صفحه اصلی
obtrusion
معنی
: مزاحمت
معانی دیگر
: دخول ناخوانده، دخول سرزده، تصدیع، ورودبه مقامی بدون شایستگی
بستن
انگلیسی به انگلیسی
مترادف و متضاد
انگلیسی به انگلیسی
• instance of obtruding; invasion; imposition; interference; protrusion
مترادف و متضاد
مزاحمت
(اسم)
trouble, inconvenience, disturbance, molestation, hindering, troubling, obtrusion
کلمات دیگر: