1. Shipping now, Nomad offers an environment for client/server application development and reporting.
[ترجمه ترگمان]امروزه حمل و نقل، یک محیط برای توسعه برنامه و گزارش برنامه و برنامه را ارایه می دهد
[ترجمه گوگل]در حال حاضر حمل و نقل Nomad محیطی را برای توسعه و گزارش برنامه های مشتری / سرور ارائه می دهد
2. Shipping now, Nomad for Unix offers an environment for client-server application development and reporting.
[ترجمه ترگمان]امروزه حمل و نقل برای یونیکس یک محیط برای توسعه برنامه و گزارش برنامه کاربردی سرور ارائه می دهد
[ترجمه گوگل]در حال حاضر حمل و نقل Nomad برای یونیکس محیطی را برای توسعه و گزارش برنامه های مشتری-سرور ارائه می دهد
3. A restless corporate nomad, Bollenbach has held jobs with five separate companies during the 1990s.
[ترجمه ترگمان]A یک nomad corporate که در طول دهه ۱۹۹۰ پنج شرکت مجزا تشکیل می داد
[ترجمه گوگل]بولنباخ در دهه 1990، مشاغل خود را با پنج شرکت جداگانه حفظ کرده است
4. The naked nomad in the bedrooms of the land.
[ترجمه ترگمان]The برهنه در اتاق خواب ها
[ترجمه گوگل]عروس برهنه در اتاق خواب زمین
5. We met one nomad driving 40 head of cattle in the baking sun, hours from the nearest village.
[ترجمه ترگمان]ما با یک nomad که ۴۰ راس گاو را در آفتاب سوزان، ساعت ها از نزدیک ترین دهکده می راند، ملاقات کردیم
[ترجمه گوگل]ما یک مهاجم را رانندگی کردیم که 40 سر گاو را در خورشید پخت، ساعت ها از نزدیکترین روستا رانندگی می کرد
6. Harassed by the nomad Scythians, whom he could not catch, he narrowly escaped the fate of Cyrus.
[ترجمه ترگمان]با آن Scythians nomad که او نمی توانست آن را بگیرد، به سختی از سرنوشت \"سایروس\" فرار کرد
[ترجمه گوگل]او به سختی از سرنوشت کوروش فرار کرد
7. At the last two tournaments that Nomad played they fielded an illegal team and have subsequently been disqualified from these two tournaments.
[ترجمه ترگمان]در دو مسابقه آخر که Nomad بازی کرد، آن ها یک تیم غیر قانونی را بازی کردند و متعاقبا از این دو تورنمنت رد صلاحیت شدند
[ترجمه گوگل]در دو مسابقه آخر که نوماد بازی می کردند، یک تیم غیرقانونی را انجام دادند و بعد از این دو مسابقات رد صلاحیت شدند
8. The nomad maintains a permanent relationship with the issuer and is held responsible for the issuer's compliance with applicable rules and disclosures.
[ترجمه ترگمان]The رابطه دائمی خود با صادر کننده را حفظ می کند و مسیول انطباق issuer با قوانین و disclosures قابل اجرا می باشد
[ترجمه گوگل]زن و شوهر ارتباط دائمی با صادر کننده برقرار می کنند و مسئولیت پذیری صادرکنندگان را در قبال قوانین و افشا می کند
9. They were with five nomad families who have watched all their animals die of starvation this year in a deep drought, and who have now decided their days of herding cattle are over.
[ترجمه ترگمان]آن ها با پنج خانواده nomad بودند که از گرسنگی در سال جاری در خشکسالی عمیق جان خود را از دست دادند و اکنون تصمیم گرفته اند که days گله را به پایان برسانند
[ترجمه گوگل]آنها با پنج خانواده عشایری بودند که تمام حیوانات خود را در سال جاری در یک خشکسالی عمیق جان خود را گرسنه می دیدند و اکنون تصمیم می گیرند که روزهای گله های مرغداری پایان یابد
10. Yes, the Nomad will be able to build multiple stationary defenses.
[ترجمه ترگمان]بله، the قادر به ایجاد مکانیزم های دفاعی چند گانه خواهد بود
[ترجمه گوگل]بله، Nomad قادر خواهد بود چندین دفاع شخصی را ایجاد کند
11. A nomad in the desert, living on the daily dew.
[ترجمه ترگمان]A در صحرا زندگی می کردند و روی شبنم صبحگاهی زندگی می کردند
[ترجمه گوگل]عشایری در صحرا، زندگی در شبنم روزانه
12. He was a patriarchal Semitic nomad.
[ترجمه ترگمان]او یک خانه بدوش سامی بود
[ترجمه گوگل]او یک مرد عادی خواهر سامی بود
13. I think these devices facilitate our inner digital nomad.
[ترجمه ترگمان]من فکر می کنم این وسایل nomad digital inner را تسهیل می کنند
[ترجمه گوگل]من فکر می کنم این دستگاه ها دیجیتال دیجیتال ما را تسهیل می کند
14. Urban Nomad a - funded platform for underground and indie films founded in 2002 and based in Taipei.
[ترجمه ترگمان]جامعه شهری یک پلت فرم سرمایه گذاری برای فیلم های زیر زمینی و ایندی است که در سال ۲۰۰۲ تاسیس و در تایپه تاسیس شد
[ترجمه گوگل]Urban Nomad a - بستری برای فیلم های زیرزمینی و انجی که در سال 2002 در تایپه مستقر شده بود، بود
15. In the nomad state, some have an abundance of cattle, sufficient for the food of a multitude, while others have not contrived to appropriate and retain any superfluity, or perhaps any cattle at all.
[ترجمه ترگمان]در این دولت nomad، مقداری گاو به وفور یافت می شود که برای جمعیت انبوه کافی باشد، در حالی که برخی دیگر قادر به مناسب کردن و حفظ هر گونه اضافی یا شاید هیچ گاو نیستند
[ترجمه گوگل]در کشور عشایری، برخی از گاوهای فراوانی وجود دارند که برای غذا یک مقدار کافی است، در حالیکه دیگران به هیچ وجه سوءاستفاده یا حفظ هر گونه گاو را نداشته اند