کلمه جو
صفحه اصلی

shades

انگلیسی به فارسی

سایه ها، سایه، سایه رنگ، حباب چراغ یا فانوس، اباژور، جای سایه دار، اختلاف جزئی، سایه دار کردن، سایه افکندن، تیره کردن، کم کردن، زیر و بم کردن


انگلیسی به انگلیسی

• (slang) sunglasses

جملات نمونه

1. shades of atomic war!
مرا به یاد جنگ اتمی می اندازد!

2. shades of opinion
نظریاتی که با هم اختلاف کمی دارند

3. shades of (something)
ندای حاکی از درک شباهت میان دوچیز

4. various shades of yellow
سایه های مختلف رنگ زرد

5. the shades
1- تاریکی فزاینده 2- عالم اموات،دنیای مردگان 3- ارواح مردگان

6. the hues and shades of twilight
رنگ ها و سایه روشن های شامگاهان

7. The varnish comes in six natural wood shades.
[ترجمه ترگمان]لعاب روغن در شش رنگ چوب طبیعی ظاهر می شود
[ترجمه گوگل]لاک در شش سایه چوب طبیعی می آید

8. On fair skin, pale shades are delicate enough not to overpower your colouring.
[ترجمه ترگمان]بر روی پوست منصفانه، shades کم رنگ به اندازه کافی لطیف هستند که بر colouring غلبه کنند
[ترجمه گوگل]در پوست عادلانه، سایه های پائین به اندازه کافی ظریف نیستند که رنگ شما را تحمل کنند

9. The lamps all had matching purple shades.
[ترجمه ترگمان]همه چراغ ها با رنگ های ارغوانی مطابقت داشتند
[ترجمه گوگل]همه لامپها دارای سایه های بنفش بودند

10. The scarlet of the wings shades into pink at the tips.
[ترجمه ترگمان]قرمز رنگ بال ها به صورتی که در نوک نوک قرمز باشد، به رنگ صورتی درآمده است
[ترجمه گوگل]گلابی از بال ها به رنگ صورتی در نقاط است

11. Because false eyelashes come in various lengths and shades, it's so easy to match them up with your own.
[ترجمه ترگمان]از آنجا که مژه های مصنوعی با طول و سایه گوناگونی به وجود می آیند، تطبیق آن ها با آن ها بسیار ساده است
[ترجمه گوگل]از آنجا که مژه های دروغین در طول و سایه های مختلف قرار می گیرند، بسیار آسان است که آنها را با خود ترکیب کنید

12. He threw out his old suits, all in shades of grey and reddish - brown .
[ترجمه ترگمان]کت و شلوار قدیمی اش را که از رنگ های خاکستری و قهوه ای مایل به سرخ بود، بیرون آورد
[ترجمه گوگل]او لباس های قدیمی خود را پرتاب کرد، همه در سایه های خاکستری و قرمز مایل به قهوه ای بود

13. The word can have many shades of meaning.
[ترجمه ترگمان]این کلمه می تواند بسیاری از معانی را داشته باشد
[ترجمه گوگل]این کلمه می تواند بسیاری از سایه های معنی داشته باشد

14. This hair colouring comes in several shades.
[ترجمه ترگمان]این رنگ مو به چند درجه می رسد
[ترجمه گوگل]این رنگ مو در سایه های مختلف می آید

15. A big hat shades the eyes.
[ترجمه ترگمان] یه کلاه بزرگ با چشم
[ترجمه گوگل]کلاه بزرگ سایه چشم

16. Cool pastel shades are just right for summer.
[ترجمه ترگمان]shades های باحال فقط واسه تابستون درست می مونه
[ترجمه گوگل]سایه های زیبای ساحلی درست در تابستان است

پیشنهاد کاربران

عینک آفتابی

سایبان پنجره ( که پشت پنجره از بیرون نصب می شود )
He raised the window shades


An informal term for sunglasses

He lifted his shades and perched them on top of his head


کلمات دیگر: