1. If you give me an ice cream choice, I'll opt for chocolate.
اگر حق انتخاب بستنی به من بدهی، بستنی شکلاتی را انتخاب خواهم کرد
2. Our cheerleaders plan to opt for new sweaters.
سردسته های تشویقگران (در مسابقات) تصمیم دارند که پلیورهای جدیدی انتخاب کنند
3. On Friday, three of my buddies will opt to go into the navy.
روز جمعه، سه تا از دوستانم تصمیم دارند به نیروی دریایی ملحق شوند
4. opt out (of)
ترجیح ندادن،از انجام کاری صرفنظر کردن
5. Under the agreement the Vietnamese can opt out at any time.
[ترجمه فردین محمدپناه] بر اساس این توافق، ویتنامی ها می توانند هر زمان که بخواهند از این توافق انصراف دهند
[ترجمه ترگمان]تحت این قرارداد، ویتنامی ممکن است هر زمانی را برگزیند
[ترجمه گوگل]در این توافق، ویتنامی ها می توانند هر زمان که بخواهند خودداری کنند
6. The government has been encouraging individuals to opt out of the state pension scheme.
[ترجمه ترگمان]دولت افراد را تشویق کرده است که از طرح بازنشستگی دولت کناره گیری کنند
[ترجمه گوگل]دولت مردم را تشویق کرده است که از طرح بازنشستگی دولت خودداری کنند
7. People still opt for monogamy and marriage.
[ترجمه ترگمان]مردم هنوز هم ازدواج و ازدواج را انتخاب می کنند
[ترجمه گوگل]مردم هنوز هم برای یکپارچگی و ازدواج انتخاب می کنند
8. To opt out at this moment would be quite irrational.
[ترجمه سمیه راستگو] انصراف دادن در این لحظه غیر منطقی است.
[ترجمه ترگمان]برای انتخاب شدن در این لحظه کاملا غیرمنطقی است
[ترجمه گوگل]برای از بین بردن در این لحظه کاملا غیر منطقی خواهد بود
9. If the banks opt to pull the rug from under the ill-fated project, it will go into liquidation.
[ترجمه ترگمان]اگر بانک ها تمایل به کشیدن فرش از زیر این پروژه بداقبال را به خود بگیرند، این کار به منحل کردن آن ادامه خواهد داد
[ترجمه گوگل]اگر بانک ها تصمیم بگیرند که فرش را از زیر پروژه بدبینانه بکشند، آن را به انحلال می رساند
10. Many students opt for business studies simply because it sounds like a passport to a good job.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از دانش آموزان صرفا به این دلیل که یک گذرنامه برای یک شغل خوب به نظر می رسد، مطالعات تجاری را انتخاب می کنند
[ترجمه گوگل]بسیاری از دانشجویان برای مطالعه کسب و کار صرفا به این دلیل به نظر میرسند که یک گذرنامه برای کار خوب است
11. I think I'll opt out of this game.
[ترجمه ترگمان]فکر کنم این بازی رو کنسل کنم
[ترجمه گوگل]فکر میکنم من از این بازی راضی هستم
12. Employees may opt out of the company's pension plan.
[ترجمه ترگمان]کارمندان ممکن است طرح بازنشستگی شرکت را انتخاب کنند
[ترجمه گوگل]کارکنان می توانند از طرح بازنشستگی شرکت کنار بگذارند
13. Half of California's deceased opt for cremation.
[ترجمه ترگمان]نیمی از افراد متوفی کالیفرنیا، سوزاندن آن را انتخاب کرده اند
[ترجمه گوگل]نیمی از کشته شدن کالیفرنیا برای کرمیدن انتخاب می شود
14. He didn't exactly opt out because he never opted in.
[ترجمه ترگمان]او دقیقا به این دلیل انتخاب نکرد که او هیچ وقت قبول نکرد
[ترجمه گوگل]او دقیقا نمی فهمید چرا که او هرگز در این مورد تصمیم نگرفته است
15. To keep the cost down, opt for a basic model.
[ترجمه ترگمان]برای پایین نگه داشتن هزینه، یک مدل ساده را انتخاب کنید
[ترجمه گوگل]برای حفظ هزینه، یک مدل پایه را انتخاب کنید
16. Many say that, given a choice, they would opt for a holiday to put the pep back in their lives.
[ترجمه ترگمان]بسیاری می گویند که با توجه به یک انتخاب، آن ها یک تعطیلی را انتخاب می کنند تا آن ها را در زندگی خود نگه دارند
[ترجمه گوگل]بسیاری می گویند که با توجه به یک انتخاب، آنها برای تعطیلات خود تصمیم می گیرند که زندگی خود را دوباره به خاک سپارد
17. These are the clothes which you can opt for.
[ترجمه ترگمان]اینها لباس هایی هستند که شما می توانید انتخاب کنید
[ترجمه گوگل]این لباس هایی است که می توانید انتخاب کنید
18. Most people opt for buying their own homes rather than renting them.
[ترجمه ترگمان]اغلب افراد ترجیح می دهند به جای اجاره خانه، خانه خود را بخرند
[ترجمه گوگل]اکثر مردم برای خرید خانه های خود به جای اجاره آنها تصمیم می گیرند