کلمه جو
صفحه اصلی

omnipotence


معنی : قادر مطلق، قدرت مطلق، قدرت تام، همه توانا
معانی دیگر : همه کار توانی، همه توانی

انگلیسی به فارسی

قدرت تام، قدرت مطلق، قادر مطلق، همه توانا


قدرت مطلق، قادر مطلق، قدرت تام، همه توانا


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: the state or quality of being all-powerful.
متضاد: powerlessness

• state of being omnipotent, state of having unlimited power or authority
omnipotence is the state of having total authority or power; a formal word.

مترادف و متضاد

قادر مطلق (اسم)
omnipotence

قدرت مطلق (اسم)
omnipotence

قدرت تام (اسم)
omnipotence

همه توانا (اسم)
omnipotence

جملات نمونه

1. we worship the omnipotence of god
ما قدرت مطلق خداوند را نیایش می کنیم.

2. Such is what the traditional doctrines of divine omnipotence, preservation and providence are really saying.
[ترجمه ترگمان]این همان چیزی است که اصول سنتی قدرت مطلق الهی، حفظ و مشیت الهی در حقیقت می گویند
[ترجمه گوگل]این همان چیزی است که دکترین سنتی قدرت مطلق الهی، حفظ و حراست از آن است

3. That would put a dent in his omnipotence.
[ترجمه ترگمان]این باعث فرو رفتگی در قدرت مطلق او می شد
[ترجمه گوگل]این امر در قدرت مطلق خود قرار می دهد

4. Do you think that, if you were granted omnipotence and omniscience and millions of years in which to perfect your world, you could produce nothing better than the Ku Klux Klan or the fascists?
[ترجمه ترگمان]آیا فکر می کنید که اگر آن قدرت مطلق و علم کل و میلیون ها سال را که در آن دنیا را به کمال می رساند، شما نمی توانید چیزی بهتر از \"Ku Klux کلان یا فاشیست\" تولید کنید؟
[ترجمه گوگل]آیا شما فکر می کنید که اگر شما توانایی و نجوم و میلیون ها سال را در اختیار دارید که بتوانید جهان خود را کامل کنید، می توانید چیزی بهتر از کو کلاکس کلان یا فاشیست ها نداشته باشید؟

5. Regarded as the traditional 2-D coordinate measuring system, omnipotence tool microscope has the most extensive application in the geometry measurement.
[ترجمه ترگمان]این میکروسکوپ با استفاده از سیستم اندازه گیری مختصات ۲ - D سنتی، بیش ترین کاربرد را در اندازه گیری هندسی دارد
[ترجمه گوگل]با توجه به سیستم اندازه گیری هماهنگ سنتی دو بعدی، میکروسکوپ ابزار قدرت مطلق، کاربرد گسترده ای در اندازه گیری هندسی دارد

6. The religious doctrines of John Calvin, emphasizing the omnipotence of God and the salvation of the elect by God's grace alone.
[ترجمه ترگمان]اصول مذهبی جان کالوین با تاکید بر قدرت مطلق خداوند و رستگاری برگزیدگان به تنهایی
[ترجمه گوگل]دکترین های مذهبی جان کالوین، با تاکید بر تمام توان قدرت خداوند و نجات انتخابات تنها توسط فیض خداوند

7. The omnipotence of love is its impotence.
[ترجمه ترگمان]قدرت مطلق عشق، ناتوانی آن است
[ترجمه گوگل]قدرت مطلق عشق ناتوانی آن است

8. Nothing short of omnipotence could satisfy it completely.
[ترجمه ترگمان]هیچ چیز کوتاه قادر نبود کامل آن را ارضا کند
[ترجمه گوگل]هیچ چیز از قدرت مطلق نمی تواند آن را کاملا برآورده کند

9. The adolescent is emboldened with an egocentric belief in the omnipotence of logical thought.
[ترجمه ترگمان]نوجوانی با اعتقاد خود محور به قدرت مطلق تفکر منطقی، جسور شده است
[ترجمه گوگل]نوجوانی با اعتقاد عاطفی به قدرت مطلق تفکر منطقی تحسین می شود

10. It is a haunting, dream-like painting, in which we are given a kind of omnipotence.
[ترجمه ترگمان]این یک نقاشی ماندگار و رویایی است، که در آن یک نوع قدرت مطلق به ما داده می شود
[ترجمه گوگل]این نقاشی فراموش نشدنی، رویایی است که در آن به ما نوعی قدرت مطلق داده می شود

11. As a philosophical and jurisprudential idea,[sentence dictionary] it has problems similar to the omnipotence paradox.
[ترجمه ترگمان]به عنوان یک ایده فلسفی و فقهی، [ فرهنگ لغت [ جمله ] دارای مشکلاتی شبیه به پارادوکس مطلق است
[ترجمه گوگل]به عنوان یک ایده فلسفی و فقهی، [فرهنگ لغت جمله] آن را مشکلاتی شبیه به پارادوکس همه جانبه است

12. The people are returned to passiveness, inertness, and unconsciousness; the legislator enters into omnipotence.
[ترجمه ترگمان]مردم به انفعال، inertness، و ناخودآگاه باز می گردند؛ قانونگذار وارد قدرت مطلق می شود
[ترجمه گوگل]مردم به انفعال، بی حرکت و ناخودآگاه بازگشته اند؛ قانونگذار وارد قدرت مطلق می شود

13. These leaders can become intoxicated with a sense of their own omnipotence.
[ترجمه ترگمان]این رهبران می توانند با حس قدرت مطلق خود مست شوند
[ترجمه گوگل]این رهبران می توانند با احساس قدرت مطلق خود آشفته شوند

14. It'seems To Me Bind Me With Mighty Cables That Nothing But Omnipotence Could Break.
[ترجمه ترگمان]مثل این است که با قدرتی محکم به من نگاه می کند: هیچ چیز، اما هیچ چیز ممکن نیست بشکند
[ترجمه گوگل]به نظر من، با کابلهای قدرتم را بهم متصل می کند که چیزی جز قدرت مطلق نمی تواند برود

We worship the omnipotence of God.

ما قدرت مطلق خداوند را نیایش می‌کنیم.


پیشنهاد کاربران

همه توانی


کلمات دیگر: