کلمه جو
صفحه اصلی

oratorical


معنی : سخن آرا، خوش زبان، وابسته به سخنرانی
معانی دیگر : وابسته به خطیبان و سخنوری

انگلیسی به فارسی

وابسته به سخنرانی


اوراکالیک، وابسته به سخنرانی، سخن آرا، خوش زبان


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
مشتقات: oratorically (adv.)
(1) تعریف: of, pertaining to, or characteristic of oratory or an orator.

(2) تعریف: given to public speaking.

• of an oration; of an orator; of public speaking
oratorical means relating to or using oratory; a formal word.

مترادف و متضاد

سخن آرا (صفت)
eloquent, ciceronian, oratorical, demosthenic, silver-tongued

خوش زبان (صفت)
eloquent, oratorical, silver-tongued, mellifluous, mellifluent

وابسته به سخنرانی (صفت)
oratorical

جملات نمونه

1. He reached oratorical heights which left him and some of his players in tears.
[ترجمه ترگمان]به heights خطابه که او و برخی از بازیگران او را به گریه وامی داشت، رسید
[ترجمه گوگل]او به ارتفاعات ارتفاعی رسید که او و برخی از بازیکنانش را در اشک هایش ترک کرد

2. Will you judge the oratorical contest next week?
[ترجمه ترگمان]هفته دیگه یه مسابقه رو بلدی؟
[ترجمه گوگل]آیا در هفته آینده مسابقه اظهار نظر را قضاوت خواهید کرد؟

3. His public outbursts of temper and his oratorical thunderbolts of defiance were likewise psychological reinforcements for a person who needed them.
[ترجمه ترگمان]خشم عمومی او از خشم و کلام his نیز برای کسی که به آن ها احتیاج داشت، نیروی psychological بود
[ترجمه گوگل]اوج های عمومی او از خلق و خوشی های او وحشتناکی او نیز همینطور تقویت روانشناختی برای فردی بود که به آنها نیاز داشت

4. Beecher, he found, could not equal Spurgeon in oratorical powers and, of course, Spurgeon was never a political parson.
[ترجمه ترگمان]دریافت که Beecher در قدرت oratorical برابر با Spurgeon نیست و البته، Spurgeon هرگز یک کشیش سیاسی نبوده است
[ترجمه گوگل]بیچر، در بر داشت، می تواند Spurgeon در قدرت outorials برابر نیست، و البته، Spurgeon هرگز یک دروغ سیاسی بود

5. But unlike Douglass he had no oratorical gift, no passionate language, no silver tongue.
[ترجمه ترگمان]اما بر خلاف \"داگلاس بیشاپ\" هیچ هدیه ای، نه زبان پر شور و نه زبان نقره ای داشت
[ترجمه گوگل]اما بر خلاف داگلاس، او هیچ هدیه اوراکوریک، هیچ زبان پرشور، هیچ زبان نقره ای نداشت

6. As she continued her oratorical massacre, he came to a sober realization.
[ترجمه ترگمان]همچنان که به خواندن کتاب ادامه می داد، به درک و درک sober رسید
[ترجمه گوگل]او همچنان به قتل عام خود ادامه داد و به تحقیر و آرامش رسید

7. Douglas won reelection, but Lincoln's antislavery position and oratorical brilliance made him a national figure in the young Republican Party.
[ترجمه ترگمان]داگلاس برنده انتخابات مجدد شد، اما موقعیت antislavery لینکلن و درخشندگی oratorical، او را به عنوان یک شخصیت ملی در حزب جمهوری خواه جوان تبدیل کرد
[ترجمه گوگل]داگلاس مجددا انتخاب مجدد شد، اما موضع ضددولتی لینکلن و درخشش اواتریک او را شخصیت ملی در حزب جمهوریخواه جوان معرفی کرد

8. The arbitration award for the oratorical contest was made by a jury of nine professors.
[ترجمه ترگمان]جایزه داوری برای رقابت oratorical توسط هیات داوران نه استاد تهیه شد
[ترجمه گوگل]جایزه داوری برای مسابقه احترام به وسیله هیئت داوری نه استادان برگزار شد

9. I won first place in the English Oratorical Contest of our university.
[ترجمه ترگمان]من در مسابقه oratorical انگلیسی که در دانشگاه ما برگزار شد، مقام اول را کسب کردم
[ترجمه گوگل]من جایزه اول را در مسابقات وفاداری انگلیسی دانشگاه برگزیده ایم

10. His oratorical efforts evoked no response in his audience.
[ترجمه ترگمان]کوشش های oratorical هیچ پاسخی در مخاطب او به بار نیاورد
[ترجمه گوگل]تلاش های رسمی او هیچ پاسخی در مخاطبانش ایجاد نکرد

11. She retained her oratorical bounce when there was so much more to do.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که کاره ای بیشتری برای انجام دادن وجود داشت، او به حالت خطابه خود ادامه داد
[ترجمه گوگل]وقتی اوضاع خیلی بیشتر بود، او گزاف گویی او را حفظ کرد

12. Won the third place in all Guangzhou English Oratorical Contest in 198
[ترجمه ترگمان]برنده مقام سومی در رقابت oratorical Guangzhou در ۱۹۸
[ترجمه گوگل]جایزه سوم در تمام مسابقات بوم شناسی انگلیسی گوانگژو در سال 1981 به دست آمد

13. The award for the oratorical contest was made by a jury of nine professors.
[ترجمه ترگمان]این جایزه برای رقابت oratorical توسط هیات داوران نه استاد گرفته شد
[ترجمه گوگل]این جایزه برای مسابقات هواداری توسط هیئت داوران نه استاد معرفی شد

پیشنهاد کاربران

سخنوری، لفاظی، کلامی، گفتاری


کلمات دیگر: