1. If have paresis of congenital facial nerve, should undertake two years trailing the abnormal rate that exists with fixing place at least.
[ترجمه ترگمان]اگر از عصب صورت مادرزادی استفاده کنید، باید دو سال طول بکشد تا نرخ غیر عادی که در محل تعمیر وجود دارد را دنبال کند
[ترجمه گوگل]اگر پارز عصب صورتی مادرزادی داشته باشد، باید دو سال طول بکشد تا نرخ غیرطبیعی وجود داشته باشد که حداقل با محل اصلاح وجود داشته باشد
2. This is usually followed by a posterior paresis.
[ترجمه ترگمان]این معمولا توسط یک paresis خلفی (posterior)دنبال می شود
[ترجمه گوگل]این معمولا به دنبال پریزی خلفی است
3. The complications included 4 transient paresis and 2 transient slurred speech.
[ترجمه ترگمان]این عوارض شامل ۴ paresis گذرا و ۲ متغیر گذرا است
[ترجمه گوگل]عوارض شامل 4 پریز گذرا و 2 سخنرانی غریب گذرا بود
4. Stage III disk disease causes partial paralysis (paresis) and results in the dog walking in staggering or uncoordinated movements.
[ترجمه ترگمان]بیماری دیسک مرحله ۳ موجب فلج موضعی (paresis)می شود و منجر به حرکت سگی در حرکات نامنظم یا ناهماهنگ می شود
[ترجمه گوگل]بیماری دیسک مرحله III باعث فلج جزئی (پارسی) می شود و باعث می شود که سگ در حرکات غرق شده یا غیر هماهنگ حرکت کند
5. Be in again occurence rate of long-term sex paresis is higher in operation and operation of parotid and extensive excision.
[ترجمه ترگمان]در رشته عملیات و عملیات برش گسترده (-)و برش گسترده (sex)و rate گسترده (of)و again گسترده (term)و again گسترده (higher)و term گسترده (higher)و Be گسترده (higher)و Be گسترده (higher)و Be گسترده (is)و Be گسترده (is)و Be گسترده (is)و Be
[ترجمه گوگل]در زمان بازگشت دوباره پارازیت جنس دراز مدت در عمل و عمل جراحی پراکنده و برداشت گسترده است
6. Benign enzootic paresis affects young, unweaned piglets for the most part.
[ترجمه ترگمان]Benign enzootic paresis به طور کامل بر جوانان و بچه خوک ها تاثیر می گذارد
[ترجمه گوگل]پارازیت آنزوئید خوش خیم برای اغلب جوانه های جوانه زده از بین می رود
7. Objective To analyse the clinical features in general paresis of insane(GPI)as to offering an early diagnosis.
[ترجمه ترگمان]هدف تجزیه و تحلیل ویژگی های بالینی در paresis عمومی (GPI)که تشخیص زودهنگام را ارائه می دهد
[ترجمه گوگل]هدف: برای تجزیه و تحلیل ویژگی های بالینی به طور کلی پریز از دیوانه (GPI) به عنوان ارائه تشخیص زودرس
8. Temporal postoperative cranial nerve paresis occurred in 3 patients but no CSF leak, and 1 patient went coma postoperatively.
[ترجمه ترگمان]اختلالات عصبی جمجمه مغزی موقتی در ۳ بیمار رخ داد اما هیچ نشتی نداشت و یک بیمار کما کان به حالت اغما رفت
[ترجمه گوگل]پریز عصب جمجمه بعد از عمل جراحی در 3 بیمار رخ داده است، اما هیچ نشانه ای از CSF وجود ندارد و 1 بیمار پس از عمل جراحی شد
9. Result: MCA reopened in 7 cases. M1 segment stenosis disappeared after PTA in 6 cases and 5 cases recovered from their hemi paresis .
[ترجمه ترگمان]نتیجه: MCA در ۷ مورد بازگشایی شد بخش ۱ بعد از PTA در ۶ مورد و ۵ مورد بازیابی از hemi paresis ناپدید شد
[ترجمه گوگل]نتیجه MCA در 7 مورد دوباره باز شد تنفس بخش M1 پس از PTA در 6 مورد ناپدید شد و 5 مورد از پریز hemi hemi
10. The clinical symptoms were excessively sever and were characterized by severe consciousness disturbance (semicoma to coma, 6 cases), aphasia (5 cases) and bilateral paresis (3 cases).
[ترجمه ترگمان]علایم بالینی بیش از حد شدید بودند و با اختلال هوشیاری شدید (semicoma تا کما، ۶ مورد)، aphasia (۵ مورد)و paresis دو جانبه (۳ مورد)مشخص شدند
[ترجمه گوگل]علائم بالینی بیش از حد شدید و با اختلالات آگاهی شدید (سمیکومای به کم کاری، 6 مورد)، آفاشی (5 مورد) و پارازیت دو طرفه (3 مورد) مشخص شد
11. Individual case can not give side having sheet or paresis of double flank nerve.
[ترجمه ترگمان]برای یک پرونده، یک پرونده و یا یک عصب دو جناح دیگر را نمی توان به دست آورد
[ترجمه گوگل]مورد جداگانه نمی تواند یک ورق یا پراسس عصب دو طرف را داشته باشد
12. Objective:To analyse the clinical and image features of general paresis of insane (GPI) so as to make an early diagnosis available.
[ترجمه ترگمان]هدف: تجزیه و تحلیل ویژگی های بالینی و تصویری of عمومی (GPI)به گونه ای که تشخیص زودهنگام در دسترس باشد
[ترجمه گوگل]هدف: برای تجزیه و تحلیل ویژگی های بالینی و تصویری پریز عضلانی دیوانه (GPI) به منظور ایجاد تشخیص زودرس در دسترس است
13. The presence of a syrinx is responsible for a cohort of specific signs and symptoms that range from dysesthetic sensations with classical algothermal dissociation to spasticity and paresis.
[ترجمه ترگمان]حضور of مسیول یک گروه از علایم و نشانه های خاص است که از احساسات dysesthetic با تجزیه و تحلیل algothermal کلاسیک به spasticity و paresis فاصله دارد
[ترجمه گوگل]حضور یک سیرینکس مسئولیت یک گروه از علائم و نشانه های خاصی است که از احساسات گلودردی با جدایی کلاسیک الگنترال تا اسپاستیسیت و پراسس می شود
14. Conclusion. Lateral disc herniation causing compression of a thoracic root associated with unilateral segmental paresis of the abdominal wall is a rare condition.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری رانش زمین جانبی و ایجاد فشردگی یک ریشه قفسه سینه مرتبط با یک تک بخشی از دیوار شکمی یکی از شرایط نادر است
[ترجمه گوگل]نتیجه فتق دیسک جانبی جانبی باعث فشرده سازی یک ریشه سینه ای همراه با پریز سگمنت یک طرفه دیواره شکم یک بیماری نادر است