کلمه جو
صفحه اصلی

kemp


معنی : جنگجو، ادم ژولیده و ناهنجار
معانی دیگر : پهلوان

انگلیسی به فارسی

پهلوان، جنگجو، آدم ژولیده و ناهنجار


کرم، ادم ژولیده و ناهنجار، جنگجو


انگلیسی به انگلیسی

• bristly coarse fiber used mainly in the making of carpets

دیکشنری تخصصی

[نساجی] موی زبر - خر مو - پشم زبر - پشم ضخیم

مترادف و متضاد

جنگجو (اسم)
warrior, combatant, kemp

ادم ژولیده و ناهنجار (اسم)
kemp

جملات نمونه

1. "I told you Preskel had no idea," remarked Kemp with some asperity.
[ترجمه ترگمان]کمپ کمپ با کمی خشونت گفت: من که به شما گفتم که نمی دونم
[ترجمه گوگل]کمپ با برخی از ضعف ها، 'من به شما گفتم پرستل هیچ نظری نداشت '

2. Kemp knocked loudly so as to be heard above the high babble of voices.
[ترجمه ترگمان]کمپ تا کمپ صدای بلندی به گوش رسید که انگار از صدای بلند صدا شنیده می شد
[ترجمه گوگل]کمپ با صدای بلند زد تا صدای بلند بالا شنید

3. It happened on the very day that Kemp was murdered.
[ترجمه ترگمان]همون روزی که کمپ کمپ به قتل رسید اتفاق افتاد
[ترجمه گوگل]در همان روزی که کمپ کشته شد، این اتفاق افتاد

4. Ted's always been difficult, Mr Kemp — he takes after his dad.
[ترجمه ترگمان]تد همیشه به خاطر پدرش سخت بوده، اقای کمپ تا
[ترجمه گوگل]تد همیشه دشوار است، آقای کمپ - او پس از پدرش طول می کشد

5. Kemp and Gore served in Congress together and had seen their presidential ambitions sidetracked in 198
[ترجمه ترگمان]کمپ و گور با هم در کنگره خدمت کردند و جاه طلبی های ریاست جمهوری شان را در سال ۱۹۸ مورد توجه قرار دادند
[ترجمه گوگل]کمپ و گور با هم در کنگره خدمت می کردند و در سال 1983 جاه طلبی ریاست جمهوری خود را دیدند

6. But Pinkston also said Kemp had not changed his schedule for the weekend.
[ترجمه ترگمان]اما Pinkston همچنین گفت که کمپ برنامه خود را برای آخر هفته تغییر نداده است
[ترجمه گوگل]اما Pinkston همچنین گفت که Kemp برنامه خود را برای آخر هفته تغییر نداده است

7. Kemp gave a short laugh.
[ترجمه ترگمان]کمپ کمپ با خنده کوتاهی شروع به خندیدن کرد
[ترجمه گوگل]کمپ یک خنده کوتاه داد

8. In 199 Kemp campaigned extensively for Pataki in his race for the governorship.
[ترجمه ترگمان]در ۱۹۹ کمپ به طور گسترده برای Pataki در مسابقه خود برای فرمانداری اقامه دعوی کرد
[ترجمه گوگل]در سال 199 کمپ برای Pataki در مسابقه خود برای حاکمیت مبارزات گسترده ای داشت

9. Kemp stepped out to face a crowd of cameras.
[ترجمه ترگمان]کمپ کمپ به صورت گروهی از دوربین ها بیرون آمد
[ترجمه گوگل]کمپ به سمت جمعیتی از دوربین حرکت کرد

10. Both Dole and Kemp will be officially nominated Wednesday night and will deliver their acceptance speeches Thursday night.
[ترجمه ترگمان]هر دو دول و کمپ چهار شنبه رسما نامزد خواهند شد و سخنرانی های مقبولیت خود را پنج شنبه شب پخش خواهند کرد
[ترجمه گوگل]هر دوی و کمپ روز چهارشنبه به طور رسمی معرفی خواهند شد و سخنرانی های پذیرفته شده خود را پنجشنبه شب اعلام خواهند کرد

11. Kemp was loathed by all the other prisoners, who regarded him as a traitor.
[ترجمه ترگمان]کمپ کمپ از همه زندانیان نفرت داشت که او را خائن می دانست
[ترجمه گوگل]کمپ توسط همه زندانیان دیگر که او را یک خائن محسوب می کرد، لعنت می شد

12. Kemp was taken to the hospital for X-rays of his arm.
[ترجمه ترگمان]کمپ برای اشعه ایکس بازویش به بیمارستان برده شد
[ترجمه گوگل]کمپ به خاطر اشعه ایکس از بازوی او به بیمارستان منتقل شد

13. As Dole and Kemp headed across the country, the team of surrogates was making its maiden voyage in California.
[ترجمه ترگمان]همان طور که دول و کمپ در سراسر کشور به سر می برند، تیم افرا جایگزین در حال ساخت اولین سفر دریایی خود در کالیفرنیا بود
[ترجمه گوگل]همانطور که دول و کمپ در سرتاسر کشور سرگردان بودند، تیم جایگزینان سفر قبلی خود را در کالیفرنیا انجام داد

14. Headed by Jack Kemp, this largely Republican commission was privately financed.
[ترجمه ترگمان]رئیس این کمیسیون به سرپرستی جک کمپ، این کمیسیون به طور خصوصی بودجه آن را تامین می کرد
[ترجمه گوگل]تحت عنوان جک کمپ، این کمیته به طور عمده توسط جمهوریخواهان به طور خصوصی تأمین مالی شده است


کلمات دیگر: