کلمه جو
صفحه اصلی

phoneme


معنی : صدا، صوت، اوا، واج، صدای ساده، واگ، حرف صوتی، صدای صوتی
معانی دیگر : (زبان شناسی) واج، واک

انگلیسی به فارسی

(زبان‌شناسی) صدای ساده، اوا


(زبان‌شناسی) واگ، واج، حرف صوتی، صدای صوتی، صدا، صوت


فونم، واج، صوت، صدای ساده، واگ، اوا، حرف صوتی، صدای صوتی، صدا


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: in linguistics, any of the minimal units of sound that are part of the sound system of any language.

• syllable; sound, utterance; smallest units of speech upon which a language is based

مترادف و متضاد

صدا (اسم)
report, bruit, vocal, throat, call, tone, noise, sound, vocation, roar, yell, voice, calling, phoneme, phone, tonicity, sonance, tingle

صوت (اسم)
sound, voice, interjection, phoneme, phone

اوا (اسم)
sound, voice, phoneme, phone

واج (اسم)
phoneme

صدای ساده (اسم)
phoneme

واگ (اسم)
phoneme

حرف صوتی (اسم)
phoneme

صدای صوتی (اسم)
phoneme

جملات نمونه

1. juncture phoneme
درنگواژ،وندآوا

2. For example, at the lowest level a phoneme lattice was produced for processing by the lexical access component.
[ترجمه ترگمان]به عنوان مثال، در پایین ترین سطح یک شبکه واج برای پردازش توسط مولفه های دسترسی واژگانی تولید شد
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، در پایین ترین سطح یک شبکه فونم برای پردازش توسط مولفه دسترسی واژگانی تولید شد

3. E. g. : A specific phoneme may have several different variants depending on the phonetic environment in which it occurs.
[ترجمه ترگمان]E گرم یک واج خاص ممکن است انواع مختلف متفاوتی بسته به محیط phonetic داشته باشد که در آن رخ می دهد
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال یک واکنش خاص ممکن است بسته به محیط زیست آوایی که در آن اتفاق می افتد، چندین نوع متفاوت داشته باشد

4. A new phoneme, the velar nasal, was born.
[ترجمه ترگمان]یک واج جدید، the بینی، به دنیا آمد
[ترجمه گوگل]واژینال جدید، بینی بینی، متولد شد

5. Some long utterances may contain phoneme sequences which only match the intended words.
[ترجمه ترگمان]برخی از جملات بلند ممکن است حاوی توالی های واج باشند که تنها با کلمات مورد نظر مطابقت دارند
[ترجمه گوگل]برخی از سخنان طولانی ممکن است حاوی توالی های صوتی باشند که تنها با کلمات مورد نظر مطابقت دارند

6. The rest of this section describes creating phoneme shapes for use with the Voice device.
[ترجمه ترگمان]بقیه این بخش ایجاد اشکال واج برای استفاده با دستگاه صوتی را توصیف می کند
[ترجمه گوگل]بقیه این بخش نحوه ایجاد فرم های صوتی برای استفاده با دستگاه صوتی را توصیف می کند

7. Allophone is a phonetic variant of a phoneme.
[ترجمه ترگمان]Allophone یک نوع آوایی از یک واج است
[ترجمه گوگل]آوافون یک نوع آوایی آوایی است

8. Will discuss concepts such as phoneme, morpheme, affix, rules and constraints.
[ترجمه ترگمان]ویل در مورد مفاهیمی چون واج، تکواژ، وند، قواعد و محدودیت ها بحث خواهد کرد
[ترجمه گوگل]در مورد مفاهیم مانند فونم، مورفوم، علامت، قوانین و محدودیت ها بحث خواهیم کرد

9. In this paper, phoneme duration information is added to the conventional model to improve the recognition rate.
[ترجمه ترگمان]در این مقاله، اطلاعات مدت واج به مدل معمولی اضافه می شود تا نرخ شناسایی را بهبود بخشد
[ترجمه گوگل]در این مقاله، اطلاعات طول دوره phoneme به مدل متعارف برای بهبود میزان تشخیص اضافه می شود

10. What are the differences among phone, phoneme and allophone?
[ترجمه ترگمان]تفاوت بین حرف، واج و allophone چیست؟
[ترجمه گوگل]تفاوت های بین گوشی، تلفن و آلومینیوم چیست؟

11. In actual speech, a phoneme is realized phonetically as a certain phone.
[ترجمه ترگمان]در گفتار واقعی، یک واج به عنوان یک تلفن مشخص درک می شود
[ترجمه گوگل]در واکنش واقعی، فونتی به عنوان یک تلفن خاص شناخته می شود

12. But it is an abstract unit. A phoneme is not sound, it distinctive phonetic features.
[ترجمه ترگمان]اما این یک واحد انتزاعی است یک واج به معنی صدا نیست، بلکه ویژگی های آوایی آن متمایز است
[ترجمه گوگل]اما این واحد انتزاعی است فونم صدا نیست، ویژگی های آوایی متمایز است

13. Phoneme : the smallest unit of sound in a language which can distinguish two words.
[ترجمه ترگمان]Phoneme: کوچک ترین واحد صوت در زبانی که می تواند دو کلمه را تشخیص دهد
[ترجمه گوگل]Phoneme کوچکترین واحد صدا در یک زبان است که می تواند دو کلمه را تشخیص دهد

14. Is the in the input embedded in would you or is it the first phoneme of judge?
[ترجمه ترگمان]آیا ورودی در ورودی قرار گرفته و یا اولین واج است؟
[ترجمه گوگل]آیا در ورودی تعبیه شده است که آیا شما آن را اول تایم قاضی هستید؟

پیشنهاد کاربران

صدای حرف

Speech sound یا واج کوچکترین واحد زبانی که باعث تغییر در معنی کلمه می شود مثل پاک /باک

واج
اوا

phoneme ( زبان‏شناسی )
واژه مصوب: واج 2
تعریف: کوچک ترین واحد آوایی تمایزدهندۀ معنی در هر زبان


کلمات دیگر: