کلمه جو
صفحه اصلی

marinate


گوشت را (در سرکه یا آبلیمو و غیره) خواباندن، (به گوشت) چاشنی زدن، ژفیدن، ترد کردن گوشت با خیس کردن ان در ماست یا اب لیمووغیره

انگلیسی به فارسی

ترد کردن گوشت با خیس کردن آن در ماست یا آب لیمو و غیره


انگلیسی به انگلیسی

فعل گذرا و ( transitive verb, intransitive verb )
حالات: marinates, marinating, marinated
مشتقات: marination (n.)
• : تعریف: to soak in a seasoned sauce; marinade.

• steep or soak (meat or fish) in a spicy sauce, marinade, pickle (in cooking)
if you marinate meat or fish or if it marinates, you soak it in vinegar, oil, and spices before cooking it, in order to flavour it.

مترادف و متضاد

soak


Synonyms: bathe, brine, immerse, marinade, pickle, season, souse, steep


جملات نمونه

1. Marinate the chicken for at least 4 hours.
[ترجمه امین] مرغ را حداقل 4 ساعت مزه دار کن
[ترجمه آرین هراتی] گوش مرغ را حداقل برای چهار ساعت اخته کنید
[ترجمه ترگمان]تا حداقل ۴ ساعت دیگه جوجه رو خاموش کن
[ترجمه گوگل]مرغ را حداقل 4 ساعت مرغ کن

2. Please marinate the meat in the brine.
[ترجمه Elay] لطفاً گوشت را در آب نمک مزه دار کن.
[ترجمه ترگمان] لطفا گوشت رو تو آب نمک خیس کن
[ترجمه گوگل]لطفا گوشت را در آب نمک خرد کنید

3. Marinate the chicken in white wine for a couple of hours before frying.
[ترجمه ترگمان]برای چند ساعت قبل از سرخ کردن مرغ، مرغ را با شراب سفید می کرد
[ترجمه گوگل]مرغ را در شراب سفید چند ساعت قبل از سرخ کردن بریزید

4. Marinate the veal in white wine for two hours.
[ترجمه ترگمان]گوشت گوساله را دو ساعت تمام کرد
[ترجمه گوگل]گوشت گوساله را در شراب سفید طلایی برای دو ساعت در نظر بگیرید

5. Combine all ingredients for marinade and marinate steaks for 2 to 3 hours at room temperature.
[ترجمه ترگمان]تمام مواد لازم را برای marinade و marinate برای ۲ تا ۳ ساعت در دمای اتاق ترکیب کنید
[ترجمه گوگل]تمام مواد تشکیل دهنده برای ماریناد و مارینتایک را برای 2 تا 3 ساعت در دمای اتاق ترکیب کنید

6. Marinate for 2 hours at room temperature.
[ترجمه ترگمان]Marinate ۲ ساعت در دمای اتاق
[ترجمه گوگل]دریانوردی برای 2 ساعت در دمای اتاق

7. Marinate overnight in the refrigerator, stirring once or twice.
[ترجمه ترگمان]یک شبه در یخچال بگذارید، یک یا دو بار حرکت کنید
[ترجمه گوگل]مارینات را در یخچال قرار دهید، یک بار یا دو بار تکان دهید

8. Meanwhile, marinate the almonds, sultanas and peel in the rum for 30 minutes.
[ترجمه ترگمان]در ضمن، the، بادام و پوست رو تا ۳۰ دقیقه دیگه marinate
[ترجمه گوگل]در عین حال، 30 دقیقه بادام، سولتانا و پوست را در رم مینوشید

9. Alternatively, make the sauce in advance and marinate the ribs for a couple of hours, turning often.
[ترجمه ترگمان]متناوبا، سس را به مدت چند ساعت افزایش دهید و دنده را به مدت چند ساعت بچرخانید
[ترجمه گوگل]در عوض، سس را پیش ببرید و دندان ها را به مدت چند ساعت جوراب کنید، اغلب تبدیل می شود

10. Marinate rhubarb in a mixture of port and raspberry vinegar for at least 30 minutes.
[ترجمه ترگمان]برای حداقل ۳۰ دقیقه روغن گیاهی در مخلوطی از سرکه و Raspberry سرکه را تولید می کند
[ترجمه گوگل]مینیبار رباب در مخلوطی از بندر و سرکه تمشک برای حداقل 30 دقیقه

11. Marinate for 2 to 3 hours at room temperature.
[ترجمه ترگمان]برای ۲ تا ۳ ساعت در دمای اتاق کار کنید
[ترجمه گوگل]دریایی برای 2 تا 3 ساعت در دمای اتاق

12. Marinate snow fungus with seasoning for half an hour.
[ترجمه ترگمان]تا نیم ساعت دیگه قارچ برفی با چاشنی بزنه
[ترجمه گوگل]قارچ برف زده را با نیم ساعت به چاشنی بزنید

13. Marinate chicken legs with brown peppercorn mixture at least for 3 hours. Steam chicken legs for about 1 hour until very tender.
[ترجمه ترگمان]پاهای مرغ را حداقل به مدت ۳ ساعت با مخلوط قهوه ای مخلوط کنید برای حدود ۱ ساعت روی پاهای مرغ بخار قرار دهید تا این که خیلی نرم باشد
[ترجمه گوگل]پای مرغ دریایی با مخلوط قهوه ای فلفل قرمز حداقل برای 3 ساعت پاهای مرغ را در حدود 1 ساعت تا بسیار مرطوب نگه دارید

14. Rinse Bombay duck fish. Bone and marinate the flesh for 2 hours.
[ترجمه ترگمان]ماهی duck بمبئی استخوان به مدت ۲ ساعت گوشت را تمیز می کند
[ترجمه گوگل]ماهی اردک بمبئی را شستشو دهید استخوان و گوشت را به مدت 2 ساعت مارینر کنید

15. Nice perfume. Must you marinate in it?
[ترجمه ترگمان]عطر قشنگیه باید تو این قضیه سر و کله بزنی؟
[ترجمه گوگل]عطر خوب آیا شما در آن جا مینشینید؟

پیشنهاد کاربران

طعم دار کردن

مثال marinated meat : گوشت طعم دار شده

Progress

کشتی جنگی

مزه دار کردن

به معنی کسی که بلند میشود تا نان درست کند

مزه دار کردن , خوابوندن ( گوشت در مواد ) ؛ مواد ( برای مزه دار کردن )

# Marinate the chicken in white wine for a couple of hours before frying
# Beef marinated in wine, vinegar, and spices
# Pour the marinade over the beef and leave it for 24 hours

مرینت به تنهایی به� معنی کسی هست که بلند میشود� ، دوپان به معنی� نان� و چنگ به معنی ساختن هست پس مرینت دوپن چنگ به معنی کسی که برای پختن نان بلند می شود و کارتون مورد علاقه کنه که با هیچی عوضش میکنم �میراکلس�

یه روش جدید هم هست برای افرادی که احساس با کلاسی می کنن، یکی از واژه هایی که روش قفلی زدن همینه. مرینیت.

اخته کردن

[گوشت]

در چاشنی خواباندن ، با چاشنی تُرد کردن

مزه زدن


کلمات دیگر: