1. Many journalists here choose to pigeon all but the most innocuous of stories.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از روزنامه نگاران در اینجا هر چیزی جز most و innocuous داستان ها را انتخاب می کنند
[ترجمه گوگل]بسیاری از روزنامه نگاران در اینجا انتخاب می کنند که همه چیز را بجای بی ضرر ترین داستان ها مطرح کنند
2. She all but fainted when she heard the news.
[ترجمه مولود] او تقریبا از هوش رفت وقتی خبر را شنید
[ترجمه ترگمان]وقتی خبر را شنید از هوش رفت
[ترجمه گوگل]او همه چیز را خفه کرد وقتی که خبرش را شنید
3. The traditional way of life has all but disappeared.
[ترجمه ترگمان]شیوه سنتی زندگی همه چیز به جز ناپدید شدن است
[ترجمه گوگل]شیوه سنتی زندگی همه چیز را ناپدید کرده است
4. By 1980, Miami beach had all but totally eroded.
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۹۸۰ ساحل میامی به کلی ویران شد
[ترجمه گوگل]تا سال 1980، ساحل میامی هرچند کاملا تخریب شده بود
5. The drug produced an improvement in all but one case.
[ترجمه ترگمان]این دارو در هر یک از موارد یک بهبود ایجاد کرده است
[ترجمه گوگل]این دارو موجب بهبودی در همه موارد شد
6. The general was an unattractive man to all but his most ardent admirers.
[ترجمه ترگمان]ژنرال مردی جذاب و جذاب بود که از همه admirers بود
[ترجمه گوگل]به طور کلی یک مرد غیر جذاب به همه، اما ستایشگرانی شدید او بود
7. His left arm was all but useless.
[ترجمه ترگمان]دست چپش کاملا بی فایده بود
[ترجمه گوگل]بازوی چپ او همه چیز بی فایده بود
8. She is vice-president in all but name.
[ترجمه ترگمان]او معاون رئیس همه جز نام است
[ترجمه گوگل]او معاون رئیس جمهور است ولی نام دارد
9. It was all but impossible to read his writing.
[ترجمه ترگمان]نوشتن نوشته های او غیر ممکن بود
[ترجمه گوگل]همه چیز غیر ممکن بود که نوشته هایش را بخواند
10. Europe will be represented in all but two of the seven races.
[ترجمه ترگمان]اروپا در مجموع دو مسابقه از هفت مسابقه نمایش داده خواهد شد
[ترجمه گوگل]اروپا در تمامی دو هفت نژاد نه تنها حضور خواهد داشت
11. She was his wife in all but name.
[ترجمه ترگمان]او همسرش بود اما نام داشت
[ترجمه گوگل]او همسرش بود، اما نامش
12. Her forty-fourth birthday had just passed, unnoticed by all but herself.
[ترجمه ترگمان]تولد چهل و چهارم او بدون جلب توجه همه به تنهایی سپری شده بود
[ترجمه گوگل]چهل و چهارمین تولدش فقط به پایان رسیده است، اما همه چیز به جز خودش نیست
13. He runs the company in all but name.
[ترجمه ترگمان]او شرکت را به جز نام اداره می کند
[ترجمه گوگل]او این شرکت را به جز نامی اجرا می کند
14. The game was all but over by the time we arrived.
[ترجمه ترگمان]وقتی ما رسیدیم، بازی تمام شده بود
[ترجمه گوگل]این بازی تمام وقت ما را به دست آورد