1. The dormouse is a shy, nocturnal creature.
[ترجمه ترگمان]dormouse در خواب، یک موجود خجالتی و شبانه است
[ترجمه گوگل]خوابگاه یک موجود خجالتی است
2. Rebecca paid a nocturnal visit to the flat.
[ترجمه ترگمان]ربکا برای گردش شبانه به آپارتمان او رفته بود
[ترجمه گوگل]ربکا یک سفر شبانه به آپارتمان پرداخت
3. Hamsters are nocturnal creatures.
[ترجمه ترگمان]Hamsters موجودات شبانه هستند
[ترجمه گوگل]همسترها موجودات شبانه هستند
4. Nocturnal animals such as bats and owls only come out at night.
[ترجمه ترگمان]حیوانات nocturnal مثل خفاش ها و جغدها فقط شب ها بیرون می ایند
[ترجمه گوگل]حیوانات شبانه مانند خفاش ها و جغدها فقط در شب می آیند
5. Nocturnal animals sleep by day and hunt by night.
[ترجمه ترگمان]حیوانات nocturnal در روز می خوابند و شب شکار می کنند
[ترجمه گوگل]حیوانات شبانه روز شب را می خوابند و شب را شکار می کنند
6. When there is a full moon, this nocturnal rodent is careful to stay in its burrow.
[ترجمه ترگمان]وقتی ماه کامل باشد، این موش شبانه مراقب است که در پناه گاه خود بماند
[ترجمه گوگل]هنگامی که یک ماه کامل است، این جوندگان شبانه دقیق است که در آن زندگی می کنند
7. I pictured nocturnal gamblers crouching over their cards, sleepless lovers writing letters, nurses sitting by the beds of invalids.
[ترجمه ترگمان]I شبانه را مجسم می کردم که روی ورق ها خم شده بودند و نامه های عاشقانه writing، nurses که کنار تخت خواب مریض ها نشسته بودند
[ترجمه گوگل]من عکس قهرمانان شب یلدا را روی کارت های خودم قرار دادم، عاشقان بی خوابی نامه ها را نوشتند، پرستاران که در کنار معلولان نشسته بودند
8. Polypterus palmas is a nocturnal, predatory species.
[ترجمه ترگمان]Polypterus palmas یک گونه predatory شبانه است
[ترجمه گوگل]Polypterus پالماس گونه ای شبانه و شکارچی است
9. Prosimians, such as the nocturnal mouse lemur of Madagascan forests, feed on invertebrates and are active at night.
[ترجمه ترگمان]Prosimians مانند the موش شبانه از جنگل های Madagascan، on را تغذیه می کنند و شب ها فعال هستند
[ترجمه گوگل]پریمین ها، مانند لورور ماوس شبانه از جنگل های ماداگاسکار، به بی مهره ها غذا می دهند و در شب فعالیت می کنند
10. The sun had set and dusk, like some nocturnal beast, had crept out of hiding and was stealthily licking its paws.
[ترجمه ترگمان]خورشید غروب کرده بود، مثل یک حیوان شبانه از مخفیگاهش بیرون خزیده بود و دزدکی پنجه هایش را لیس می زد
[ترجمه گوگل]خورشید تنظیم و غروب شد، مانند برخی از حیوانات شب یلدا، از پنهان شدن بیرون رفته بود و به آرامی پا را لرزید
11. Nocturnal enuresis alone, particularly if primary, is both a disorder of maturation and a genetic trait.
[ترجمه ترگمان]Nocturnal enuresis به تنهایی، به خصوص اگر اولیه، هم یک اختلال در بلوغ و یک ویژگی ژنتیکی است
[ترجمه گوگل]تنها زنجبیل شبانه، به ویژه اگر اولیه، اختلال بلوغ و صفات ژنتیکی است
12. During their nocturnal forays, they can travel as far as 30 miles in their search for supper.
[ترجمه ترگمان]در طول این تاخت و تاز شبانه، آن ها می توانند تا ۳۰ مایل در جستجوی شام حرکت کنند
[ترجمه گوگل]در طی شبانه روزی آنها می توانند تا 30 مایل در جستجوی شام سفر کنند
13. Most owls are nocturnal, hunting at night for similar prey to the diurnal or day-hunting hawks.
[ترجمه ترگمان]اغلب جغدها شب ها برای شکار مشابه با شکار روزانه یا شکار روزانه شکار می کنند
[ترجمه گوگل]بیشتر جغدها شبانه هستند، شکار در شب برای شکار مشابه شکار روزانه یا شکار روزانه
14. Ghost Owl An eerie nocturnal predator who flew on silent wings, feared throughout the world as a supernatural bird of ill-omen.
[ترجمه ترگمان]شبح یک شکارچی ترسناک شبانه که در بال های خاموش پرواز می کرد و در سراسر جهان به عنوان یک پرنده ماوراالطبیعه به فال بد می ترسید
[ترجمه گوگل]جغد شبح یک شکارچی شبح عجیب و غریب که در بال های خاموش پرواز کرد، از سراسر جهان به عنوان یک پرنده فوق العاده ای از بدبختی ها هراس داشت
15. Most nocturnal grazing animals such as deer close their pupil as a horizontal shutter.
[ترجمه ترگمان]اغلب حیوانات در حال چریدن مانند گوزن نزدیک به شاگردش به عنوان یک سرعت افقی هستند
[ترجمه گوگل]بیشتر حیوانات چرت زنی مانند گوزن دانش آموز خود را به عنوان شاتر افقی نزدیک می کنند