1. an obtuse angle
زاویه ی منفرجه
2. an obtuse pain
درد مبهم
3. she was too obtuse to take my hint
او آنقدر خنگ بود که اشاره ی مرا درک نکرد.
4. I've really been very obtuse and stupid.
[ترجمه ترگمان]من واقعا احمق و احمق بودم
[ترجمه گوگل]من واقعا خیلی نادان و احمق هستم
5. He's being deliberately obtuse.
[ترجمه ترگمان]او عمدا خنگ بازی در می اورد
[ترجمه گوگل]او عمدا مبهم است
6. 'But why?' said Charles, being deliberately obtuse.
[ترجمه ترگمان]اما چرا؟ شارل که از عمد خنگ بود گفت:
[ترجمه گوگل]'اما چرا؟' چارلز گفت، عمدا مبهم است
7. Perhaps I'm being obtuse, but what has all this got to do with me?
[ترجمه ترگمان]شاید من کندذهن هستم، اما این چه ربطی به من دارد؟
[ترجمه گوگل]شاید من نابینا باشم، اما این همه این کار با من انجام شده است؟
8. Heather tried to be as obtuse as she could.
[ترجمه ترگمان] هدر سعی کرد تا جایی که می تونست آروم تر عمل کنه
[ترجمه گوگل]هدر سعی کرد که به همان اندازه ناپایدار باشد
9. We shall never know because the obtuse camera angle, from midwicket, provided insufficient evidence.
[ترجمه ترگمان]ما هرگز نمی دانیم چرا که زاویه منفرجه، از midwicket، شواهد کافی را فراهم می آورد
[ترجمه گوگل]ما هرگز نمی دانیم، زیرا زاویه دوربین نابجا از ماموریت، شواهد کافی نداشته است
10. It had strange obtuse teeth, he thought it was part of an old church clock. Very elegant tapered spoke-arms.
[ترجمه ترگمان]او فکر می کرد که این قسمتی از یک ساعت قدیمی کلیسای قدیمی است خیلی با سلیقه و با ملایمت حرف می زد
[ترجمه گوگل]این دندان های عجیب و غریب بی نظیر بود، او فکر کرد که بخشی از یک ساعت قدیمی کلیسا است اسلحه بسیار ظریف و پیچیده است
11. Are you being deliberately obtuse?
[ترجمه ترگمان]تو از عمد خنگ بازی در میاری؟
[ترجمه گوگل]آیا شما عمدا مبهم هستید؟
12. Even the deeply obtuse can be seized by kamikaze zeal.
[ترجمه ترگمان]حتی the های روانی هم میتونه توسط zeal kamikaze تسخیر شده باشه
[ترجمه گوگل]حتی عمیقا ناپایدار می تواند توسط کامیکازا مشتاق گرفته شود
13. How today's youngsters are obtuse!
[ترجمه ترگمان]نوجوانان امروزی چقدر ساده لوح هستند!
[ترجمه گوگل]جوانان امروز مبهوت هستند!
14. Let be the obtuse angle between two adjacent faces of the solid.
[ترجمه ترگمان]اجازه دهید زاویه منفرجه میان دو چهره مجاور جامد باشد
[ترجمه گوگل]بگذارید زاویهی ناهموار بین دو چهره مجاور جامد باشد
15. He was either normally stupid or being deliberately obtuse.
[ترجمه ترگمان]او یا در حالت عادی احمق یا کودن بود
[ترجمه گوگل]او یا به طور معمول احمقانه بود و یا عمدا مبهم بود