1. O Arjuna, nescience, inertness, neglectfulness and also illusion; when these arise the mode of ignorance predominates.
[ترجمه ترگمان]O Arjuna، nescience، inertness، neglectfulness، و همچنین توهم؛ هنگامی که این ها حالت جهالت را بالا می گیرند
[ترجمه گوگل]ای آرجونا، بی معرفتی، بی رحمی، غفلت و همچنین توهم؛ هنگامی که این حالت ناامید غلبه می کند
2. Hiding under all the nonsense about nescience is one - fairly obvious - truth.
[ترجمه ترگمان]مخفی شدن زیر همه مزخرفاتی که درباره \"nescience\" میگن یه حقیقت کاملا مشخصه
[ترجمه گوگل]پنهان کردن در زیر تمام بی معنی در مورد علم و دانش، یکی است - نسبتا واضح - حقیقت است
3. He then provides a four - step guide to managing nescience.
[ترجمه ترگمان]سپس یک راهنمای چهار مرحله ای برای مدیریت nescience ارایه می دهد
[ترجمه گوگل]سپس یک راهنمای چهار مرحله ای برای مدیریت دانش نویسی فراهم می کند
4. Complete with crenellations, ramparts and parapets, the stronghold of nescience reigns supreme.
[ترجمه ترگمان]with، باروها و باروها را تکمیل کردند، و دژ of به اوج خود رسید
[ترجمه گوگل]تکمیل شده با قلعه ها، قلعه ها و پاراپیت ها، قلعه نویی از عالی ترین حکومت می کند
5. Telling others everything about you probably makes you opening yourself up to more nescience.
[ترجمه ترگمان]گفتن همه چیزهایی که در مورد تو به دیگران می گوید احتمالا باعث می شود که تو خود را به nescience بیشتری باز کنی
[ترجمه گوگل]به دیگران بگویید همه چیز در مورد شما احتمالا باعث می شود تا خودتان را به زحمت بیاندازید