1. Originally paper money could, upon demand, as of right be changed into gold.
[ترجمه ترگمان]در اصل، پول کاغذی به تقاضا می تواند به طلا تبدیل شود
[ترجمه گوگل]در اصل پول کاغذی می تواند، براساس تقاضا، به درستی به طلا تبدیل شود
2. I'll turn these coins into paper money.
[ترجمه ترگمان]من این سکه ها رو تبدیل به پول کاغذ می کنم
[ترجمه گوگل]من این سکه ها را به پول کاغذ تبدیل می کنم
3. The collection box was full of coins and paper money.
[ترجمه ترگمان]صندوق جمع آوری پر از سکه و پول کاغذی بود
[ترجمه گوگل]جعبه مجموعه پر از سکه و پول کاغذ بود
4. When hyperinflation strikes, everyone has paper money, but paper money is useless.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که hyperinflation به شدت hyperinflation، همه پول کاغذی دارند، اما پول کاغذی بی فایده است
[ترجمه گوگل]وقتی اعتصابات تورمی، همه پول کاغذی دارند، اما پول کاغذی بی فایده است
5. Digital MoneyEveryday digital cash replaces batch-mode paper money.
[ترجمه ترگمان]نقد دیجیتال MoneyEveryday دیجیتال، پول کاغذی مد - batch را عوض می کند
[ترجمه گوگل]پول نقد دیجیتال پولی هر روز جایگزین پول کاغذی دسته ای می شود
6. The depictions on paper money and coins reinforce national icons and symbols.
[ترجمه ترگمان]تصویر روی پول کاغذی و سکه ها نماد و نماد ملی را تقویت می کند
[ترجمه گوگل]تصاویر بر روی کاغذ و سکه تقویت نمادها و نمادهای ملی است
7. Two bags of paper money hurtled on to the road and burst open.
[ترجمه ترگمان]دو کیسه پول کاغذی به طرف جاده دوید و در را باز کرد
[ترجمه گوگل]دو کیسه کاغذی به جاده افتاد و باز شد
8. Gold redemption on demand for paper money was guaranteed.
[ترجمه ترگمان]بازخرید طلا در تقاضا برای پول کاغذی ضمانت شد
[ترجمه گوگل]رستگاری طلا در تقاضا برای پول کاغذی تضمین شد
9. In modern times, the issue of paper money or government borrowing from the banks had led to the same results.
[ترجمه ترگمان]در دوران مدرن، مساله پول کاغذی یا استقراض دولت از بانک ها منجر به همان نتایج شد
[ترجمه گوگل]در زمان های مدرن، مسئله پول کاغذی یا قرض گرفتن دولت از بانک ها نتایج مشابهی را به دست آورد
10. The origin and development of paper money in your own country should be ascertained.
[ترجمه ترگمان]منشا و توسعه پول کاغذی در کشور خودتان باید مشخص شود
[ترجمه گوگل]منشاء و توسعه پول کاغذی در کشور شما باید مشخص شود
11. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
12. Friends and relatives are expected to give paper money to the happy couple after traditional ceremonies, writes Gurbir Dhillon.
[ترجمه ترگمان]Gurbir Dhillon می نویسد: انتظار می رود که دوستان و بستگان این زوج پس از مراسم سنتی، پول کاغذی به زوج خوشحال بدهند
[ترجمه گوگل]انتظار می رود که دوستان و خویشاوندان پس از مراسم سنتی پول شان را به پول شان بدهند، گوربر دیلون می نویسد
13. The law of circulation of paper money is restricted by that of currency circulation.
[ترجمه ترگمان]قانون گردش پول کاغذی به وسیله گردش پول محدود می شود
[ترجمه گوگل]قانون گردش پول کاغذی توسط گردش پول محدود شده است
14. My family has some paper money dating back to the Qing Dynasty.
[ترجمه ترگمان]خانواده من مقداری پول کاغذی دارد که به دودمان چینگ باز می گردد
[ترجمه گوگل]خانواده من دارای پول کاغذی هستند که به سلسله چینگ منتقل می شوند
15. Paper money is bigger than metal money!
[ترجمه ترگمان]پول کاغذی بزرگ تر از پول فلزی است!
[ترجمه گوگل]پول کاغذ بزرگتر از پول فلزی است!