1. to face life's problems with equanimity
با مسایل زندگی با شکیبایی روبرو شدن
2. She maintained her equanimity throughout her long ordeal.
[ترجمه ترگمان]او آرامش خود را در طول این مدت طولانی تحمل کرده بود
[ترجمه گوگل]او در طول تمرین طولانی خود، همدردی خود را حفظ کرد
3. The minister received the bad news with surprising equanimity.
[ترجمه ترگمان]وزیر اخبار بد را با خونسردی غافلگیر کننده ای پذیرفت
[ترجمه گوگل]وزیر اخبار بد را با تعجب متعجب دریافت کرد
4. He received the news with surprising equanimity.
[ترجمه ترگمان]او این خبر را با خونسردی غافلگیر کننده ای پذیرفت
[ترجمه گوگل]او اخبار را با تعجب متعجب دریافت کرد
5. She accepted the prospect of her operation with equanimity .
[ترجمه ترگمان]او این چشم انداز عمل خود را با متانت پذیرفت
[ترجمه گوگل]او چشم انداز عملیات خود را با بی تفاوتی پذیرفته است
6. He had a kind of gentleness and equanimity.
[ترجمه ترگمان]او مهربان و متین بود
[ترجمه گوگل]او تا به حال نوعی کمال و بی تفاوتی داشت
7. Jennifer explains this with an equanimity that characterises her.
[ترجمه ترگمان]جنیفر این موضوع را با آرامش خاطر شرح می دهد
[ترجمه گوگل]جنیفر این را با یک تناقض که او را مشخص می کند توضیح می دهد
8. She supposed it gave him his equanimity.
[ترجمه ترگمان]فکر کرد که او آرامش خود را به او داده است
[ترجمه گوگل]او تصور می کرد که او را متعجب می کند
9. Mrs Zamzam watched all this with equanimity.
[ترجمه ترگمان]خانم Zamzam با متانت تمام این چیزها را تماشا می کرد
[ترجمه گوگل]خانم زامزام همه اینها را با همدستی دید
10. His parents took the news with equanimity.
[ترجمه ترگمان]پدر و مادر او این خبر را با آرامش به دست گرفتند
[ترجمه گوگل]پدر و مادرش اخبار را با هم تنبیه کردند
11. Hess, however, took it with equanimity, and laughed at Edward's own unease.
[ترجمه ترگمان]با این وجود، هر دو با متانت آن را گرفتند و به ناراحتی ادوارد خندیدند
[ترجمه گوگل]هس، با این حال، آن را با شور و هیجان زد، و در ناراحتی خود ادوارد خندید
12. Camels, vehicles, even wheelbarrows give equanimity in the desert.
[ترجمه ترگمان]شتر، وسایل نقلیه، حتی چرخه ای دستی، آرامش خود را در بیابان به دست می دهند
[ترجمه گوگل]شترها، وسایل نقلیه، حتی چرخها در بیابان همدردی می کنند
13. She recovered her equanimity, and was an agreeable image of serene dignity.
[ترجمه ترگمان]آرامش و متانت خود را بازیافت و از وقار و متانت خاصی برخوردار شد
[ترجمه گوگل]او همدردی خود را به دست آورد و تصویر شایسته ای از شرافت ربانی بود
14. The defeat was taken with equanimity by the leadership.
[ترجمه ترگمان]این شکست با equanimity رهبری گرفته شد
[ترجمه گوگل]این شکست توسط رهبری با دوامگی گرفته شد