کلمه جو
صفحه اصلی

detecting

انگلیسی به فارسی

تشخیص، یافتن، کشف کردن، پیدا کردن، نمایان ساختن


انگلیسی به انگلیسی

• discovery, finding, perception

دیکشنری تخصصی

[ریاضیات] ردیابی

جملات نمونه

1. We have developed a new technique for detecting errors in the manufacturing process.
[ترجمه ترگمان]ما یک تکنیک جدید برای تشخیص خطاهای فرآیند تولید ایجاد کرده ایم
[ترجمه گوگل]ما یک روش جدید برای شناسایی اشتباهات در فرآیند تولید را ایجاد کرده ایم

2. The test used in detecting the disease carries its own risks.
[ترجمه ترگمان]تست مورد استفاده در تشخیص این بیماری، ریسک های خود را دارد
[ترجمه گوگل]تست مورد استفاده در تشخیص بیماری خطرناک است

3. An increasing number of tests are available for detecting foetal abnormalities.
[ترجمه ترگمان]تعداد رو به افزایشی از تست ها برای تشخیص اختلالات کروموزومی در دسترس هستند
[ترجمه گوگل]تعداد بیشتری از آزمایشات برای تشخیص ناهنجاری های جنینی در دسترس است

4. Breast self-examination is invaluable for detecting cancer in its very early stages.
[ترجمه ترگمان]آزمایش خود سینه برای تشخیص سرطان در مراحل اولیه خود بسیار ارزشمند است
[ترجمه گوگل]خودآزمایی پستان برای تشخیص سرطان در مراحل اولیه بسیار ارزشمند است

5. The cardiovascular tests conventionally used for detecting sympathetic autonomic neuropathy may not be adequate to detect a mild, otherwise asymptomatic neuropathy.
[ترجمه ترگمان]آزمایش های قلبی عروقی که به طور معمول برای تشخیص ناخوشی مستقل عصبی مورد استفاده قرار می گیرند ممکن است برای تشخیص یک ناخوشی ملایم، در غیر این صورت، مناسب نباشد
[ترجمه گوگل]آزمایشات قلب و عروق به طور معمول برای تشخیص نوروپاتی اتونومیک سمپاتیک ممکن است برای تشخیص نوروپاتی خفیف، بدون علامت بدون علامت باشد

6. Further, no instruments capable of detecting ice deposits were placed in polar orbit about the Moon during the Apollo era.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، هیچ ابزاری برای تشخیص رسوبات یخی در مدار قطبی در دور ماه در طول دوره آپولو قرار داده نشد
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، هیچ وسیله ای قادر به شناسایی رسوبات یخ در مدار قطبی در برابر ماه در دوران آپولو قرار نگرفت

7. Enzyme immunoassays are commercially available for detecting antibody to hepatitis C virus.
[ترجمه ترگمان]immunoassays آنزیم برای تشخیص آنتی بادی در ویروس هپاتیت سی به صورت تجاری در دسترس هستند
[ترجمه گوگل]آزمایشات ایمنی آنزیمی برای تشخیص آنتی بادی به ویروس هپاتیت C در دسترس هستند

8. Such techniques might prove useful in detecting breast cancer.
[ترجمه ترگمان]چنین تکنیک هایی ممکن است در تشخیص سرطان پستان مفید باشند
[ترجمه گوگل]چنین روش هایی ممکن است در تشخیص سرطان پستان مفید باشد

9. Reviewing career goals Detecting and quantifying the innate personal attributes of the effective nurse has puzzled recruiters for many years.
[ترجمه ترگمان]مرور اهداف شغلی تشخیص و کمی کردن ویژگی های شخصی پرستار موثر، جذب کنندگان را به مدت چندین سال گیج کرده است
[ترجمه گوگل]بررسی اهداف حرفه ای شناسایی و اندازه گیری ویژگی های ذاتی فرد پرستار موثر، سال هاست که کارکنان را ناراحت کرده است

10. Detecting a weakening of international resolve on sanctions, Mandela responded angrily to the Western countries' positions.
[ترجمه ترگمان]ماندلا در پاسخ به مواضع کشورهای غربی با خشم عکس العمل نشان داد
[ترجمه گوگل]ماندلا با تشخیص تضعیف قطعنامه بین المللی در رابطه با تحریم ها، خشمگینانه به موضع کشورهای غربی پاسخ داد

11. Many people spend years detecting without ever finding Roman coins.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از مردم سال ها را بدون پیدا کردن سکه های رومی سپری می کنند
[ترجمه گوگل]بسیاری از مردم سال ها بدون اینکه سکه های رومی را پیدا کنند، سال ها را شناسایی می کنند

12. Auditors are not responsible for detecting every item of fraud and error.
[ترجمه ترگمان]حسابرسان مسیول تشخیص تمامی موارد تقلب و خطا نیستند
[ترجمه گوگل]حسابرسان مسئول تشخیص هر مورد تقلب و خطا نیستند

13. Detecting secret compartments remains a challenge for immigration inspectors, Ward said.
[ترجمه ترگمان]وارد گفت که کشف محفظه های مخفی چالشی برای بازرسان مهاجرت باقی مانده است
[ترجمه گوگل]وارد گفت: شناسایی بخش های مخفی همچنان یک چالش برای بازرسان مهاجرت است

14. When fire does occur, detecting, containing and extinguishing the flames are the three main principles of immediate action.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که آتش رخ می دهد، تشخیص، حاوی و خاموش کردن شعله ها، سه اصل مهم اقدام فوری هستند
[ترجمه گوگل]هنگامی که آتش رخ می دهد، تشخیص، نگهداری و خاموش شدن شعله های آتش، سه اصل اصلی اقدام فوری است

پیشنهاد کاربران

تشخیص دادن

تشخیص دادن
مشخص کردن


کلمات دیگر: