کلمه جو
صفحه اصلی

paring


معنی : تراشه
معانی دیگر : تراشیدن، پوست کندن (سیب و غیره)، گرفتن (ناخن و غیره)، ناخن بریده شده

انگلیسی به فارسی

تراشه، ناخن بریده شده


پاره کردن، تراشه


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: a piece of outer covering or end that has been cut off.

- potato parings
[ترجمه ترگمان] parings سیب زمینی
[ترجمه گوگل] نقاشی های سیب زمینی

(2) تعریف: the act of one that pares.

• act of peeling, act of removing the outer covering
a paring is a thin piece that has been cut off something, especially a fingernail or fruit or vegetable.

مترادف و متضاد

تراشه (اسم)
shaving, sliver, foil, ribbon, chip, splinter, splint, excelsior, swarf, flinders, paring

جملات نمونه

1. my mother was paring apples
مادرم داشت سیب پوست می کند.

2. She was paring an apple with a knife when I came in.
[ترجمه ترگمان]وقتی اومدم داخل یک تکه سیب با یک چاقو پاره می کرد
[ترجمه گوگل]وقتی وارد شدم، یک سیب را با چاقو ریختم

3. He was busy paring apples in the kitchen.
[ترجمه ترگمان]مشغول چیدن سیب در آشپزخانه بود
[ترجمه گوگل]او مشغول سیب دادن در آشپزخانه بود

4. The banking industry is aggressively paring its ranks, and the current wave of megamergers simply means more layoffs.
[ترجمه ترگمان]صنعت بانکداری به شدت در برابر صفوف خود قرار دارد و موج اخیر of به سادگی به معنای اخراج بیشتر است
[ترجمه گوگل]صنعت بانکی به شدت در رتبه های خود قرار دارد و موج جدیدی از مگامرگرها به معنی اخراج بیشتر است

5. Superintendent Pam Saylor recommended paring down some expenses Monday, or the cost would have been even higher.
[ترجمه ترگمان]مشاور پام Saylor در روز دوشنبه مقداری از هزینه ها را کاهش داد، یا این هزینه حتی بالاتر هم خواهد بود
[ترجمه گوگل]سرپرست پمپ سایلر پیشنهاد کرد که برخی از هزینه ها را دوشنبه برطرف کند، یا هزینه آن حتی بالاتر بود

6. All right. . . But my mother uses a paring knife to cut onions.
[ترجمه ترگمان]خیلی خب … مادرم از یه چاقو برای بریدن پیاز استفاده می کنه
[ترجمه گوگل]خیلی خوب اما مادر من برای برش پیاز از یک چاقوی برش استفاده می کند

7. High quality paring knife, utility knife and chef's knife. Direct import from Korea.
[ترجمه ترگمان]چاقوی تکه کردن با کیفیت بالا، چاقوی utility و چاقوی آشپز واردات مستقیم از کره
[ترجمه گوگل]چاقوی با کیفیت بالا، چاقوی ابزار و چاقو آشپز واردات مستقیم از کره

8. In theses methods, the contour paring is carried out with OR and AND operations.
[ترجمه ترگمان]در این روش ها، بخش paring از طریق عملیات و یا عملیات انجام می شود
[ترجمه گوگل]در روش های پایان نامه، عملیات OR و AND انجام می شود

9. He wouldn't give you the paring of his nails.
[ترجمه ترگمان]او نوک ناخن هاش را به تو نمی داد
[ترجمه گوگل]او شما را از ناخن هایش نمی خواهد

10. He is sitting in the sofa. paring his nails down.
[ترجمه ترگمان]او روی نیمکت نشسته است ناخن هاش را پاره می کنم
[ترجمه گوگل]او در مبل نشسته است پاره کردن ناخن ها

11. If you used a paring knife, remove it and push the core through the bottom of the apple with your fingers.
[ترجمه ترگمان]اگر از یک چاقو تکه کردن استفاده کردید، آن را بردارید و هسته را در پایین سیب با انگشتان خود فشار دهید
[ترجمه گوگل]اگر از یک چاقوی چاقو استفاده می کنید، آن را از بین ببرید و با انگشتان دست خود را از پایین سیب بگیرید

12. She was paring her nails with nailscissors.
[ترجمه ترگمان]ناخن های خود را با nailscissors بریده بود
[ترجمه گوگل]او ناخن های خود را با ناخن های قیچی پاره کرد

13. Let us as paring neighbors live.
[ترجمه ترگمان]بگذارید همان طور که همسایه آن ها زندگی می کنند، زندگی کنیم
[ترجمه گوگل]بگذارید همسایگانمان را به هم بزنیم

14. Orange paring knife, serrated pepper, lime and purple vegetable peeler knife.
[ترجمه ترگمان]چاقوی paring نارنجی، فلفل دندانه دار، لیمو و چاقوی peeler بنفش
[ترجمه گوگل]چاقوی نارنجی چاقو، فلفل دلمه ای، آهک و چاقو گیاهی پودری بنفش


کلمات دیگر: