کلمه جو
صفحه اصلی

pathfinder


معنی : پیشرو، کاشف، راه یاب، بلد راه
معانی دیگر : (امریکا) پیشگام، پیشتاز، مبتکر

انگلیسی به فارسی

راه یاب، بلد راه، پیشرو، کاشف


مسیریابی، راه یاب، بلد راه، پیشرو، کاشف


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
مشتقات: pathfinding (n.)
• : تعریف: one who finds or makes a path or way, usu. through unexplored areas.
مشابه: pioneer

- a pathfinder in medical research
[ترجمه ترگمان] در تحقیقات پزشکی،
[ترجمه گوگل] یک مسیریابی در تحقیقات پزشکی

• pioneer, trailblazer; scout, patroller; airplane that leads the way for others
a pathfinder is someone whose job is to find routes across areas.
one who is an expert in discovering trails

دیکشنری تخصصی

[زمین شناسی] راهیاب (عنصر) در اکتشافات ژئوشیمیایی، این عنوان (ردیاب) برای عنصر نسبتاً متحرک یا گازی که معمولاً با عنصر یا مجموعه عناصر مورد نظر همراه بوده ولی با توجه به ایجاد کردن هاله ای وسیعتر و یا شناسایی آسانتر آن با استفاده از روشهای تجزیه ای، نسبت به عنصر یا مجموعه عناصر مورد نظر (که هدف نهایی اکتشاف آنها می باشد)، اکتشاف آن بسیار آسانتر و سریعتر انجام می پذیرد، به کار می رود. در حقیقت یک عنصر ردیاب، عامل هدایت و راهنمایی کاشفین به سمت نهشته ای از مواد و عناصر مورد نظر است.

مترادف و متضاد

پیشرو (اسم)
chief, progenitor, forerunner, antecessor, pioneer, precursor, pathfinder, herald, harbinger, fugleman, postilion, van, front man, futurist, outrider, postillion

کاشف (اسم)
pathfinder, discoverer

راه یاب (اسم)
pathfinder

بلد راه (اسم)
pathfinder

جملات نمونه

1. The company is a pathfinder in computer technology.
[ترجمه ترگمان]شرکت a در تکنولوژی کامپیوتر است
[ترجمه گوگل]این شرکت مسیریابی در فن آوری رایانه است

2. The first Pathfinder would be a test vehicle capable of delivering a satellite into orbit around the Earth.
[ترجمه ترگمان]اولین Pathfinder یک وسیله نقلیه تست است که قادر به ارائه یک ماهواره به دور زمین است
[ترجمه گوگل]اولین Pathfinder یک وسیله آزمایشی است که میتواند ماهواره را در مدار زمین قرار دهد

3. Based on tough, stylish Nissan Pathfinder, a good path to find.
[ترجمه ترگمان]براساس نیسان سفت و سخت، یک راه خوب برای پیدا کردن
[ترجمه گوگل]بر اساس سختی، شیک نیسان Pathfinder، مسیر خوبی برای پیدا کردن است

4. Emerging from Pathfinder will be a 45-pound, solar-powered robot rover called Sojourner.
[ترجمه ترگمان]که از Pathfinder در حال پدیداری یک روبات ۴۵ پوندی است به نام Sojourner
[ترجمه گوگل]در حال ظهور از Pathfinder خواهد شد 45 پوند، روتور ربات خورشیدی به نام Sojourner

5. Two previous Viking landing sites, and now the Pathfinder site at Ares Vallis, all seem to have the same soil.
[ترجمه ترگمان]دو محل فرود وایکینگ پیشین و اکنون محل Pathfinder در Ares Vallis همگی به نظر می رسد که خاک یک سان دارند
[ترجمه گوگل]دو سایت قبلی وایکینگ، و در حال حاضر سایت Pathfinder در Ares Vallis، به نظر می رسد که خاک مشابهی داشته باشد

6. She touched the. 22 Pathfinder for reassurance as she removed the sheet.
[ترجمه ترگمان]دستش را لمس کرد بیست و دو ثانیه برای اطمینان به اینکه او ملحفه را برداشته بود
[ترجمه گوگل]او لمس کرد 22 پتانسیل اطمینان را هنگامی که ورق را برداشته است

7. If you consider yourself slower than the pathfinder then start late.
[ترجمه ترگمان]اگر شما خودتان را کندتر از the در نظر بگیرید، سپس دیر شروع کنید
[ترجمه گوگل]اگر شما خودتان را از مسیر جستجوی سریع تر می بینید، دیر شروع کنید

8. A pathfinder programme under the Private Finance Initiative should draw in even more.
[ترجمه ترگمان]یک pathfinder تحت برنامه مالی خصوصی باید بیشتر جلب توجه کند
[ترجمه گوگل]یک برنامه مسیریابی تحت برنامه سرمایه گذاری خصوصی باید بیشتر جذب شود

9. The pathfinder, hidden in the tree line somewhere, told us everybody was loaded and to take off to the left.
[ترجمه ترگمان]The که در ردیف درخت پنهان شده بودند، به ما گفت که همه loaded و به سمت چپ می روند
[ترجمه گوگل]مسیریابی که در جایی از درخت پنهان شده بود، به ما گفت که همه لود شده اند و به سمت چپ حرکت می کنند

10. As the driver stopped to check his Nissan Pathfinder for damage, the red pickup truck which hit it pulled alongside.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که راننده توقف کرد تا Pathfinder را برای خسارت وارد کند، وانت کامیون قرمز که به آن برخورد کرد، در کنار آن ایستاد
[ترجمه گوگل]همانطور که راننده متوقف شد تا نیاس Pathfinder خود را برای آسیب ببیند، کامیون قرمز که آن را ضربه زد، در کنار آن کشیده شد

11. Pollock was the pathfinder, the original settler.
[ترجمه ترگمان]Pollock، pathfinder و the اصلی بود
[ترجمه گوگل]Pollock، مسیریاب بود، مهاجم اصلی

12. The pathfinder prospectus, published on March 1 indicated only that the issue would be pitched between 530p and 645p.
[ترجمه ترگمان]The که در ۱ مارس منتشر شد، نشان داد که این موضوع بین ۵۳۰ پیش از ۶۴۵ p قرار خواهد گرفت
[ترجمه گوگل]دفترچه راهنمای مسیر شناسایی، که در تاریخ 1 مارس منتشر شد، تنها نشان داد که این مسئله بین 530 تا 645 پیکسل خواهد بود

13. At the end of the start the pathfinder tacks and continues to race just like any other board.
[ترجمه ترگمان]در پایان کار pathfinder tacks را شروع می کند و درست مانند هر هیات دیگری به رقابت ادامه می دهد
[ترجمه گوگل]در انتهای شروع، ردیاب های مسیریابی و همچنان به مسابقه مانند هر هیئت دیگر ادامه می دهند

14. Keep the object selected and open the Pathfinder Palette.
[ترجمه ترگمان]شی انتخاب شده را نگه دارید و the تخته رنگ را باز کنید
[ترجمه گوگل]جابجایی را انتخاب کنید و پالت Pathfinder Palette را باز کنید

پیشنهاد کاربران

رَهیاب

پیشگام، مبتکر، trailblazer، پیش قدم، Pioneer


راهگشا - راه بلد


کلمات دیگر: