کلمه جو
صفحه اصلی

haggish


معنی : کریه، عجوزه وار، بطور ناهنجار
معانی دیگر : عجوزه مانند، عفریته مانند، وابسته به ساحره ها یا عجوزه ها

انگلیسی به فارسی

عجوزه وار، بطور ناهنجار، کریه


دلتنگ، عجوزه وار، بطور ناهنجار، کریه


انگلیسی به انگلیسی

• ugly, repulsive, gruesome; resembling a hag

مترادف و متضاد

کریه (صفت)
ugly, obscene, detestable, offensive, nasty, unsightly, noisome, haggish

عجوزه وار (صفت)
haggish

بطور ناهنجار (صفت)
haggish


کلمات دیگر: