1. Outside, the new moon shines bright all around, but the lonely lamp on my desk is dim. How l wish this small piece of paper would take to youmyresdess yearning.
[ترجمه ترگمان]بیرون، ماه جدید همه جا را روشن می کند، اما نور تنها روی میزم تیره است چه قدر دلم می خواست این تکه کاغذ پاره شود
[ترجمه گوگل]در خارج از آن، ماه جدید روشن در اطراف روشن است، اما لامپ تنها روی میز من کم است چطوری این مقاله کوچک را بخواهم به طرز شگفت انگیزی می اندیشم
2. The new moon was the occasion of festivals of rejoicing in Egypt.
[ترجمه ترگمان]ماه جدید فرصتی برای جشن شادی در مصر بود
[ترجمه گوگل]ماه جدید به مناسبت جشن های شادی در مصر برگزار شد
3. The New Moon takes place in your opposite sign of Libra on the 15th.
[ترجمه ترگمان]ماه نو در برج فلکی برج میزان در پانزدهم ماه مه برگزار می شود
[ترجمه گوگل]ماه نیویورک در علامت مخالف خود از Libra در 15th برگزار می شود
4. It was black as night at new moon and white as frost at first light.
[ترجمه ترگمان]شب به سیاهی شب در ماه نو و سفیدی به سفیدی برف بود
[ترجمه گوگل]این شب سیاه به عنوان شب در ماه نو و سیاه و سفید به عنوان فراست در اولین نور بود
5. The New Moon in your opposite sign of Sagittarius highlights a special relationship and a piece of news.
[ترجمه ترگمان]ماه جدید در عکس شما از برج قوس یک رابطه ویژه و یک خبر از اخبار را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]ماه نو در علامت مخالف خود از Sagittarius یک رابطه خاص و یک قطعه اخبار را نشان می دهد
6. Small horns, like the new moon, adorned her smooth human brow.
[ترجمه ترگمان]شاخ های کوچک مانند هلال ماه، پیشانی صاف او را آراسته بودند
[ترجمه گوگل]شاخ های کوچک، مثل ماه نو، چهره صاف انسان خود را به تصویر کشیدند
7. In section seven she invites the new moon to dance on her heart, so that they can be extinguished together.
[ترجمه ترگمان]در بخش هفت، او ماه جدید را دعوت می کند تا بر روی قلبش برقصد، تا آن ها بتوانند با هم خاموش شوند
[ترجمه گوگل]در بخش هفتم او ماه جدید را برای قلبش رقص می کند تا بتواند با هم خاموش شود
8. There was a new moon, and its pale light cast soft shadows in the stillness.
[ترجمه ترگمان]ماه جدیدی بود و نور کم رنگی که در سکون سایه های ملایم دیده می شد
[ترجمه گوگل]یک ماه جدید بود، و نور کمرنگ آن سایه های نرم را در سکوت قرار داد
9. Near the time of new moon there is no point on the Moon that can both see sunlight and transmit to Earth.
[ترجمه ترگمان]نزدیک زمان ماه جدید، هیچ نقطه ای بر روی ماه وجود ندارد که هم بتواند نور خورشید را ببیند و به زمین منتقل کند
[ترجمه گوگل]در نزدیکی زمان ماه نو، نقطه ای برای ماه وجود ندارد که بتواند نور خورشید را ببیند و به زمین منتقل کند
10. By the time of the next new moon, the tribe had seen one birth and two deaths.
[ترجمه ترگمان]در زمان ماه جدید بعدی، قبیله یک تولد و دو کشته را دیده بود
[ترجمه گوگل]با گذشت زمان ماه بعدی، قبیله یک تولد و دو مرگ را دیده بود
11. First, the new moon May 24 will appear in your house of friendship.
[ترجمه ترگمان]اول، ماه مه جدید در خانه دوستی شما ظاهر خواهد شد
[ترجمه گوگل]اول، ماه مه 24 مه در خانه دوستی شما ظاهر می شود
12. Tread lightly this weekend because Friday's Pisces New Moon creates a supersensitive atmosphere.
[ترجمه ترگمان]این آخر هفته به سبک پا پیش بروید چون ماه رمضان ماه New یک جو supersensitive ایجاد می کند
[ترجمه گوگل]این آخر هفته به شدت در معرض خطر قرار میگیرد زیرا ماهیان ماه نو روز جمعه یک فضای حساس را ایجاد می کنند
13. Your key planet Saturn is conjunct the New Moon, roadblocks in your way.
[ترجمه ترگمان]سیاره کلیدی شما زحل با ماه نو، موانع جاده ای در راه شما، همراه است
[ترجمه گوگل]سیاره کلیدی شما زحل با ماه نو مواجه است
14. These insights contribute meandering conversation fostered by Saturday's New Moon.
[ترجمه ترگمان]این بینش ها به گفتگوی meandering که توسط ماه جدید روز شنبه پرورش داده شد کمک می کند
[ترجمه گوگل]این بینش ها، مکالمه پر سر و صدا با ماه نوامبر شنبه را تقویت می کند
15. When clouds shrouded that new moon, as they did this night, the people dispersed, alarmed.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که ابرها آن شب تازه را پوشانده بودند، مردم متفرق شده و متفرق شده بودند
[ترجمه گوگل]وقتی که ابرها ماه نو را پوشاندند، همانطور که در شب امتداد داشتند، مردم پراکنده و هراس داشتند