کلمه جو
صفحه اصلی

idealistic


معنی : ارمانی، ارمان گرا، وابسته به ارمانگرایی
معانی دیگر : وابسته به آرمان گرایی، آرمان گرایانه، (فلسفه) پنداره گرایانه، مینو گرایانه، مطلوب

انگلیسی به فارسی

ارمانی، مطلوب، وابسته به ارمان گرایی، ارمان گرا


ایده آلیست، ارمانی، ارمان گرا، وابسته به ارمانگرایی


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
مشتقات: idealistically (adv.)
• : تعریف: of or characteristic of an idealist or idealism.
متضاد: cynical, down-to-earth, unidealistic
مشابه: high-minded, utopian, visionary

- These volunteers are young and idealistic and have confidence that they can change the world.
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه گوگل] این داوطلبان جوان و آرمانگرا هستند و اعتماد به نفس دارند که می توانند جهان را تغییر دهند

• of or pertaining to idealists, principled, living according to some standard of perfection; of or pertaining to idealism, of the tendency to form ideals, of the pursuit of high and noble goals
idealistic people base their behaviour on ideals.

مترادف و متضاد

ارمانی (صفت)
idealistic

ارمان گرا (صفت)
idealistic

وابسته به آرمان گرایی (صفت)
idealistic

visionary


Synonyms: abstracted, chimerical, dreaming, idealized, impractical, optimistic, quixotic, radical, romantic, starry-eyed, unrealistic, utopian


جملات نمونه

1. The scheme was criticized as too idealistic and impracticable.
[ترجمه ترگمان]این طرح به عنوان too و غیرعملی مورد انتقاد قرار گرفت
[ترجمه گوگل]این طرح به عنوان بیش از حد آرمانگرا و غیرقابل اجتناب بود

2. I don't think her idealistic plans will ever materialise.
[ترجمه ترگمان]فکر نمی کنم نقشه های idealistic باعث ظاهر شدن مو به مو شه
[ترجمه گوگل]من فکر نمی کنم طرح های آرمانگرا او تا کنون تحقق یابد

3. I don't think her idealistic plans will ever materialize.
[ترجمه رامین] فکر نمی کنم نقشه های خیالی اون اصلا به واقعیت بپیونده
[ترجمه ترگمان]فکر نمی کنم نقشه های خیالی او همیشه وجود داشته باشد
[ترجمه گوگل]من فکر نمی کنم طرح های آرمانگرا او تا کنون تحقق یابد

4. The drama takes an idealistic, even a naive view of the subject.
[ترجمه ترگمان]درام، حتی یک دیدگاه ساده از این موضوع، یک idealistic را به خود می گیرد
[ترجمه گوگل]نمایشنامه ایدهآلیست، حتی یک نگاه ساده به موضوع

5. When I was young and idealistic I believed it was possible to change the world.
[ترجمه ترگمان]زمانی که جوان و idealistic بودم، معتقد بودم که تغییر دنیا ممکن است
[ترجمه گوگل]وقتی جوان بودم و ایده آلیست بودم باور داشتم امکان تغییر دنیا وجود دارد

6. Idealistic young people died for the cause.
[ترجمه ترگمان]جوان ها به خاطر علت مرگ مردند
[ترجمه گوگل]جوانان ایده آل برای این علت فوت کردند

7. People say that students are by definition idealistic and impatient.
[ترجمه ترگمان]مردم می گویند که دانش آموزان با تعریف idealistic و ناشکیبا بودن تعریف می کنند
[ترجمه گوگل]مردم می گویند که دانشجویان به طور تعریف آرمانی و بی تاب هستند

8. It'seemed to an idealistic and illusory dream.
[ترجمه ترگمان]به نظرش یک رویای رویایی و موهوم به نظر می رسید
[ترجمه گوگل]این به رویای ایده آلیست و خیالی تبدیل شده است

9. He set forth an idealistic view of society.
[ترجمه ترگمان]او دیدگاه idealistic از جامعه را به نمایش گذاشت
[ترجمه گوگل]او دیدگاه ایده آل گرایانه جامعه را مطرح کرد

10. But because it was idealistic it was the more persuasive when he preached it to his young contemporaries.
[ترجمه ترگمان]ولی از آن رو که it بود، هنگامی که آن را برای معاصران خود تبلیغ می کرد، the بود
[ترجمه گوگل]اما چون آن را آرمان گرا بود، آن را بیشتر متقاعد کننده بود، زمانی که او آن را به معاصران جوان خود را موعظه کرد

11. He seems increasingly to distrust the idealistic visions of humanity that typify his early works.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که او به طور فزاینده ای به رویاهای آرمان گرایانه بشریت که نمونه کاره ای اولیه او هستند، بی اعتماد است
[ترجمه گوگل]او به نظر می رسد به طور فزاینده ای بی اعتمادی به چشم انداز های آرمانگرا از بشریت است که کارهای اولیه او را نشان می دهد

12. Anna was a fiercely idealistic woman whose prematurely white hair flared like flame from her freckled face.
[ترجمه ترگمان]آنا زن fiercely بود که موی بور prematurely مانند شعله ای از چهره کک مکی او زبانه می کشید
[ترجمه گوگل]آنا یک زن آرمانی گرایانه بود که موهای زودرس موی او مانند شعله ای از چهره ای که در حال رشدش بود به آتش کشید

13. Voters have tossed out the coalition of young, idealistic, inexperienced and fractious liberal parties that won in 199
[ترجمه ترگمان]رای دهندگان ائتلاف جوانان، idealistic، بی تجربه و fractious را رها کرده اند که در ۱۹۹ حزب پیروز شدند
[ترجمه گوگل]رأی دهندگان ائتلاف حزب جوان، آرمان گرایانه، بی تجربه و فریبنده لیبرال که در 199

14. The years of being branded impulsive, scatterbrained, too idealistic rushed back to mock her.
[ترجمه ترگمان]سال ها لاف و impulsive، گیج، گیج، و too به سوی او هجوم بردند تا او را مسخره کنند
[ترجمه گوگل]سالهاست که از لحاظ مرسوم، پراکنده و بسیار آرمانی، مارپیچ به عقب می ریزد

15. The idealistic arm of animal protectionism also includes its fair share of extremists, such as the now infamous Animal Liberation Front.
[ترجمه ترگمان]بازوی ایده آل سیاست حمایت از حیوانات نیز شامل سهم عادلانه آن از افراط گرایان، مانند جبهه آزادی بخش حیوانات، است
[ترجمه گوگل]بازوی ایده آل گرایی از حمایت از حیوانات نیز شامل سهم عادلانه خود از افراط گرایان، مانند جبهه آزاد سازی حیوانات اکنون می شود

پیشنهاد کاربران

ارمانی


کلمات دیگر: