بطورجامع یاکامل، چنانکه درهمه جزئیات واردشودیابحک کند
exhaustively
بطورجامع یاکامل، چنانکه درهمه جزئیات واردشودیابحک کند
انگلیسی به انگلیسی
• thoroughly, comprehensively
جملات نمونه
1. We'll discuss it exhaustively with them at the meeting.
[ترجمه موسی] ما در این جلسه به طور کامل با آنها بحث خواهیم کرد.
[ترجمه ترگمان]در جلسه با آن ها در این باره صحبت خواهیم کرد[ترجمه گوگل]ما در این جلسه با آنها به طور کامل با آنها صحبت خواهیم کرد
2. Hawley said these costs were scrutinised exhaustively by independent accountants.
[ترجمه موسی] هاولی گفت که این هزینه ها توسط حسابداران مستقل به طور دقیق بررسی می شود.
[ترجمه ترگمان]هاولی گفت که این هزینه ها به طور کامل توسط حسابداران مستقل مورد بررسی قرار گرفتند[ترجمه گوگل]هالی گفت که این هزینه ها توسط حسابداران مستقل دقیق مورد بررسی قرار گرفتند
3. Every product is exhaustively tested before being sold.
[ترجمه موسی] هر محصولی قبل از فروش به طور کامل تست شده است.
[ترجمه ترگمان]هر محصول قبل از فروخته شدن به طور کامل تست شده است[ترجمه گوگل]هر محصول قبل از فروش فروخته می شود
4. He is being exhaustively briefed on such things as rural medicine and trends in the insurance market.
[ترجمه موسی] وی درمورد مواردی مانند پزشکی روستایی و گرایش ها در بازار بیمه به طور کامل در جریان است.
[ترجمه ترگمان]او به طور کامل در مورد چیزهایی مانند پزشکی روستایی و گرایش ها در بازار بیمه توضیح داده می شود[ترجمه گوگل]او در مورد چیزهایی مانند پزشکی روستایی و روند در بازار بیمه به طور کامل توضیح داده شده است
5. The survey was exhaustively documented.
[ترجمه موسی] این نظرسنجی با تمام جزئیات مستند شده است.
[ترجمه ترگمان]این تحقیق به طور کامل مستند شده است[ترجمه گوگل]این نظرسنجی کاملا مستند شده است
6. Datasets are exhaustively indexed by subject, using a controlled vocabulary or thesaurus.
[ترجمه ترگمان]datasets با استفاده از یک واژه نامه یا فرهنگ لغت کنترل شده، به طور کامل با موضوع شاخص می شوند
[ترجمه گوگل]مجموعه داده ها به وسیله سوژه، با استفاده از واژگان یا اصطلاحنامه کنترل شده، به طور کامل نمایه می شوند
[ترجمه گوگل]مجموعه داده ها به وسیله سوژه، با استفاده از واژگان یا اصطلاحنامه کنترل شده، به طور کامل نمایه می شوند
7. How is it possible to list exhaustively all linguistic features that may be found in a text?
[ترجمه ترگمان]چگونه ممکن است که همه ویژگی های زبانی که ممکن است در یک متن یافت شوند را فهرست کنید؟
[ترجمه گوگل]چگونه می توان تمام ویژگی های زبان شناختی را که ممکن است در یک متن یافت می شود را فهرست کنم؟
[ترجمه گوگل]چگونه می توان تمام ویژگی های زبان شناختی را که ممکن است در یک متن یافت می شود را فهرست کنم؟
8. Its punctuation and annotation were exhaustively accurate to hope that readers can correctly understand its meaning.
[ترجمه ترگمان]نشانه گذاری و تفسیر آن کاملا درست بود تا خوانندگان بتوانند معنای آن را بدرستی درک کنند
[ترجمه گوگل]نشانه گذاری و حاشیه نویسی آن دقیقا دقیق بود تا امیدوار باشیم که خوانندگان بتوانند به درستی معنای آن را درک کنند
[ترجمه گوگل]نشانه گذاری و حاشیه نویسی آن دقیقا دقیق بود تا امیدوار باشیم که خوانندگان بتوانند به درستی معنای آن را درک کنند
9. This highly illustrative book is exhaustively documented with textual information and superb full - colour photographs.
[ترجمه ترگمان]این کتاب بسیار روشنگر با اطلاعات متنی و عکس های عالی رنگی مستند شده است
[ترجمه گوگل]این کتاب بسیار برجسته به طور کامل با اطلاعات متنی و عالی عکس های کامل رنگی ثبت شده است
[ترجمه گوگل]این کتاب بسیار برجسته به طور کامل با اطلاعات متنی و عالی عکس های کامل رنگی ثبت شده است
10. He planned exhaustively for his future.
[ترجمه ترگمان]او به طور کامل برای آینده اش برنامه ریزی کرده بود
[ترجمه گوگل]او به طور کامل برای آینده اش برنامه ریزی کرده است
[ترجمه گوگل]او به طور کامل برای آینده اش برنامه ریزی کرده است
11. This chapter elaborated in systematically exhaustively the Middle Ages Mongolian the common grammar category: gender, number, case, tense, aspect, states, personal subjects and so on.
[ترجمه ترگمان]این فصل به طور سیستماتیک در قرون وسطی در سبک دستور زبان مشترک شرح داده شد: جنسیت، شماره، پرونده، حالت، دولت ها، موضوعات شخصی و غیره
[ترجمه گوگل]این فصل به طور سیستماتیک و دقیق در مغولستان قرون وسطی طبقه بندی گرامری مشترک: جنس، تعداد، مورد، زمان، جنبه، دولت ها، موضوعات شخصی و غیره است
[ترجمه گوگل]این فصل به طور سیستماتیک و دقیق در مغولستان قرون وسطی طبقه بندی گرامری مشترک: جنس، تعداد، مورد، زمان، جنبه، دولت ها، موضوعات شخصی و غیره است
12. Everyone in Club World looked all hushed and grateful to be there, but not Luke, who looked exhaustively displeased.
[ترجمه ترگمان]همه در باشگاه، همه ساکت و خوشحال به نظر می رسیدند، اما نه لوک که از او ناراضی به نظر می رسید
[ترجمه گوگل]هر کس در باشگاه جهانی همه را خجالت زده و سپاسگزار بود، اما نه لوک، که به طور کامل ناراحت بود
[ترجمه گوگل]هر کس در باشگاه جهانی همه را خجالت زده و سپاسگزار بود، اما نه لوک، که به طور کامل ناراحت بود
13. In the third part, the construction of biogenetic resources right was analyzed and demonstrated exhaustively.
[ترجمه ترگمان]در بخش سوم، ساخت منابع biogenetic به درستی تحلیل و به طور جامع نشان داده شد
[ترجمه گوگل]در بخش سوم، ساخت و ساز از منابع بیوگنتیسی حق مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و به طور کامل نشان داده شده است
[ترجمه گوگل]در بخش سوم، ساخت و ساز از منابع بیوگنتیسی حق مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و به طور کامل نشان داده شده است
پیشنهاد کاربران
عمیقاً
به طور کامل
definition = به روشی که شامل همه عناصر یا جنبه ها باشد یا آنها را در نظر بگیرد.
exhaustively ( adv ) = به طور جامع و کامل، با تمام جزئیات، به طور دقیق
1 - the book is a scholarly study, exhaustively researched
این کتاب یک پژوهش علمی است که به طور جامع تحقیق شده است.
مترادف ها : thoroughly، comprehensively
exhaustively ( adv ) = به طور جامع و کامل، با تمام جزئیات، به طور دقیق
1 - the book is a scholarly study, exhaustively researched
این کتاب یک پژوهش علمی است که به طور جامع تحقیق شده است.
مترادف ها : thoroughly، comprehensively
به طور جامعی
Thoroughly
• an exhaustively researched story
Thoroughly
• an exhaustively researched story
کلمات دیگر: