1. A person without regrets is a nincompoop.
[ترجمه ترگمان]یک نفر بدون احساس تاسف یک nincompoop است
[ترجمه گوگل]کسی بدون تاسف نین کامپوپ است
2. You're the nincompoop. The test was postponed anyway.
[ترجمه ترگمان]تو the در هر حال امتحان به تعویق افتاد
[ترجمه گوگل]شما nincompoop هستید آزمون به هر حال به تعویق افتاد
3. Colonel Blake: Hot Lips, you incredible nincompoop. Its the end of the quarter.
[ترجمه ترگمان]!! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! ! این پایان ماه است
[ترجمه گوگل]سرهنگ بلک: لب های داغ، شما نین کامپوپ باور نکردنی پایان این سه ماهه است
4. A nincompoop I was.
[ترجمه ترگمان]من احمق بودم
[ترجمه گوگل]یک نین کامپوپ من بود
5. Mr Steve King, leader of the hard left, denounces his fellow-councillors as dunderheads, nincompoops and dolts.
[ترجمه ترگمان]آقای (استیو کینگ)، رهبر گروه \"چپ\"، اعضای شورا را به عنوان \"dunderheads\"، \"nincompoops\" و \"dolts\" محکوم کرد
[ترجمه گوگل]آقای استیو کینگ، رهبر چپ سخت، مخالفان خود را به عنوان دونده، نینتموپوپ ها و دونات محکوم می کند
6. It was sheer bloody hell listening to all those fatuous nincompoops saying what a great guy you are.
[ترجمه ترگمان]جهنم محض بود که به همه those احمق گوش می داد و می گفت که تو چه آدم بزرگی هستی
[ترجمه گوگل]این جهنم خون آشام بود و گوش دادن به تمام کسانی که nincompoops فریبنده گفت که چه کسی شما را بزرگ است
7. "I know, I know, " screamed Eddie. "It's a Nincompoop! "
[ترجمه ترگمان]ادی جیغ زد: \"می دانم، می دانم، این یک nincompoop است!\"
[ترجمه گوگل]'من می دانم، من می دانم،' ادی فریاد زد 'این Nincompoop است! '
8. I'm out of sorts because I can't find the nincompoop who botched up the report.
[ترجمه ترگمان]به خاطر این که نمی توانم the را پیدا کنم که گزارش را خراب کرده باشد
[ترجمه گوگل]من از این نوع نیستم چون نمی توانم نینتموبوپ را پیدا کنم که این گزارش را نابود کرد