دردناکی
derisively
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• mockingly, scornfully, jeeringly, contemptuously
جملات نمونه
1. She grinned derisively while I seethed with rage.
[ترجمه ترگمان]او پوزخندی زد و من از شدت خشم شروع به لرزیدن کردم
[ترجمه گوگل]او در حالی که با سر و صدا پر از عصبانیت شد، خشنود شد
[ترجمه گوگل]او در حالی که با سر و صدا پر از عصبانیت شد، خشنود شد
2. Lou laughed loudly and derisively as Nick faltered in his step, madly clutching for the ball.
[ترجمه ترگمان]لو ید با صدای بلند خندید و همچنان که نیک زبانش بند آمد، دیوانه وار شروع به رقص کرد
[ترجمه گوگل]لو با صدایی بلند گفت: 'نیک' در گامش گول زد، دیوانه ای برای توپ گرفت
[ترجمه گوگل]لو با صدایی بلند گفت: 'نیک' در گامش گول زد، دیوانه ای برای توپ گرفت
3. Phil's tormentor snorted derisively.
[ترجمه ترگمان] فیل داره derisively مسخره می کنه
[ترجمه گوگل]عصبانیت فیل به طور خلاقانه فریاد زد
[ترجمه گوگل]عصبانیت فیل به طور خلاقانه فریاد زد
4. This answer came derisively from several places at the same instant.
[ترجمه ترگمان]این جواب از چندین جای در همان لحظه با لحن استهزا آمیزی پاسخ داد
[ترجمه گوگل]این پاسخ به طور خلاصه از چندین مکان در یک لحظه خلاصه شد
[ترجمه گوگل]این پاسخ به طور خلاصه از چندین مکان در یک لحظه خلاصه شد
5. Mr. Bush is also targeting a policy, derisively known as " catch and release. "
[ترجمه ترگمان]آقای بوش همچنین سیاست را هدف قرار می دهد که به عنوان \"دستگیری و آزادی\" شناخته می شود
[ترجمه گوگل]آقای بوش نیز یک سیاست را هدف قرار داده است، که به طور غلط شناخته شده به عنوان 'گرفتن و انتشار است '
[ترجمه گوگل]آقای بوش نیز یک سیاست را هدف قرار داده است، که به طور غلط شناخته شده به عنوان 'گرفتن و انتشار است '
6. The others laughed derisively.
[ترجمه ترگمان]دیگران با لحنی ریشخند آمیز خندیدند
[ترجمه گوگل]دیگران خشمگینانه خندیدند
[ترجمه گوگل]دیگران خشمگینانه خندیدند
7. But other days are bleak; a cold, bloodless woman hovers nearby sneering derisively at me.
[ترجمه ترگمان]اما روزه ای دیگر بی روح و بی روح است؛ زنی سرد و بی خون در آن نزدیکی شناور است و به من پوزخند می زند
[ترجمه گوگل]اما روزهای دیگر نادان هستند یک خانم سرد و خونریزی در نزدیکی من به طور خلاف عصبانی می شود
[ترجمه گوگل]اما روزهای دیگر نادان هستند یک خانم سرد و خونریزی در نزدیکی من به طور خلاف عصبانی می شود
8. In the interim, there was Napoleon, the royalist restoration and the Second Empire under Napoleon III, the "little one, " as Victor Hugo said derisively.
[ترجمه ترگمان]در این دوران، ناپلئون، اعاده طرفداران سلطنت طلبان و امپراتوری دوم تحت فرمان ناپلئون سوم، یعنی \"یگانه کوچک\"، وجود داشت که ویکتور هوگو با تمسخر گفت: \"یگانه کوچک\"
[ترجمه گوگل]در نهایت ناپلئون، بازسازی سلطنتطلب و امپراتوری دوم تحت ناپلئون سوم، 'کمی کوچک'، همانطور که ویکتور هوگو به طور خلاصه گفت، وجود دارد
[ترجمه گوگل]در نهایت ناپلئون، بازسازی سلطنتطلب و امپراتوری دوم تحت ناپلئون سوم، 'کمی کوچک'، همانطور که ویکتور هوگو به طور خلاصه گفت، وجود دارد
9. Another greybeard, known as the Wise Old Man, saw them and said derisively, "How silly of you to do this! It is quite impossible for you few to dig up these two huge mountains. "
[ترجمه ترگمان]دیگری greybeard، معروف به مرد خردمند خردمند، آن ها را دید و با لحنی مسخره آمیز گفت: \" این کار چقدر احمقانه است! برای شما خیلی امکان ندارد که این دو کوه عظیم را حفر کنید \"
[ترجمه گوگل]یکی دیگر از بزرگان، که به عنوان مرد عاقل قدیمی شناخته می شود، آنها را دیدند و به طور خلافانه گفتند: 'اینطور به نظر شما احمقانه است؟ این برای شما غیرممکن است که بتوانید این دو کوه بزرگ را حفاری کنید '
[ترجمه گوگل]یکی دیگر از بزرگان، که به عنوان مرد عاقل قدیمی شناخته می شود، آنها را دیدند و به طور خلافانه گفتند: 'اینطور به نظر شما احمقانه است؟ این برای شما غیرممکن است که بتوانید این دو کوه بزرگ را حفاری کنید '
پیشنهاد کاربران
پوزخند زنان، به حالت استهزا، به حالت مسخره و ریشخند
کلمات دیگر: