کلمه جو
صفحه اصلی

sardonically

انگلیسی به فارسی

سرگردان


انگلیسی به انگلیسی

• cynically, mockingly, derisively, scornfully

جملات نمونه

1. He looked down at her sardonically.
[ترجمه ترگمان]به تلخی به او نگاه کرد
[ترجمه گوگل]او به دنبال او بود

2. Some say sardonically that combat pay is good and that one can do quite well out of this war.
[ترجمه ترگمان]برخی می گویند که پرداخت پول خوب است و این که فرد می تواند به خوبی از این جنگ خارج شود
[ترجمه گوگل]بعضی ها می گویند که مبارزه با پول خوب است و می توان از این جنگ کاملا به خوبی انجام داد

3. Patrick Parrinder has looked sardonically at this comforting but self-deceiving state of mind.
[ترجمه ترگمان]پاتریک Parrinder به این حالت آرامش بخش اما متکی به خود نگاه می کند
[ترجمه گوگل]پاتریک پرینرر در این حالت آرامش بخش اما فریبنده به نظر می رسد

4. That, said the Phoenix prosecuting attorney sardonically, was a story she could sell.
[ترجمه ترگمان]دادستان ققنوس به طعنه گفت که این داستانی است که او می توانست بفروشد
[ترجمه گوگل]این، گفت که وکیل دادگستری فونیکس به طور غریزی، داستان ای بود که می توانست فروش دهد

5. I am envying him, thought Cameron sardonically.
[ترجمه ترگمان]کامرون به تمسخر گفت: من به او غبطه می خورم
[ترجمه گوگل]من او را عصبانی می کنم، کامرون فکر کرد

6. He grinned sardonically and bowed towards her.
[ترجمه ترگمان]نیشخندی زد و به سمت او خم شد
[ترجمه گوگل]او به طرز شگفت انگیزی به سمت او حرکت کرد

7. He tries to convey the humour to Phil, but Phil looks at him sardonically and talks of other things.
[ترجمه ترگمان]سعی می کند این شوخی را به فیل برساند، اما فیل به او نگاه می کند و از چیزهای دیگر حرف می زند
[ترجمه گوگل]او تلاش می کند طنز را به فیلی منتقل کند، اما فیل به او نگاه می کند و از چیزهای دیگر سخن می گوید

8. Some women at the University of Vermont, with an undergraduate body that is 55 percent female, sardonically refer to their college town, Burlington, as "Girlington. "
[ترجمه ترگمان]برخی از زنان در دانشگاه ورمونت، با یک نهاد لیسانس که ۵۵ درصد از آن ها زن هستند، به شهر their، Burlington، به عنوان \"Girlington\" مراجعه می کنند
[ترجمه گوگل]بعضی از زنان در دانشگاه ورمونت، با یک دانشکده کارشناسی که 55 درصد زن هستند، به صورت خودجوش به شهر کالج بورلینگتون، به عنوان 'گیلینگتون' مراجعه می کنند '

9. Tu Wei - yueh noticed them quite clearly as he made his report, and smiled sardonically to himself.
[ترجمه ترگمان]ای نا دین متوجه آن ها شد، کاملا مشخص بود که او گزارش خود را داده است و با تمسخر به خودش لبخند زد
[ترجمه گوگل]تو وی - یوه آنها را کاملا به وضوح متوجه شد که او گزارش خود را، و به خودم لبخند زد

10. He could see her meeting the boy at the door and smiling sardonically.
[ترجمه ترگمان]او را می دید که به در خانه نگاه می کند و مثل همیشه لبخند می زند
[ترجمه گوگل]او می تواند او را ببیند و پسر را در خانه ببیند و لبخند زد

11. Tu Wei - yueh turned his head to look out of the window and smiled sardonically.
[ترجمه ترگمان]ای نا دین سرش را برگرداند تا از پنجره بیرون را نگاه کند و به تمسخر لبخند زد
[ترجمه گوگل]تو وی - یوه سرش را به سمت پنجره نگاه کرد و لبخند زد

12. Tu Wei - yueh merely drew himself up and smiled sardonically.
[ترجمه ترگمان]او فقط خودش را بلند کرد و به تمسخر لبخند زد
[ترجمه گوگل]توو وای - یوه فقط خود را به خود جلب کرد و لبخند زد

پیشنهاد کاربران

به حالت مسخره، به حالت ریشخند، ریشخند کنان، از روی استهزا، بر سیل استهزا، به حالت پوزخند


کلمات دیگر: