1. He spoke optimistically about better relations between the two countries.
[ترجمه ترگمان]او با خوش بینی در مورد روابط بهتر بین دو کشور صحبت کرد
[ترجمه گوگل]او در مورد روابط بهتر بین دو کشور خوش بینانه صحبت کرد
2. Both sides have spoken optimistically about the talks.
[ترجمه ترگمان]هر دو طرف با خوش بینی درباره این مذاکرات صحبت کرده اند
[ترجمه گوگل]هر دو طرف در مورد مذاکرات با خوش بینی سخن گفته اند
3. Deng responded optimistically that the outlook was still bright.
[ترجمه ترگمان]دنگ با خوش بینی پاسخ داد که چشم انداز هنوز روشن است
[ترجمه گوگل]دنگ خوش بینانه پاسخ داد که چشم انداز هنوز روشن بود
4. The original plans optimistically called for cooling coils at the peak of the 85-foot glass roof over the jungle section.
[ترجمه ترگمان]طرح های اصلی به صورت خوش بینانه برای کویل های گرمایش در اوج سقف شیشه ای ۸۵ فوتی در بخش جنگل استفاده شده است
[ترجمه گوگل]طرح اصلی با خوشبینی برای حلقه های خنک کننده در اوج سقف شیشه ای 85 فوت در بخش جنگل نامیده می شود
5. A few leaves still clung optimistically to the lime saplings planted either side of the path leading to the reception.
[ترجمه ترگمان]چند برگ هنوز به صورت خوش بینی به نهال های زیزفون که در هر دو طرف جاده منتهی به پذیرایی کاشته شده بودند، چسبیده بودند
[ترجمه گوگل]چند برگ هنوز هم خوش بینانه به نهال های آهکی کاشته شده هر دو طرف مسیر مسیر منجر به پذیرش
6. It is optimistically forecast that women will become freer from household burdens as a result of these technological innovations.
[ترجمه ترگمان]با خوش بینی پیش بینی می شود که زنان از بار خانگی به عنوان نتیجه این نوآوری های تکنولوژیکی آزاد شوند
[ترجمه گوگل]پیش بینی خوش بینانه این است که زنان به دلیل این نوآوری های تکنولوژیکی، از عواملی که بیشتر در معرض خطر هستند، آزادتر می شوند
7. The track - optimistically marked on the map as Daleside Road - edged through a final gate and on to the road.
[ترجمه ترگمان]این جاده - که به صورت خوش بینانه بر روی نقشه به عنوان جاده Daleside نوشته شده بود - از دروازه نهایی عبور کرد و به جاده رسید
[ترجمه گوگل]مسیر - خوش بینانه بر روی نقشه به عنوان Daleside Road مشخص شده است - از طریق دروازه نهایی و به جاده متصل است
8. Specifies if records are updated pessimistically or optimistically.
[ترجمه ترگمان]مشخص می کند که آیا سوابق pessimistically یا خوش بینانه به روز شده یا خیر
[ترجمه گوگل]مشخص می کند که پرونده ها به صورت پراکنده یا خوش بینانه به روز می شوند
9. He spoke optimistically about the battle against extremists and terrorists in Iraq.
[ترجمه ترگمان]او با خوش بینی درباره نبرد علیه افراط گرایان و تروریست ها در عراق صحبت کرد
[ترجمه گوگل]او در مورد مبارزه با افراط گرایان و تروریست ها در عراق خوش بینانه سخن گفت
10. Mohammed al - Askari looks ahead, optimistically, to the next stage of U. S. pull backs.
[ترجمه ترگمان]محمد عسکری به طور خوش بینانه به مرحله بعدی سال نگاه می کند اس عقب بکشید
[ترجمه گوگل]محمد العسکری پیش بینی می کند، خوش بینانه، به مرحله بعدی U S پشت سر می کشد
11. Some academics were also speaking optimistically about rural development.
[ترجمه ترگمان]برخی از دانشگاهیان با خوش بینی درباره توسعه روستایی صحبت می کردند
[ترجمه گوگل]بعضی از دانشگاهیان نیز در مورد توسعه روستایی خوش بین بودند
12. He optimistically considered it temporary phenomenon.
[ترجمه ترگمان]او به طور خوش بینانه آن را پدیده موقت می دانست
[ترجمه گوگل]او خوش بینانه آن را پدیده موقت می داند
13. More optimistically, the Net Geners are much more positive than their predecessors about their family.
[ترجمه ترگمان]به طور خوش بینانه تر، Geners خالص بسیار مثبت تر از پیشینیان خود در مورد خانواده خود هستند
[ترجمه گوگل]خوش بینانه، ژنرال های خالص بسیار مثبت تر از پیشینیان خود در مورد خانواده هایشان هستند
14. Instead of being disappointed at where you are, think optimistically about where you are going.
[ترجمه ترگمان]به جای اینکه از جایی که هستید دلسرد شوید، به طور خوش بینانه در مورد اینکه کجا می خواهید بروید، فکر کنید
[ترجمه گوگل]به جای آن که ناامید شوید در جایی که هستی، با خوش بینانه در مورد جایی که می روید، فکر کنید