کلمه جو
صفحه اصلی

nipping


معنی : تند، سرد، گزنده
معانی دیگر : گاز گیر، نیشگون گیر، گیرانداز، (به ویژه هوا) سرد، سوز دار

انگلیسی به فارسی

سرد، گزنده، تند


تکان دادن، سرد، گزنده، تند


انگلیسی به انگلیسی

• pinching; nibbling
biting; pinching; pungent, hot

مترادف و متضاد

تند (صفت)
caustic, abrupt, sudden, spicy, steep, fast, sharp, harsh, sour, tart, acrid, acrimonious, acute, hot, keen, quick, mercurial, brisk, heady, headlong, inflammable, rapid, tempestuous, snappy, peppery, arrowy, rattling, biting, nipping, bitter, virulent, rash, violent, intensive, discourteous, transient, crusty, pungent, hasty, racy, rath, rathe, mordacious, prestissimo, presto, snippy, temerarious, wing-footed

سرد (صفت)
algid, cold, cool, chilled, chilly, standoff, fresh, standoffish, arctic, distant, nipping, wintry, raw

گزنده (صفت)
piquant, biting, nipping

جملات نمونه

1. He's nipping away some branches from the trees.
[ترجمه ترگمان]چند شاخه از درخت ها را گاز می گیرد
[ترجمه گوگل]او برخی از شاخه های درختان را از بین می برد

2. The postman ran away with the dog nipping at his heel.
[ترجمه ترگمان]نامه رسان با the سگی که روی پاشنه پایش بود فرار کرد
[ترجمه گوگل]پستچی فرار کرد و سگ را در پاشنه خود گرفت

3. The dog was nipping at her ankles.
[ترجمه ترگمان]سگ به قوزک پایش ضربه می زد
[ترجمه گوگل]سگ در مچ پا گرفتار شد

4. He's nipping when I came in.
[ترجمه ترگمان]وقتی وارد می شوم، خیلی خوب است
[ترجمه گوگل]وقتی وارد می شوم، دلم برات تنگ شده

5. The ravenous little blood-suckers were nipping at our ankles and crawling in through the eyelets of our boots.
[ترجمه ترگمان]تشنه خون تشنه و گرسنه، روی قوزک پایمان گیر کرده بودند و از سوراخ های بند کفش های ما به درون می خزیدند
[ترجمه گوگل]خونریزی کمی از خونریزی در مفصل مچ پا ما پاره شد و از طریق چشمان چکمه هایمان خزنده شد

6. He was probably always nipping down to Underwoods for a few grams of thallium.
[ترجمه ترگمان]اون احتمالا همیشه برای چند گرم of \"thallium\" به \"Underwoods\" ضربه می زد
[ترجمه گوگل]او احتمالا همیشه برای چند گرم تالیوم به Underwoods رفت

7. This month he offers some suggestions on nipping all of them in the bud.
[ترجمه ترگمان]در این ماه پیشنهادهایی مبنی بر این که همه آن ها را در نطفه خفه می کند، ارائه می کند
[ترجمه گوگل]این ماه او پیشنهادات متعددی در مورد نوشیدن تمام آنها در جوانه ارائه می دهد

8. Keep the plants covered to keep frost from nipping them.
[ترجمه ترگمان]گیاهان را پوشیده نگه می دارند تا برف را از them نگه دارند
[ترجمه گوگل]نگه داشتن گیاهان به منظور حفظ یخ زدگی از خوردن آنها

9. The weather was deathly cold, the frost nipping at every part of our exposed flesh.
[ترجمه ترگمان]هوا به طرز مرگباری سرد بود، و یخ بندان هر قسمت از گوشت our را نشان می داد
[ترجمه گوگل]آب و هوا مرگبار سرد بود، سرما خوردگی در هر بخشی از گوشت در معرض ما

10. There was a grey squirrel nipping up and down a hazel tree near the stream.
[ترجمه ترگمان]یک سنجاب خاکستری روی یک درخت فندق در کنار نهر بود
[ترجمه گوگل]یک سنجاب خاکستری که در نزدیکی جریان درختان فندق قرار دارد، درختان فندق را می شکافد

11. This stupid dog keeps nipping at my ankles.
[ترجمه ترگمان]این سگ احمق به قوزک پایم ضربه می زند
[ترجمه گوگل]این سگ احمقانه در مچ پا نگه می دارد

12. If a fellow is capable of nipping across a field surely it is his inalienable right to do so?
[ترجمه ترگمان]اگر یک نفر قادر باشد به یک زمین بخورد، حق مسلم اوست که این کار را بکند؟
[ترجمه گوگل]اگر یک شخص قادر به خراب شدن در یک زمینه مطمئن باشد، این حق غیرقابل قبول او این است؟

13. Our small cafe has been nipping at the heels of the large coffee chains.
[ترجمه ترگمان]کافه کوچک ما بر پاشنه زنجیره ای بزرگ قهوه نوک می زنند
[ترجمه گوگل]کافه کوچک ما در پاشنه زنجیر قهوه بزرگ قرار دارد


کلمات دیگر: