1. From the priority date, the patentee normally has up to 12 months to apply for patents in other countries.
[ترجمه کامران درکی] از تاریخ حق تقدم ایجاد شده، معمولا دارنده حق انحصاری اختراع حداکثر ۱۲ ماه مهلت دارد تا درخواست را به سایر کشورها برای ثبت اختراع در آن کشورها تقدیم نماید.
[ترجمه ترگمان]از تاریخ اولویت، the معمولا ۱۲ ماه طول می کشد تا برای ثبت اختراعات در کشورهای دیگر درخواست شود
[ترجمه گوگل]از تاریخ اولویت، اختراع به طور معمول تا 12 ماه برای ثبت اختراعات در کشورهای دیگر درخواست می شود
2. The patentee almost lost his millions because rivals claimed that he had invented nothing, but merely copied the living world.
[ترجمه ترگمان]The تقریبا میلیون ها ثروت خود را از دست داد، زیرا رقبا مدعی بودند که هیچ چیز اختراع نکرده اند، بلکه تنها دنیای زنده را کپی کرده اند
[ترجمه گوگل]اختراع تقریبا میلیونهاش را از دست داد، زیرا رقبای ادعا می کردند که هیچ چیز اختراع نکرده است، بلکه تنها جهان زندگی را کپی کرده است
3. In some cases a patentee can be compelled to grant a licence to use his patent on reasonable terms.
[ترجمه ترگمان]در برخی موارد، patentee را می توان با اعطای مجوز استفاده از حق ثبت اختراع خود به شرایط معقول وادار کرد
[ترجمه گوگل]در برخی موارد یک حق اختراع می تواند مجاز به استفاده از حق ثبت اختراع خود در شرایط معقول باشد
4. where the patentee abandons his or its patent right by a written declaration.
[ترجمه ترگمان]جایی که patentee خود را رها می کند، یا حق انحصاری خود را به وسیله یک بیانیه کتبی، رها می کند
[ترجمه گوگل]در صورتی که حق ثبت اختراع خود را با یک اظهارنامه نوشته شده رها کنید
5. The abuse of patent right means the patentee abuses his advantage of patent right and damages valid competition.
[ترجمه ترگمان]سو استفاده از حق ثبت اختراع به معنای سو استفاده نادرست از حق ثبت اختراع و لطمه زدن به رقابت معتبر است
[ترجمه گوگل]سوء استفاده از حق ثبت اختراع معنی دارد که حق ثبت اختراع مزیت خود را از حق ثبت اختراع و رقابت معتبر آسیب می رساند
6. Under the doctrine of prosecution disclaimer, a patentee may limit the meaning of a claim term by making a clear and unmistakable disavowal of scope during prosecution.
[ترجمه ترگمان]تحت دکترین پی گرد قانونی، a ممکن است معنای عبارت ادعا را با ایجاد انکار صریح و آشکار در طول پی گرد قانونی محدود کند
[ترجمه گوگل]تحت دکترین سلب مسئولیت پیگرد قانونی، یک حق اختراع می تواند معنای یک اصطلاح ادعا را با ایجاد معافیت واضح و غیرمفید از محدوده در طی تعقیب محدود کند
7. A. Importation by the patentee into the country where the patent has been granted of articles manufactured in any of the countries of the Union shall not entail forfeiture of the patent.
[ترجمه ترگمان]ا واردات از the به کشوری که در آن حق اختراع از مواد تولید شده در هر یک از کشورهای اتحادیه صادر شده است نباید از حق ثبت اختراع چشم پوشی کند
[ترجمه گوگل]A واردات توسط حق ثبت اختراع به کشور که ثبت اختراع از مقالات تولید شده در هر یک از کشورهای اتحادیه اعطا شده است، مستلزم محرومیت از حق ثبت اختراع نیست
8. The patentee shall pay an annual fee beginning with the year in which the patent right was granted.
[ترجمه ترگمان]شرکت کنندگان باید از همان سالی که حق ثبت اختراع اعطا شد، هزینه سالانه خود را پرداخت کنند
[ترجمه گوگل]حقوق ثبت اختراع باید هزینه سالیانه را با سالی که حق ثبت اختراع داده شده است، پرداخت کند
9. However, where the patentee has already obtained or should have obtained knowledge before the date of the grant of the patent right, the prescription shall be counted from the date of the grant.
[ترجمه ترگمان]با این حال، جایی که the پیش از این به دست آمده است یا باید قبل از تاریخ دریافت حق ثبت اختراع اطلاعات بدست آورد، نسخه از تاریخ این کمک شمارش خواهد شد
[ترجمه گوگل]با این حال، در صورتی که صاحب اختراع تا قبل از تاریخ صدور حق ثبت اختراع به دست آمده یا باید بدست آورد، باید تجویز آن از تاریخ اعطای مجوز شمارش شود
10. The patentee should make known to its legal advisers any concerns it has about the validity of its patent(s), for example, identifying any close prior art.
[ترجمه ترگمان]The باید به مشاوران حقوقی خود هر گونه نگرانی در مورد اعتبار ثبت اختراع خود (ها)مشهور شوند، به عنوان مثال، مشخص کردن هر گونه فاین آرت
[ترجمه گوگل]صاحب اختراع باید به مشاوران حقوقی خود هر گونه نگرانی در مورد اعتبار ثبت اختراعات خود، به عنوان مثال، شناسایی هر گونه نزدیک به هنر قبلی را آگاه کند
11. A patentee has the right to put a clear patent sign on its patented product or on the package of the said product.
[ترجمه ترگمان]یک patentee حق دارد یک نشانه حق ثبت اختراع را بر روی محصول ثبت شده اش یا بسته از محصول گفته شود
[ترجمه گوگل]یک حق ثبت اختراع حق دارد یک علامت ثبت اختراع واضح را در مورد محصول ثبت شده خود یا بر روی بسته ای از محصول ذکر شده قرار دهد
12. A patentee may not conclude a patent licensing contract with another person in respect of his patent after such patent has expired or been invalidated.
[ترجمه ترگمان]یک patentee ممکن است یک قرارداد مجوز ثبت اختراع را با یک شخص دیگر در رابطه با ثبت اختراع خود پس از منقضی شدن این حق اختراع، به پایان برساند
[ترجمه گوگل]یک حق اختراع ممکن است قرارداد صدور مجوز با شخص دیگری را در ارتباط با ثبت اختراع خود پس از انقضای این پروانه یا نامعتبر بودن آن، به پایان برساند
13. The Patent Law provided that the patentee and interested party could request the administrative authority for patent affairs to handle the infringing act.
[ترجمه ترگمان]قانون ثبت اختراع اعلام کرد که حزب patentee و علاقمند می تواند از صلاحیت اجرایی اداره امور حق ثبت برای رسیدگی به قانون تخلف استفاده کند
[ترجمه گوگل]قانون ثبت اختراع ارائه داد که صاحب اختراع و شخص ذینفع می تواند اداره اداری امور حق ثبت اختراع را برای رسیدگی به پرونده نقض کننده درخواست کند
14. Theinterests of the patentee and the public should be kept in a dynamic balance.
[ترجمه ترگمان]Theinterests ها و عموم مردم را باید در یک تعادل دینامیکی حفظ کرد
[ترجمه گوگل]منافع صاحب حق ثبت اختراع و عمومی باید در تعادل پویا نگهداری شود
15. Patentee shall pay annual fee pursuant to the Patent Law and Enforcement Rules.
[ترجمه ترگمان]patentee باید به موجب قانون Patent و قوانین اجرایی، هزینه سالانه خود را پرداخت نمایند
[ترجمه گوگل]اختراع باید طبق قوانین ثبت اختراع و قوانین اجرائی هزینه سالانه را پرداخت کند