کلمه جو
صفحه اصلی

nigrescence


معنی : سیاهی، تیرگی، سیاه چردگی، سیاه شدگی
معانی دیگر : سیاهی، سیاه شدگی، تیرگی، سیاه چردگی

انگلیسی به فارسی

سیاهی، سیاه شدگی، تیرگی، سیاه چردگی


نابودی، تیرگی، سیاهی، سیاه شدگی، سیاه چردگی


مترادف و متضاد

سیاهی (اسم)
black, blackness, nigrescence, nigritude

تیرگی (اسم)
tension, obscurity, fog, gloom, blur, nigrescence, darkness, turbidity, dimness, feculence

سیاه چردگی (اسم)
nigrescence, melanism

سیاه شدگی (اسم)
nigrescence


کلمات دیگر: