعت بسیار رقابتی است
[ترجمه گوگل]هزینه پایه این شرکت در صنعت بسیار رقابتی است
11. English are skilled, base pay Canada deducts a percentage.
[ترجمه ترگمان]انگلیسی ها مهارت دارند، به ازای هر درصد به کانادا پرداخت می کنند
[ترجمه گوگل]انگلیسی ها ماهر هستند، کانادا پایه می افزاید که یک درصد را کسر می کند
[ترجمه گوگل]انگلیسی ها ماهر هستند، کانادا پایه می افزاید که یک درصد را کسر می کند
12. The straight - time base pay in logging camps and sawmills is now $ 80 an hour.
[ترجمه ترگمان]هزینه پایگاه زمان مستقیم در اردوگاه های ثبت درختان و sawmills در حال حاضر ۸۰ دلار در ساعت است
[ترجمه گوگل]پایه مستحکم در اردوگاه های جنگل و کارخانه های جنگلی در حال حاضر 80 دلار در ساعت است
[ترجمه گوگل]پایه مستحکم در اردوگاه های جنگل و کارخانه های جنگلی در حال حاضر 80 دلار در ساعت است
13. Base pay is the master element in total rewards system.
[ترجمه ترگمان]حقوق پایه عنصر اصلی در سیستم پاداش های کلی است
[ترجمه گوگل]پرداخت پایه عنصر اصلی در سیستم پاداش است
[ترجمه گوگل]پرداخت پایه عنصر اصلی در سیستم پاداش است
14. This includes board band base pay structure scheme, piece work incentive scheme, monthly bonus scheme and year end bonus scheme.
[ترجمه ترگمان]این شامل طرح ساختار پرداخت مبنای باند، طرح تشویقی کاری، طرح پاداش ماهانه و الگوی پاداش پایان سال می شود
[ترجمه گوگل]این شامل طرح ساختار طرح پایه تخته، طرح مشوق قطعه، طرح جایزه ماهانه و طرح پاداش سال می باشد
[ترجمه گوگل]این شامل طرح ساختار طرح پایه تخته، طرح مشوق قطعه، طرح جایزه ماهانه و طرح پاداش سال می باشد
15. If it's be a while since your base pay were honeyed, the ploy may work.
[ترجمه ترگمان]اگر این مدت زمانی باشد که دست مزد پایه شما شیرین است، این ترفند ممکن است کارساز باشد
[ترجمه گوگل]اگر مدت زمانی است که از حقوق پایه شما عادت کرده اید، ممکن است کارهای زیر را انجام دهید
[ترجمه گوگل]اگر مدت زمانی است که از حقوق پایه شما عادت کرده اید، ممکن است کارهای زیر را انجام دهید
پیشنهاد کاربران
حقوق پایه
کلمات دیگر: