کلمه جو
صفحه اصلی

shrapnel


معنی : گلوله انفجاری، شرپنل، گلوله افشان
معانی دیگر : گلوله ی افشان، گلوله ی ساچمه پران، شراپنل

انگلیسی به فارسی

شرپنل، گلوله انفجاری، گلوله افشان


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: metal fragments scattered by an exploding shell, bomb, or the like.

(2) تعریف: a hollow artillery shell filled with pieces of metal that explodes and scatters its contents.

• small metal fragments dispersed by the explosion of a bomb or missile
shrapnel consists of small pieces of metal scattered from exploding bombs and shells.

مترادف و متضاد

گلوله انفجاری (اسم)
fireball, shrapnel

شرپنل (اسم)
shrapnel

گلوله افشان (اسم)
shrapnel

جملات نمونه

1. He was hit in the arm by flying shrapnel.
[ترجمه ترگمان] اون با پرتاب گلوله به دستش ضربه خورد
[ترجمه گوگل]او در پرواز با اسلحه ضربه زد

2. The explosion sent shrapnel flying through the sides of cars on the crowded highway.
[ترجمه ترگمان]این انفجار، ترکش را از میان دو طرف در بزرگراه شلوغ پرتاب کرد
[ترجمه گوگل]این انفجار فرستاده شد و از طریق دو طرف ماشین ها در بزرگراه شلوغ پرواز کرد

3. Twelve people were hit by shrapnel in the attack.
[ترجمه ترگمان] دوازده نفر با گلوله انفجاری برخورد کردن
[ترجمه گوگل]در حمله این دوازده نفر به ضرب گلوله کشته شدند

4. He was hit by shrapnel from a grenade.
[ترجمه ترگمان]اون با گلوله انفجاری از یه نارنجک تیر خورده
[ترجمه گوگل]او توسط نارنجک از نارنجک گرفته شده بود

5. Two people were hit by shrapnel.
[ترجمه ترگمان] دوتا گلوله با گلوله تیر خورده بودن
[ترجمه گوگل]دو نفر به وسیله تکه تکه شدند

6. The bomb exploded, sending shrapnel whistling through the trees.
[ترجمه ترگمان]بمب منفجر شد و گلوله انفجاری در میان درختان ایجاد شد
[ترجمه گوگل]این بمب منفجر شد و سوت زده شد و از درختان سوت زد

7. The other victims-five women and two men-suffered shrapnel wounds.
[ترجمه ترگمان]دو قربانی دیگر - پنج زن و دو مرد - از جراحات ناشی از ترکش رنج بردند
[ترجمه گوگل]دیگر قربانیان - پنج زن و دو مرد مبتلا به زخم پاره پاره شده اند

8. Two were hit by shrapnel from a mortar bomb at the weekend.
[ترجمه ترگمان]دو نفر از یک خمپاره در آخر هفته در اثر اصابت گلوله خمپاره قرار گرفتند
[ترجمه گوگل]دو هفته بعد از یک بمب خمپاره به وسیله تکه تکه شد

9. Even if the shrapnel misses, the concussion will knock you down.
[ترجمه ترگمان]، حتی اگه انفجار پرتاب بشه ضربه مغزی تو رو داغون می کنه
[ترجمه گوگل]حتی اگر ناپلئون ناپدید شود، ضربه مغزی شما را به زیر کوبید

10. The shrapnel shot through Tom's steel helmet and lodged in his temple during the epic fighting at Dunkirk.
[ترجمه ترگمان]shrapnel از طریق کلاه فولادی تام شلیک شد و در معبد خود در طی نبرد حماسی در دون کرک به ضرب گلوله کشته شد
[ترجمه گوگل]ضرب و شتم از طریق کلاه فولادی تام به ضرب گلوله کشته شد و در حین جنگ حماسی در دونکرک در معبد او قرار گرفت

11. There was some shrapnel in one of his legs which they had never been able to get out.
[ترجمه ترگمان]یک گلوله انفجاری در یکی از پاهایش بود که آن ها هرگز قادر به بیرون آمدن نبودند
[ترجمه گوگل]در یکی از پاهایش که در آن هیچ گاه نمیتوانست بیرون برود، چند پاره پاره شد

12. It was covered in scars caused by shrapnel.
[ترجمه ترگمان]در اثر زخم هایی که توسط shrapnel ایجاد شده بود، پوشیده شده بود
[ترجمه گوگل]این در معرض آسیب های ناشی از پوسته پوشیده شده بود

13. A piece of shrapnel had hit his cap badge and had penetrated the front of his skull.
[ترجمه ترگمان]گلوله ای از گلوله های انفجاری به بالای جمجمه او اصابت کرده بود و به داخل جمجمه او نفوذ کرده بود
[ترجمه گوگل]قطعه ای از تکه های کاغذی، نشان های کلاه خود را به دست آورد و به جلوی جمجمه اش نفوذ کرده بود

14. Nor did one put shrapnel into orbit around the base.
[ترجمه ترگمان]همچنین یکی از آن ها shrapnel را در مدار خود قرار نداده بود
[ترجمه گوگل]همچنین هیچ کس را به اطراف پایه نرسیده است

15. Many civilians suffered burns and shrapnel wounds.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از شهروندان دچار سوختگی و زخم های ناشی از ترکش شده اند
[ترجمه گوگل]بسیاری از غیرنظامیان سوختگی و زخم های ریز را تجربه کردند

پیشنهاد کاربران

ترکش

ترکش

Sharp and small shards of metal which are shattered after the explosion of an explosive device

He hankered down in the bunker dodged the shrapnels


کلمات دیگر: