1. And ofttimes it hath cast him into the fire, and into the waters, to destroy him: but if thou canst do any thing, have compassion on us, and help us.
[ترجمه ترگمان]و اگر تو می توانی کاری بکنی او را نابود کنی؛ اما اگر می توانی کاری بکنی، به ما رحم کن و به ما کمک کن
[ترجمه گوگل]و گاهی اوقات او را به آتش و آب می اندازد تا او را نابود کند، اما اگر بتوانید هر کاری را انجام دهید، از ما مهربانی داشته باشید و به ما کمک کنید
2. Claims occur ofttimes in international trade.
[ترجمه ترگمان]ادعاها در تجارت بین المللی اتفاق می افتد
[ترجمه گوگل]ادعا از زمان های مختلف در تجارت بین المللی رخ می دهد
3. Christ's blessing ofttimes means sorrow, but even sorrow is not too great a price to pay for the privilege of touching other lives with benediction.
[ترجمه ترگمان]دعای خیر مسیح یعنی اندوه، یعنی اندوه، اما حتی اندوه هم برای پرداخت بهای زندگی دیگران با دعای خیر زیاد نیست
[ترجمه گوگل]خوشبختی مسیح اغلب بدان معنا است که غم و اندوه، اما حتی غم و اندوه نیز هزینه ای برای پرداختن به امتیاز دادن به زندگی دیگر با آزادی نیست
4. Lord, have mercy on my son: for he is lunatick, and sore vexed: for ofttimes he falleth into the fire, and oft into the water.
[ترجمه ترگمان]خداوندا، به پسر من رحم کن، چون او lunatick، و از این که او را به درون آتش کشانده بود، به درون آب فرو رفت و به درون آب افتاد
[ترجمه گوگل]پروردگارا، پسرم را رحمت کن زیرا او لعنتی است و گاه گاه گمراه می شود و به آتش می افتد و به آب می افتد
5. The flood which had beggared him made him rich. So it is ofttimes in life.
[ترجمه ترگمان]سیل که باعث شد او ثروتمند شود پس زندگی در زندگی است
[ترجمه گوگل]سیل که او را گم کرده بود او را غنی ساخت بنابراین، اغلب در زندگی است
6. And Judas also, which betrayed him, knew the place: for Jesus ofttimes resorted thither with his disciples.
[ترجمه ترگمان]و یهودا هم، که به او خیانت کرده بود، محل را می دانست؛ چون مسیح با حواریون خود به آنجا رفته بود
[ترجمه گوگل]همچنین یهودا که او را خیانت کرد، میدان را برای عیسی ملاقات کرد و با شاگردانش به آنجا رفت
7. When the door of happiness closes, another opens, but ofttimes we look so long at the closed door that we don't see the one which has been opened for us.
[ترجمه ترگمان]وقتی در خوشبختی بسته می شود، دیگری باز می شود، اما وقتی آن قدر به در بسته نگاه می کنیم که کسی را که برای ما گشوده شده است نمی بینیم
[ترجمه گوگل]هنگامی که درب خوشبختی بسته می شود، یکی دیگر باز می شود، اما گاهی اوقات ما در در بسته بسته به نظر می رسد که ما آن چیزی را که برای ما باز نشده است، نمی بینیم