کلمه جو
صفحه اصلی

excommunicate


معنی : طرد کردن، تکفیر کردن
معانی دیگر : (از کلیسا اخراج و از مراسم مذهبی مانند ازدواج یا کفن و دفن محروم کردن) تکفیر کردن، بی دین خواندن، تکفیر شده، تکفیری، آدم تکفیر شده

انگلیسی به فارسی

کسی را بی‌دین شمردن، راندن


بیرون آمدن، تکفیر کردن، طرد کردن


انگلیسی به انگلیسی

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: excommunicates, excommunicating, excommunicated
• : تعریف: to exclude, by formal order, from the privileges of membership and communion in the Roman Catholic Church.
اسم ( noun )
• : تعریف: one who has been excommunicated.
صفت ( adjective )
مشتقات: excommunication (n.), excommunicator (n.)
• : تعریف: excommunicated.

• exclude from the rites of the church, banish, expel, ostracize
if a roman catholic is excommunicated by the church as a punishment for a major wrong that they have done, it is publicly and officially stated that the person is no longer allowed to be a member of the roman catholic church.

مترادف و متضاد

طرد کردن (فعل)
banish, reject, discard, excommunicate

تکفیر کردن (فعل)
excommunicate

banish


Synonyms: anathematize, ban, cast out, curse, denounce, dismiss, eject, exclude, expel, oust, proscribe, remove, repudiate, unchurch


Antonyms: allow, include, permit, welcome


جملات نمونه

1. The Chinese Christians, therefore, practically excommunicate themselves from their own clan.
[ترجمه ترگمان]بنابراین مسیحیان چینی عملا خود را از قبیله خود طرد می کنند
[ترجمه گوگل]بنابراین مسیحیان چینی عملا خود را از قبیله خود جدا می کنند

2. The church excommunicated him, and he gave them groats for pease, he excommunicated them.
[ترجمه ترگمان]کلیسا او را تکفیر کرد، و او them را به pease داد و آن ها را تکفیر کرد
[ترجمه گوگل]کلیسا او را مجروح کرد و او را به صورت نیشکر به آنها داد، و آنها را از بین برد

3. He was excommunicated from the church.
[ترجمه ترگمان]از کلیسا excommunicated می کرد
[ترجمه گوگل]او از کلیسا اخراج شد

4. William was excommunicated in 1619 and Jacob in 163 although he had already refused to kneel at communion in 162
[ترجمه ترگمان]ویلیام در سال ۱۶۱۹ و یعقوب در ۱۶۳ مورد تکفیر قرار گرفت، هر چند که در سال ۱۶۲ از زانو زدن در مراسم عشا ربانی خودداری کرده بود
[ترجمه گوگل]ویلیام در سال 1619 و یعقوب در سال 1619 از هم متولد شد، هرچند او در حال حاضر حاضر به زانو در شیاطین در 162 نشده است

5. If Miguel were excommunicated, Careta would probably turn his back on him if he saw him on the street.
[ترجمه ترگمان]اگر Miguel excommunicated می شد، Careta می شد اگر او را در خیابان می دید به او پشت کند
[ترجمه گوگل]اگر میگول از بین رفته بود، Careta احتمالا او را به عقب بر گرداند اگر او را در خیابان دیدم

6. You'd have us excommunicated and hanged inside a month.
[ترجمه ترگمان]تو ما را تکفیر کرده و در عرض یک ماه به دار آویخته بودیم
[ترجمه گوگل]ما می خواهیم که ما را در یک ماه مجبور به عذاب و اعدام کنیم

7. They could not enter the church, were excommunicated and were never to eat meat.
[ترجمه ترگمان]آن ها نمی توانستند وارد کلیسا شوند، تکفیر شده بودند و هرگز گوشت نمی خوردند
[ترجمه گوگل]آنها نمیتوانستند وارد کلیسا شوند، از بین رفتند و هرگز غذا خوردند

8. He was excommunicated in his early manhood from his synagogue on account of his unorthodox opinions.
[ترجمه ترگمان]او در دوران جوانی خود از کنیسه خود به خاطر نظرات نامتعارف خود تکفیر شد
[ترجمه گوگل]او از نظر کنوانسیون کنونی خود، از نظر عقاید غیرطبیعی خود، در سن و سال او ازدواج کرده بود

9. He was excommunicated from the Pack.
[ترجمه ترگمان]او از قبیله تکفیر شد
[ترجمه گوگل]او از پک خارج شد

10. But, do we excommunicate trained professionals, quality personnel, because of it?
[ترجمه ترگمان]اما آیا ما افراد حرفه ای آموزش دیده، پرسنل با کیفیت را به خاطر آن excommunicate؟
[ترجمه گوگل]اما، آیا ما به خاطر آن متخصصین آموزش دیده، پرسنل با کیفیت کجایی؟

11. The second excommunicated all clergy who did homage to laymen for ecclesiastical possessions, as well as those who associated with them afterwards.
[ترجمه ترگمان]دوم، همه روحانیان را تکفیر کرد که برای اموال کلیسا، و همچنین کسانی که بعدها با آنان در ارتباط بودند، بیعت کردند
[ترجمه گوگل]دوم، تمام روحانیانی که به اموال غیر مسلمان احترام می گذارند، و نیز کسانی که با آنها در ارتباط هستند، عهده دار شدند

12. When Ambrose heard of this he excommunicated Theodosius and refused to give him the sacraments until he had done public penance.
[ترجمه ترگمان]وقتی امبروس از این موضوع شنید، Theodosius را تکفیر کرد و از دادن آیینه ای مقدس به او تا زمانی که توبه کرده بود امتناع ورزید
[ترجمه گوگل]هنگامی که آمبروز از این موضوع شنید، تئودوشیوس را ترک کرد و از او تقدیر کرد تا مجازات عمومی را انجام دهد

13. Its no longer possible to excommunicate someone already excommunicated.
[ترجمه ترگمان]دیگر نمی توان کسی را تکفیر کرد و تکفیر کرد
[ترجمه گوگل]دیگر کسی امکان اظهارنظر در مورد کسی که قبلا اذکار نشده است

14. The Vatican says it expects to excommunicate two men who were ordained as Catholic Bishops in China this week without the approval of Pope Benedict.
[ترجمه ترگمان]واتیکان می گوید که انتظار دارد دو مرد را که در این هفته به عنوان اسقف کاتولیک در چین منصوب شده اند را بدون تایید پاپ بندیکت به excommunicate
[ترجمه گوگل]واتیکان می گوید انتظار دارد که دو مرد که در هفته جاری به عنوان اسقف های کاتولیک در چین مقرر شده اند، بدون موافقت پاپ بندیکت، ازدواج کنند

He was excommunicated from the church.

او از کلیسا رانده شده بود.


پیشنهاد کاربران

طردکردن

طَردیدَن.
بُروگُروهیدَن.


کلمات دیگر: