کلمه جو
صفحه اصلی

identic


معنی : جور، مساوی، یکسان، عینی، همان، منطبق با
معانی دیگر : (پیام های سیاسی و اعمال دو یا چند کشور) کاملا همانند، کلمه به کلمه یکجور، عینا

انگلیسی به فارسی

مساوی، عینا، همان، منطبق با، یکسان


یکسان است، یکسان، مساوی، همان، منطبق با، جور، عینی


انگلیسی به انگلیسی

• identical, exactly the same

دیکشنری تخصصی

[ریاضیات] همانند، همسان، یکسان
[آب و خاک] مساوی، یکسان

مترادف و متضاد

جور (صفت)
accordant, compatible, identical, concordant, identic

مساوی (صفت)
adequate, identical, identic, equal, alike, even, level

یکسان (صفت)
similar, identical, identic, equal, alike, akin, same, uniform, invariant

عینی (صفت)
genuine, identical, identic, exact, objective, visual

همان (صفت)
very, identical, identic, same, idem, selfsame

منطبق با (صفت)
identical, identic


کلمات دیگر: