کلمه جو
صفحه اصلی

nescience


معنی : نادانی
معانی دیگر : اعتقاد باینکه حقایق غایی را نمیتوان بوسیله قیاس عقلانی فکر درک نمود

انگلیسی به فارسی

نادانی، اعتقاد به اینکه حقایق غایی را نمی‌توان به وسیله قیاس عقلانی فکر درک نمود


علم و دانش، نادانی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
مشتقات: nescient (adj.), nescient (n.)
(1) تعریف: absence of knowledge; ignorance.

(2) تعریف: agnosticism.

• lack of knowledge; ignorance; agnosticism; skepticism

مترادف و متضاد

نادانی (اسم)
asininity, folly, ignorance, ineptitude, nescience

جملات نمونه

1. O Arjuna, nescience, inertness, neglectfulness and also illusion; when these arise the mode of ignorance predominates.
[ترجمه ترگمان]O Arjuna، nescience، inertness، neglectfulness، و همچنین توهم؛ هنگامی که این ها حالت جهالت را بالا می گیرند
[ترجمه گوگل]ای آرجونا، بی معرفتی، بی رحمی، غفلت و همچنین توهم؛ هنگامی که این حالت ناامید غلبه می کند

2. Hiding under all the nonsense about nescience is one - fairly obvious - truth.
[ترجمه ترگمان]مخفی شدن زیر همه مزخرفاتی که درباره \"nescience\" میگن یه حقیقت کاملا مشخصه
[ترجمه گوگل]پنهان کردن در زیر تمام بی معنی در مورد علم و دانش، یکی است - نسبتا واضح - حقیقت است

3. He then provides a four - step guide to managing nescience.
[ترجمه ترگمان]سپس یک راهنمای چهار مرحله ای برای مدیریت nescience ارایه می دهد
[ترجمه گوگل]سپس یک راهنمای چهار مرحله ای برای مدیریت دانش نویسی فراهم می کند

4. Complete with crenellations, ramparts and parapets, the stronghold of nescience reigns supreme.
[ترجمه ترگمان]with، باروها و باروها را تکمیل کردند، و دژ of به اوج خود رسید
[ترجمه گوگل]تکمیل شده با قلعه ها، قلعه ها و پاراپیت ها، قلعه نویی از عالی ترین حکومت می کند

5. Telling others everything about you probably makes you opening yourself up to more nescience.
[ترجمه ترگمان]گفتن همه چیزهایی که در مورد تو به دیگران می گوید احتمالا باعث می شود که تو خود را به nescience بیشتری باز کنی
[ترجمه گوگل]به دیگران بگویید همه چیز در مورد شما احتمالا باعث می شود تا خودتان را به زحمت بیاندازید


کلمات دیگر: