محافظت می کند، کنسرو، از صدمه محفوظ داشتن، کنسرو تهیه کردن، نگه داری کردن
conserves
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• fruit preserved in sugar, jam
جملات نمونه
1. Conserve your energy, you'll need it!
[ترجمه ترگمان]به انرژی خودت باش، به آن نیاز پیدا می کنی!
[ترجمه گوگل]انرژی خود را حفظ کنید، به آن نیاز دارید!
[ترجمه گوگل]انرژی خود را حفظ کنید، به آن نیاز دارید!
2. To conserve electricity, we are cutting down on our central heating.
[ترجمه ترگمان]برای حفظ برق، ما در حال کاهش گرمایش مرکزی هستیم
[ترجمه گوگل]برای صرفه جویی در برق، ما در گرمایش مرکزی ما را کاهش می دهیم
[ترجمه گوگل]برای صرفه جویی در برق، ما در گرمایش مرکزی ما را کاهش می دهیم
3. The nationalists are very keen to conserve their customs and language.
[ترجمه ترگمان]ملی گرایان بسیار مشتاق حفظ آداب و رسوم و زبان خود هستند
[ترجمه گوگل]ملی گرایان بسیار علاقه مند به حفظ آداب و رسوم و زبان خود هستند
[ترجمه گوگل]ملی گرایان بسیار علاقه مند به حفظ آداب و رسوم و زبان خود هستند
4. I set off at a snail's pace to conserve my energy for later in the race.
[ترجمه ترگمان]برای حفظ انرژی خود برای بعد در مسابقه، به سرعت حلزون پیش رفتم
[ترجمه گوگل]من در سرعت یک حلزون حرکت کردم تا بتوانم انرژی خود را برای بعدا در مسابقه حفظ کنم
[ترجمه گوگل]من در سرعت یک حلزون حرکت کردم تا بتوانم انرژی خود را برای بعدا در مسابقه حفظ کنم
5. To conserve resources, please reuse this carrier bag.
[ترجمه ترگمان]برای حفظ منابع، لطفا از این کیسه حامل استفاده کنید
[ترجمه گوگل]برای حفظ منابع، لطفا این کیسه حامل را دوباره استفاده کنید
[ترجمه گوگل]برای حفظ منابع، لطفا این کیسه حامل را دوباره استفاده کنید
6. We need to conserve our supplies so we can get through the winter.
[ترجمه ترگمان]ما باید آذوقه مون رو ذخیره کنیم تا بتونیم از زمستون عبور کنیم
[ترجمه گوگل]ما باید منابع خود را حفظ کنیم تا بتوانیم از طریق زمستان دریافت کنیم
[ترجمه گوگل]ما باید منابع خود را حفظ کنیم تا بتوانیم از طریق زمستان دریافت کنیم
7. We should conserve oil and gas by making full use of other energy sources.
[ترجمه ترگمان]ما باید با استفاده کامل از منابع انرژی دیگر نفت و گاز را حفظ کنیم
[ترجمه گوگل]ما باید با استفاده از منابع انرژی دیگر، نفت و گاز را حفظ کنیم
[ترجمه گوگل]ما باید با استفاده از منابع انرژی دیگر، نفت و گاز را حفظ کنیم
8. He writes on both sides of the sheet to conserve paper.
[ترجمه ترگمان]او در هر دو طرف صفحه می نویسد تا کاغذ را حفظ کند
[ترجمه گوگل]او در هر دو طرف ورق برای حفظ کاغذ می نویسد
[ترجمه گوگل]او در هر دو طرف ورق برای حفظ کاغذ می نویسد
9. I'm not being lazy - I'm just conserving my energy/strength for later.
[ترجمه ترگمان]من تنبل نیستم - فقط انرژی و قدرت خود را برای بعد حفظ می کنم
[ترجمه گوگل]من تنبل نیستم - من فقط انرژی / قدرتم را برای بعد حفظ می کنم
[ترجمه گوگل]من تنبل نیستم - من فقط انرژی / قدرتم را برای بعد حفظ می کنم
10. Help to conserve energy by insulating your home.
[ترجمه ترگمان]به حفظ انرژی با عایق کردن خانه کمک کنید
[ترجمه گوگل]کمک به صرفه جویی در انرژی با عایق سازی خانه خود
[ترجمه گوگل]کمک به صرفه جویی در انرژی با عایق سازی خانه خود
11. Foods are dehydrated to conserve them for future use.
[ترجمه ترگمان]غذاهایی که برای نگهداری از آن ها برای استفاده آینده از آب گرفته می شوند
[ترجمه گوگل]غذاها برای نگهداری آنها برای استفاده در آینده خشک می شوند
[ترجمه گوگل]غذاها برای نگهداری آنها برای استفاده در آینده خشک می شوند
12. He conserved his energy for the game.
[ترجمه ترگمان]او انرژی خود را برای بازی حفظ کرد
[ترجمه گوگل]او انرژی خود را برای بازی حفظ کرد
[ترجمه گوگل]او انرژی خود را برای بازی حفظ کرد
13. He dedicated himself to conserving our natural resources.
[ترجمه ترگمان]او خود را وقف حفظ منابع طبیعی خود کرد
[ترجمه گوگل]او خود را برای حفظ منابع طبیعی خود اختصاص داده است
[ترجمه گوگل]او خود را برای حفظ منابع طبیعی خود اختصاص داده است
14. The building is expressly designed to conserve energy.
[ترجمه ترگمان]این ساختمان مخصوصا برای حفظ انرژی طراحی شده است
[ترجمه گوگل]ساختمان به طور خاص برای حفظ انرژی طراحی شده است
[ترجمه گوگل]ساختمان به طور خاص برای حفظ انرژی طراحی شده است
پیشنهاد کاربران
ذخیره کردن
کلمات دیگر: