1. a patchwork report
گزارش درهم برهم
2. the country had become a patchwork of warring lords
کشور همچون لحاف چهل تکه،صحنه ی مبارزه لردان شده بود.
3. For centuries, quilting and patchwork have been popular needlecrafts.
[ترجمه ترگمان]قرن ها، quilting و وصله کاری مشهور بوده اند
[ترجمه گوگل]برای قرن ها، لباس های شسته شده و پچ کلاسیک از سوزن های محبوب استفاده شده است
4. A patchwork quilt is a good way of using up scraps of material.
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه گوگل]یک تکه پچ کچل یک راه خوب برای استفاده از مواد منفجره است
5. The old lady sat in the corner doing patchwork.
[ترجمه ترگمان]پیرزن در گوشه ای نشسته بود و وصله دوزی می کرد
[ترجمه گوگل]بانوی پیر، در گوشه نشسته بود، وحشت زده بود
6. The low mountains were a patchwork of green and brown.
[ترجمه ترگمان]کوه های کم ارتفاع ترکیبی از رنگ های سبز و قهوه ای بودند
[ترجمه گوگل]کوه های کم کپیک سبز و قهوه ای بودند
7. There are several patchwork cushions to choose from.
[ترجمه ترگمان]چندین کو سن برای انتخاب وجود دارد
[ترجمه گوگل]برای انتخاب از چند مخملی پچکور وجود دارد
8. The area was a patchwork of local industries.
[ترجمه ترگمان]این ناحیه ترکیبی از صنایع محلی بود
[ترجمه گوگل]این ناحیه یک گیاهخوار از صنایع محلی بود
9. The familiar patchwork emerges, its margins decorated in autumn by the red and golden flare of the leaves.
[ترجمه ترگمان]The آشنا پدیدار می شود و حاشیه های آن در پاییز با درخشش سرخ و طلایی برگ ها تزئین می شود
[ترجمه گوگل]لکه های آشنا ظاهر می شود، حاشیه های آن در پاییز توسط طلایی قرمز و طلایی برگ ها تزئین شده است
10. This makes for a patchwork quality with occasional repetition, but the book is still a worthwhile reading endeavor.
[ترجمه ترگمان]این کار با تکرار گاه و بیگاه به کیفیت وصله پینه شده تبدیل می شود، اما این کتاب هنوز یک تلاش قابل توجه خواندن است
[ترجمه گوگل]این باعث می شود که با کیفیت تکراری با تکرار گاه به گاه، اما این کتاب هنوز تلاش خواندن ارزشمند است
11. It is a patchwork of well-tested rules, long-forgotten power struggles, and reactionary humbug.
[ترجمه ترگمان]این ترکیبی از قواعد خوب آزموده شده، مبارزات قدرت فراموش شده، و humbug ارتجاعی است
[ترجمه گوگل]این یک تکه تکه از قوانین به خوبی تست شده، مبارزه قدرت طولانی فراموش شده و humbug ارتجاعی است
12. They reduced his manuscript to a patchwork of black marks.
[ترجمه ترگمان]آن ها دست نویس خود را به یک وصله پینه کوچک تبدیل کردند
[ترجمه گوگل]آنها دستنوشته ی خود را به یک تکه ای از علامت های سیاه تبدیل کردند
13. There were tiny fields, like a patchwork quilt thrown across the rocks.
[ترجمه ترگمان]مزارعی کوچک بودند، مثل لحاف دوختن که روی صخره ها انداخته بود
[ترجمه گوگل]رشته های کوچک وجود دارد، مانند یک تکه پچکور در سراسر سنگ ها پرتاب شده است
14. His house, a rambling patchwork of add-ons and original rooms, is a museum of his disjointed creativity.
[ترجمه ترگمان]خانه او، یک اثر پراکنده از add و اتاق های اصلی، یک موزه از خلاقیت disjointed او است
[ترجمه گوگل]خانه اش، یک تکه تکه تکه تکه ای از افزودنی ها و اتاق های اصلی، موزه ای از خلاقیت بی ارتباط او است