1. After treatment, the local may appear oozy and scar tissue, swelling even blister, but about a week after the fall of scar tissue, during which protect the wound, avoid sun.
[ترجمه ترگمان]بعد از درمان، ممکن است محل زخم و زخم جای زخم، ورم کرده و حتی تاول بزند، اما حدود یک هفته بعد از سقوط بافت زخم، که در آن از زخم حفاظت می کند و از آفتاب دوری می کند
[ترجمه گوگل]پس از درمان، ممکن است موضعی به نظر برسد و بافت زخم و تورم، حتی یک تاخیر، اما حدود یک هفته پس از سقوط بافت اسکار، که در طی آن زخم را محافظت می کند، از آفتاب جلوگیری می کند
2. The disease since erythema of polymorphous and oozy sex is urgent, see more at young, with erosion scab of haemorrhage, blood is its feature.
[ترجمه ترگمان]این بیماری از زمان erythema جنسیت و سکس oozy ضروری است، و بیشتر در سنین کم، با در معرض فرسایش خونریزی، خون، ویژگی آن است
[ترجمه گوگل]بیماری از آنجایی که اریتم جنس چند وجهی و اسهال فوری است، بیشتر در جوان دیده می شود، با خونریزی فرسایش خونریزی، خون ویژگی آن است
3. What calls erythema oozy sex gastritis?
[ترجمه ترگمان]مگه التهاب معده ش التهاب معده چیه؟
[ترجمه گوگل]چه چیزی باعث گاستریت سفتی اریتم می شود؟
4. They come out to feed on the insects and other invertebrates that swarm on the soft oozy surface of the mud.
[ترجمه ترگمان]آن ها برای غذا دادن به حشرات و other دیگر که بر روی سطح نرم oozy گل ازدحام می کنند، بیرون می آیند
[ترجمه گوگل]آنها برای تغذیه در حشرات و دیگر بی مهرگان که بر روی سطح نرم خزه گلدان قرار می گیرند بیرون می آیند
5. It stank like a midden and the straw underfoot had lain so long it was a black, oozy mess.
[ترجمه ترگمان]بوی کثافت، توده کاه، مدت ها پیش روی آن دراز کشیده بود، کثیف و لزج بود
[ترجمه گوگل]آن را مانند یک پنهان و پهن کرک به مدت طولانی رفته بود، آن را یک ظروف سرباز یا مسافر سیاه و سفید بود
6. Chronic and toxic can have ball backsight neuritis, inspect dish of oedema, retinal hemal convulsion, haemorrhage, oozy, eye shot is short of caustic and centrality stricture.
[ترجمه ترگمان]مزمن و سمی می تواند توپ backsight neuritis، inspect of، retinal hemal، haemorrhage، oozy، shot چشم، کوتاه از stricture و centrality را در اختیار داشته باشد
[ترجمه گوگل]مزمن و سمی می تواند نورریت پشتی پشتی را بررسی کند، ظاهری از ادم را بازرسی می کند، تشنج همودیالیز شبکیه، خونریزی، اسهال، ضربه چشم کوتاه است
7. She lets him take out the cate in freezer to feed her, glide on her skin with oozy liquid ice cube.
[ترجمه ترگمان]او به او اجازه می دهد که غذاها را در فریزر بیاورد تا به او غذا بدهد و روی پوستش با یک تکه یخ مایع لزج برخورد کند
[ترجمه گوگل]او به او اجازه می دهد او را از کیت در فریزر برای تغذیه او، بر روی پوست خود را با مخلوط مایع یخ مکعبی بریزید
8. Sex of visible still Yu Man dish shape is lupus erythematosus, compressed the debaucjed of liver mosses tinea, erythema of polymorphous and oozy sex.
[ترجمه ترگمان]رابطه جنسی هنوز یو مرد قابل مشاهده است، lupus erythematosus است، the of liver کبد، erythema از روابط چند ملیتی و oozy را فشرده می کند
[ترجمه گوگل]جنسی از شکل ظاهری هنوز قابل مشاهده یو مرد لوپوس اریتماتوز است، دباغه های قارچ کبدی تینا، اریتم جنس چندشکل و زرد را فشرده می کند
9. The timber of the kitchen and metal bring grand sense, of glass connect fully oozy and deft.
[ترجمه ترگمان]الوار در آشپزخانه و فلز معنی عالی دارند، و شیشه به طور کامل oozy و deft است
[ترجمه گوگل]چوب از آشپزخانه و فلز را حس بزرگ، از شیشه ای به طور کامل oozy و خالص اتصال
10. When the gender is excited, blood gushs to sexual organs in great quantities, the hemal and oozy plasma that resembles passing vaginal wall is same, produce mucus secretion.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که جنسیت تحریک می شود، خون به اندام های جنسی به مقادیر زیاد سرایت می کند، پلاسمای hemal و oozy که شبیه به دیوار واژن جاری است همان ترشح مخاط را ایجاد می کند
[ترجمه گوگل]هنگامی که جنسیت هیجان زده می شود، خون به ارگان های جنسی در مقادیر زیادی می رسد، پلاسما خونریزی و ایزو که شبیه به دیواره واژن واژینال است، تولید ترشح مخاطی است
11. The steel tube that was full of contemporary power move and deft and transparent glass hand in photograph reflect, from inside brunet woodiness step oozy and cool and lightsome.
[ترجمه ترگمان]لوله فولادی که پر از حرکت قدرت معاصر و دست شیشه ای شفاف بود، از درون brunet woodiness oozy و خنک و lightsome بود
[ترجمه گوگل]لوله فولادی که پر از قدرت حرکتی معاصر بود و دست شیشه ای شفاف و شفاف در عکس منعکس کننده، از درون چهره لمینیت سبز، oozy و سرد و روشن است
12. Chronic lip is phlogistic all have commonly longer and persistent strut, debaucjed, take off bits, oozy, aching, Sao itchs wait for a symptom, stand or fall, often have a relapse instead.
[ترجمه ترگمان]بدیهی است که لب های مزمن معمولا بلندتر و persistent، debaucjed، take، دردناک، سائو itchs منتظر بروز علائم، ایستادن یا سقوط هستند، اغلب به جای آن یک بیماری عود می کنند
[ترجمه گوگل]لثه مزمن فلوژیستیک است که عموما طولانی تر و ماندگار است، دفاعیات، بیت ها، لکه های خفیف، درد، زخم سائو، انتظار علامت، ایستادن یا سقوط دارند، اما اغلب عود را تجربه می کنند
13. Dominance dehydrates is to show the liquid that the considerable examine such as excrement and urine, puke, oozy fluid, drainage fluid goes to estimates total.
[ترجمه ترگمان]تسلط تسلط بر این است که مایع را نشان دهیم که بررسی قابل توجهی از قبیل مدفوع و ادرار، استفراغ، سیال oozy و مایع زه کشی به طور کلی تخمین زده می شود
[ترجمه گوگل]Dehydration Dominance نشان دادن مایع است که بررسی قابل توجهی از قبیل اکستنشن و ادرار، puke، مایع ایزوله، مایع تخلیه می رود به برآورد کل
14. Life started from the top, from a continuous pulse a winding in oozy and subtle.
[ترجمه ترگمان]زندگی از بالا شروع شده بود، از نبض پیوسته در پیچ و خم های oozy و subtle
[ترجمه گوگل]زندگی از بالا شروع می شود، از یک پالس پیوسته یک پیچ در پیچ و خم و ظریف