کلمه جو
صفحه اصلی

go against the grain

پیشنهاد کاربران

در شخصیت شما نیست یا مخالف عقاید شماست انجام دادن یا گفتن اون

همرنگ جماعت نشو

بر خلاف جریان شنا کردن
یا
متفاوت با هنجارها و رویکردهای پذیرفته شده رفتار کردن

Also: run against the grain

۱ - برخلاف هنجارها، رسوم، عقاید یا اصول پذیرفته شده حرکت کردن
To behave, act or be contrary to expectations, custom, common sense, or norms

۲ - قابل پذیرش نبودن، پذیرفتن چیزی سخت بودن
Difficult to accept

It goes against the grain to force the people to get the vaccine

خز بودن، غیر معمول بودن
These days it goes against the grain to show too much respect for authority.
این روزا زیادی احترام گذاشتن به یک شخص مسئول یکمی غیر عادی و خزه.


کلمات دیگر: