1. Ken began to lament the death of his only son.
[ترجمه ترگمان]کن شروع کرد به شکایت از مرگ تنها پسرش
[ترجمه گوگل]کن شروع به عذاب مرگ تنها پسر خود کرد
2. The doctor advised Ken to avoid strenuous exercise.
[ترجمه ترگمان]پزشک به کن توصیه کرد که از ورزش شدید اجتناب کند
[ترجمه گوگل]دکتر کن برای جلوگیری از تمرین شدید توصیه کرد
3. The ship was wrecked on the Kent coast.
[ترجمه ترگمان]کشتی در ساحل کنت خرد شده بود
[ترجمه گوگل]کشتی در سواحل کنت خراب شد
4. Don't get Ken onto politics or we'll be here all night!
[ترجمه ترگمان]به کن وارد سیاست نشو، وگرنه تمام شب اینجا خواهیم بود
[ترجمه گوگل]کون را به سیاست نگیرید یا ما تمام شب اینجا هستیم!
5. Ken agreed to accompany me on a trip to Africa.
[ترجمه ترگمان]کن قبول کرد که مرا در سفری به آفریقا همراهی کند
[ترجمه گوگل]کن موافقت کرد که من را در سفر به آفریقا همراهی کند
6. Both firms are based in Kent.
[ترجمه ترگمان]هر دو شرکت در کنت هستند
[ترجمه گوگل]هر دو شرکت در کنت مستقر هستند
7. Ken has more than 10 years of experience in photography behind him, so he is well qualified to offer advice.
[ترجمه ترگمان]کن بیش از ۱۰ سال تجربه در عکاسی پشت سر دارد، بنابراین به خوبی صلاحیت ارائه مشاوره را دارد
[ترجمه گوگل]کن بیش از 10 سال تجربه در عکاسی پشت سر او است، بنابراین او دارای صلاحیت برای ارائه مشاوره است
8. Such things are beyond my ken.
[ترجمه ترگمان]این چیزها ماورای دید من هستند
[ترجمه گوگل]چنین چیزهایی فراتر از من هستند
9. Kent is the garden of England.
[ترجمه ترگمان]کنت باغ انگلستان است
[ترجمه گوگل]کنت باغ انگلستان است
10. Last night was the first time that Ken had opened up about his feelings.
[ترجمه ترگمان]دیشب اولین باری بود که کن در مورد احساساتش صحبت کرده بود
[ترجمه گوگل]شب گذشته اولین بار بود که کن در مورد احساساتش افتتاح شد
11. When Ken Hom wrote his first book for the BBC he was asked to tone down the spices and garlic in his recipes.
[ترجمه ترگمان]زمانی که کن hom اولین کتاب خود را برای بی بی سی نوشت، از او خواسته شد تا ادویه و سیر در دستور آشپزی خود را بیان کند
[ترجمه گوگل]وقتی کن هون اولین کتابش را برای بی بی سی نوشت، او خواسته بود که ادویه ها و سیر را در دستور العمل هایش بنویسد
12. The subject matter was so technical as to be beyond the ken of the average layman.
[ترجمه ترگمان]موضوع مورد بحث آنقدر تکنیکی بود که به طور متوسط به طور متوسط از چشم فرد غیر عادی خارج می شد
[ترجمه گوگل]این موضوع به گونه ای بود که به اندازه کافی غیرممکن بود
13. Ken was furious, but forced himself to appear calm on the outside.
[ترجمه ترگمان]کن عصبانی بود، اما به زور خودش را مجبور کرد که در بیرون آرام به نظر برسد
[ترجمه گوگل]کن خشمگین بود، اما خود را مجبور به آرامش در خارج ظاهر شد
14. Financial matters are beyond my ken, I'm afraid.
[ترجمه ترگمان]متاسفانه مسائل مالی ماورای دید من هستند
[ترجمه گوگل]مسائل مالی فراتر از من هستند، من می ترسم