کلمه جو
صفحه اصلی

cadet


معنی : طالب، دانشجوی دانشکده افسری
معانی دیگر : دانشجوی دانشکده ی افسری (نیروی زمینی یا دریایی یا هوایی)، (نادر) پسر یا برادر کوچکتر، کهتر، (دراصل) پسر کهتر خانواده (که چون بیشتر املاک و عناوین پدر به برادر مهتر می رسید به خدمت ارتش در می آمد)، دانش آموز مدرسه ی نظام (دبیرستان نظام)، کار آموز

انگلیسی به فارسی

دانشجوی دانشکده افسری


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
مشتقات: cadetship (n.)
• : تعریف: a student in a military academy; person training to be a military officer.

• young man in training for the military; person in training; youngest son
a cadet is a young person who is being trained in the armed forces or the police force.

مترادف و متضاد

طالب (اسم)
applicant, cadet

دانشجوی دانشکده افسری (اسم)
cadet

جملات نمونه

1. she married an air force cadet
او با یک دانشجوی دانشکده ی نیروی هوایی ازدواج کرد.

2. She's a bit of a space cadet but she's nice enough.
[ترجمه bts] او کمی دانشجوی فضایی است اما به اندازه کافی خوب است
[ترجمه ترگمان]او کمی از یک دانشجوی فضایی است، اما به اندازه کافی خوب است
[ترجمه گوگل]او کمی از کادر فضایی است اما او به اندازه کافی خوب است

3. The General looks on as a cadet is singled out to deliver his orders to others from his platoon.
[ترجمه ترگمان]ژنرال به نظر می رسد که پرچ مدار از جوخه خود به دیگران دستور داده است
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد که ژنرال به عنوان یک کادت مشخص می شود که دستورات خود را به دیگران از سوی گروه خود ارسال کند

4. As a cadet, you'll have to navigate through the academy's internal politics.
[ترجمه ترگمان]به عنوان یک دانشجوی افسری، شما باید از طریق سیاست داخلی این آکادمی را هدایت کنید
[ترجمه گوگل]به عنوان یک کادر فنی، شما باید از طریق سیاست های داخلی آکادمی حرکت کنید

5. Thomas' son is a cadet at the school.
[ترجمه ترگمان]توماس پسری در مدرسه یک پرچ مدار است
[ترجمه گوگل]پسر توماس یک مدرسه در مدرسه است

6. Another cadet - freckled Hake Bjortson - totally lost his composure.
[ترجمه ترگمان]یک دانشجوی دیگر که کک مکی بود کاملا آرامشش را از دست داد
[ترجمه گوگل]یکی دیگر از دانشجویان - هیک بجورسون کثیف - کاملا آرامش خود را از دست داد

7. Surely the uniform of an officer cadet was something to be proud of.
[ترجمه ترگمان]مسلما اونیفورم افسری بود که به او افتخار می کرد
[ترجمه گوگل]مطمئنا لباس یک مدرس افسر چیزی بود که افتخار می کرد

8. Shannon Faulkner, its first female cadet, had won court-ordered admission last August but dropped out after less than a week.
[ترجمه ترگمان]شانون Faulkner اولین cadet زن اول ماه اوت را پذیرفته بود، اما بعد از یک هفته دیگر مرخص شد
[ترجمه گوگل]شانون فاکنر، اولین مددکار زنش، در ماه اوت گذشته در ماه اوت به دادگاه رسید اما کمتر از یک هفته از آن خارج شد

9. The report recommended that each midshipman and cadet spend a semester at another service academy.
[ترجمه ترگمان]این گزارش توصیه کرده است که هر midshipman و پرچ مدار یک ترم را در یک آکادمی خدمات دیگر سپری کنند
[ترجمه گوگل]این گزارش توصیه می کند که هر یک از مدرسان و مدرسان یک ترم در یک آکادمی دیگر خدمات را صرف کنند

10. Nicholas is a new cadet.
[ترجمه ترگمان]نیکلای یک دانشجوی تازه وارد است
[ترجمه گوگل]نیکلاس یک دانشجوی جدید است

11. Jimmy's a total space cadet.
[ترجمه ترگمان]جیمی یه پرچ مدار فضاست
[ترجمه گوگل]جیممی یک فضانورد فضایی است

12. The Vigilance Committee was the forerunner of the Cadet Honor Committee.
[ترجمه ترگمان]کمیته Vigilance، طلیعه کمیته Honor پرچ مدار بود
[ترجمه گوگل]کمیته سرپرستی پیشرو کمیته افتخار دانشگاه بود

13. At that time every cadet had to be'smuggled " in.
[ترجمه ترگمان]در آن زمان هر پرچ مدار باید قاچاق می کرد
[ترجمه گوگل]در آن زمان، هر کودک مجبور شد که در آن مشارکت کند

14. He works as a cadet teacher.
[ترجمه ترگمان]او به عنوان معلم پرچ مداری کار می کند
[ترجمه گوگل]او به عنوان یک معلم دانشجو کار می کند

She married an air force cadet.

او با یک دانشجوی دانشکده‌ی نیروی هوایی ازدواج کرد.


پیشنهاد کاربران

دانشجوی افسری
A young military trainee

عضو مذکر جوانتر خانواده
The younger male in a family


کلمات دیگر: